یک بام و دو هوای غرب در مواجهه با آزادی بیان

نمایش بی‌سانسوری

«همین خانم ابتکار که در گذشته معاون رئیس‌جمهور بودند، یک کتابی در باب قضیه سفارت آمریکا، به اصطلاح این لانه جاسوسی نوشتند. خود ایشان جزوِ آن دانشجوهایی بوده که در آن کار شرکت کرده بودند. ایشان دوره کودکی‌اش را در آمریکا گذرانده است؛ مرحوم دکتر ابتکار - که از دوستان ما بود - سال‌ها در آمریکا بوده و این خانم خیلی به زبان مسلط است و نگارش و تکلمش خیلی خوب است.
کد خبر: ۱۲۰۸۷۷۲

این کتاب را به انگلیسی نوشته و بعد یک نفر آن را به فارسی ترجمه کرده بود. خود ایشان به من گفت، پیش هر ناشر آمریکایی که رفته بود، حاضر نشده بود این کتاب را چاپ کند! در حالی که آنها اصرار دارند که مسأله اشغال سفارت را به عنوان یک زخم التیام نیافتنی، دائما تکرار کنند... حاضر نیستند رها کنند. از دیدگاه خودشان، آن را به عنوان یک حرکت تروریستی و وحشیانه تلقی می‌کنند. حالا یک دختر خانمِ دانشجوی روشنفکری که نه اُمّل است، نه عقب‌افتاده است، نه تحصیل‌نکرده است، نه سابقه تروریستی دارد و خودش در آن قضیه بوده، ایشان قضیه را تشریح می‌کند؛ حاضر نیستند این را چاپ کنند. ببینید مسأله این است. خب، او ملاحظه سیاست خودش را می‌کند. در آمریکا این نمایش بی‌سانسوری فقط در مورد آن جاهایی است که به اصول آمریکایی اصطکاک نداشته باشد.
آنجایی که اصطکاک پیدا می‌کند، چه به اصول آمریکایی و چه به مصالح فوری آمریکایی - مثل مسأله جنگ خلیج‌فارس که زمان بوش پدر انجام گرفت - سانسور وجود دارد؛ خیلی کامل و خیلی رسمی و علنی؛ بدون پرده‌پوشی. خب، آنها مصالح فرهنگیشان را رعایت می‌کنند، ما هم باید مصالح فرهنگی خودمان را رعایت کنیم. ما که از او توقع نداریم که مصالح ما را رعایت کند؛ ما از خودمان توقع داریم که مصالح خودمان را رعایت کنیم.»
آنچه بالا خواندید بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون در سال ۸۵ است که در آن روایتی از زبان رهبر انقلاب درباره سانسور و جلوگیری از انتشار کتاب یک نویسنده ایرانی در آمریکا بیان شده است.
واقعیت همین است، غرب تا جایی که پای مصالحش در میان باشد حاضر نیست کوتاه بیاید ولی در مواردی که تضادی با منافع و مصالح او نداشته باشد شعار برابری و آزادی را فریاد می‌زند.
کتاب خاطرات معصومه ابتکار یکی از بسیار مواردی است که در غرب اجازه انتشار نگرفته، در حالی که نمایش آزادی در غرب بسیار پر سر و صداست و کسی نمی‌تواند درباره آن تشکیک وارد کند. همواره تبلیغ می‌شود که در غرب همه از حقوق مساوی برخوردارند و همه آزادند در حرف زدن. به عبارتی آزادی بیان در غرب جریان دارد ولی با مرور پیشینه کشورهای غربی در برخورد و سانسور انتشار آزادانه اطلاعات، خلاف ادعایشان ثابت می‌شود.
حال کافی است در داخل کشور ما کتابی اجازه انتشار پیدا نکند یا چند سطری از آن مطابق قانون ممیزی حذف یا تلخیص شود، آن زمان است که طیفی از جامعه روشنفکری در برابر این نقض حقوق انتشار آزادانه اطلاعات به‌پا می‌خیزند. طیفی که در برابر مطالبات مردم اغلب ساکت هستند و حرفی برای گفتن ندارند، اما به این نقطه که می‌رسند سخنگوی مردم می‌شوند و حقوق طبیعی آنها را مطالبه می‌کنند. در حالی که اگر بگوییم در غرب هم این سختگیری در ارتباط با آثار وجود دارد و هر سیستمی منافع خود را در رابطه با محتوایی که قرار است منتشر کند، می‌سنجد بی‌شک زیر بار نخواهند رفت.
حالا تمام این حرف‌ها به بهانه خبر لغو مجوز کتاب پرفروش «انسان خردمند» بود؛ کتابی که بسیاری باز هم به بهانه این اتفاق به قوانین تاختند و منع انتشار آن را رفتار ضدبشری خطاب کردند زیرا قانون به اجرا درآمده است.
این را باید در کنار این موضوع گذاشت که این کتاب همچنان در بازار موجود است و به فروش می‌رسد و لغو مجوز انتشار آن سبب نشده فروش آن متوقف شود بلکه نسخه‌های غیررسمی آن فعلا در کتابفروشی‌ها و در آینده نزدیک‌تر شاید در بساط دستفروش‌های کتاب در راسته خیابان انقلاب عرضه می‌شود!
این‌که جریانی با قوانین مخالفت می‌کنند به معنای این نیست که حرف آنها اشتباه است و قوانین صد در صد صحیح است، بلکه قوانین نیز نیاز به اصلاح و به‌روز شدن دارند، ولی چیزی که هست این که در شرایط کنونی این کتاب با قوانین موجود مجوز ندارد. به همین بهانه نمونه‌هایی از رمان‌ها و آثار مشهور ادبیات جهان که انتشار آنها با ممنوعیت همراه بوده را در این شماره مرور کرده‌ایم.

علی سلیمی

روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها