این سوال همیشه روبه‌روی مروجان علم قد علم کرده که ترویج علم چه ضرورتی دارد ؟ شاید یکی از روشن‌ترین پاسخ‌هایش این باشد که ترویج علم در پی توسعه علم و مردم‌سالارانه‌کردن علم است. منظور از ترویج علم و خود علم نیز معنای اخص این دو است که فقط دربرگیرنده علوم پایه و غیرکاربردی است؛ وگرنه مشتری آنچنان بر علوم کاربردی می‌جوشد که نه نیازی به ترویج دارند، نه در رابطه آنها با توسعه تردیدی هست. ترویج علم در همان معنای اخص گرچه به موضوعاتی می‌پردازد که ظاهرا کاربرد و محصولی سخت برای جامعه تولید نمی‌کند، اما همچنان موجب توسعه می‌شود. این نکته مغفولی است که اغلب نادیده گرفته می‌شود.
کد خبر: ۱۲۱۱۴۳۱

اما توسعه علم چیست و چگونه از ترویج علم پدید می‌آید؟ توسعه با همان معنای اصطلاحی‌اش در علوم انسانی مفهومی فراگیر شامل پیشرفت کیفی، بهبود زیرساخت‌ها و درنهایت رسیدن به جهش و بلوغ است. نتیجه کوتاه‌مدت ترویج علم نیز پیشرفت کیفی و بهبود زیرساخت‌های علم است که در نهایت به جهش علمی و بلوغ اجتماعی نسبت به علم منتهی می‌شود. جامعه بالغ و توسعه‌یافته نسبت به معیار علم، خریدار علم است و انتظار کاربرد و فایده اقتصادی از آن ندارد.
اما راه بلوغ علمی از قدم‌های نزدیک‌تر، از قبیل بهبود زیرساخت‌های علم می‌گذرد. مثلا جامعه ما که مهم‌ترین ثروت خود، یعنی نیروی انسانی را به هر پیشه‌ای تشویق می‌کند، مگر اشتغال به علم، به‌شدت نیازمند ترویج علم است. ترویج علم همچون کارزاری اجتماعی است که از هر طریق مشروعی می‌کوشد اشتیاق جامعه را به علم، اشتغال به علم و خریداری محصول علم دوچندان کند. این طرق مشروع ممکن است محدود باشد به دانش‌افزایی ساده به نیت جلب نظر مخاطب یا بینش‌پروری و بسترسازی برای گفت‌وگو و تفحص و کندوکاو علمی. از این نظر نه تنها روزنامه‌نگار علم مشغول چنین پیشه‌ای است، بلکه هر کس در هر جایگاهی که علاقه و احترام و توجه جامعه را نسبت به بی‌فایده‌ترین و انتزاعی‌ترین جنبه‌های علم جلب می‌کند، متصف است به ترویج علم.
برعکس، بسیاری از آنها که سروکارشان با موضوع علم است، چون دغدغه توسعه علم و سروکاری با جامعه ندارند، مروج علم نیستند. چنین کسانی به حقیقت دشمنان علم‌ هستند که حتی اگر با جامعه سخن بگویند، از جامعه سخن نخواهند شنید و هرگاه حوصله‌شان از دست مردم
سر رود، به انگشت ابهام دایره‌ای دور خود می‌کشند که حق ندارید درباره این دایره (حوزه حفاظتی ما) حرف بزنید! دشمن علم را این‌گونه بشناسید که به جای گفت‌وگو دیگران را به سکوت می‌خواند. مروج علم کارزاری ندارد جز فراخواندن مردم به گفت‌وگو درباره علم، پس هرگز نخواهد گفت این موضوع تخصص من است و شما درباره آن سکوت کنید؛ بلکه هرچه بشنود، به صرف ادب و وقت و اندیشه پاسخ می‌دهد. البته که این نافی تخصص نخواهد بود. همه می‌دانیم که بسیاری از مفاهیم تخصصی را نمی‌توان به سادگی برای مردم بیان کرد. ترویج علم، شَمّی هنری می‌خواهد تا گاهی از این محدودیت‌ها بگذرد یا به بیانی ساده و دقیق برسد، یا فهم مخاطب را به ناچار برای درک مفاهیم دشوارتر، بالا بکشد.
اما ترویج علم چون درپی توسعه علم است؛ کام‌ناکام به مردم‌سالارانگی علم (democratisation of science) رو خواهد کرد. مردم‌سالارانگی علم دقیقا درنقطه مقابل سیاست‌زدگی علم قرار دارد و علم در بسیاری از جوامع، بیشتر از آن‌که مردم‌سالارانه باشد، سیاست‌زده و عوام‌فریب است. مردم‌سالارانگی علم یعنی خلق و توسعه نهادها و شیوه‌هایی که متضمن اصول سه‌گانه دسترس‌پذیری، شفافیت و پاسخگویی علم به جامعه باشد. درنتیجه پژوهش‌های علمی باید همان اندازه که دغدغه برونداد کاربردی یا نظری دارند، برای پاسخ‌گویی به جامعه نیز دغدغه‌مند باشند. جامعه توسعه‌یافته و آرمانی [نسبت به معیار علم] چنین مختصاتی خواهد داشت و انتظار جامعه، دست‌کم به اندازه خواست بازار یا روندهای رایج‌شده در دنیای پژوهش، در جهت‌دهی به جریان علم نقش خواهد داشت. البته که همه اینها تنها در سایه توسعه علم از مسیر ترویج علم ممکن خواهد بود.

عرفان خسروی
زیست‌شناس و مروج علم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها