نگاه جام جم به مستند مسابقه «دستم را بگیر» که از شبکه افق پخش می شود

با دستگیری، برنده باش!

از نام شبکه افق، عنوان «دستم را بگیر» و کارگردان آن سعید ابوطالب، هدف و جهتگیری سازندگان آن به خوبی پیداست. این مستند مسابقه با هشت گروه حرکتی داوطلبانه را برای انجام امور خیر به رقابت می‌گذارد. هر گروه با توجه به مشکلات پیرامونی شهر خود مشکلی را پیدا می‎کنند و با تمام قوا در جهت یافتن و عملی کردن راه‌حل تلاش می‌کنند. برنامه‌ای که نظیر آن را کمتر در رسانه ملی سراغ داریم، درحالی که نیاز آن به‌شدت در کشورمان احساس می‌شود. وقتی بسیاری از مسابقات با هدف کسب پول و موفقیت فردی در تلویزیون اجرا می‌شود، روی آنتن رفتن چنین مسابقاتی که هدف شرکت‌کنندگان در آن مرتفع ساختن مشکلات هموطنانشان است، ارزش و جذابیتی دوچندان می‌یابد. سعید ابوطالب، کارگردان و تهیه‌کننده این مجموعه رئالیستی‌شو که پیشتر با ساخت دو فیلم منتقدانه اجتماعی با عنوان «اقلیت و اکثریت» و «رقص فقر» دغدغه‎مندی خود را برای پیگیری امور مبتلا به کشورش نشان داده، اکنون با ساخت این برنامه در شبکه افق کار دیگری را در راستای خط‌‌مشی خود ارائه کرده است. در این مطلب به برجسته‌ترین نقاط قوت این برنامه اشاره می‌شود:
کد خبر: ۱۲۰۳۸۹۶

شکل و هدف اجرا
پنج گروه در استان‌های کرمان، کردستان، خوزستان، تهران و خراسان رضوی در این مسابقه شرکت دارند؛ سه گروه آقایان و دو‌گروه خانم‌ها که دو تا سه ماه فرصت دارند توانمندی‌های خود را در این مجموعه به اثبات برسانند. کمک‌رسانی به همنوعان محور اصلی این مسابقه است؛ به این ترتیب که گروه‌های حاضر باید به روش‌های مختلف، فردی را در فرصتی که به آنها داده شده نجات دهند و به زندگی برگردانند. البته از شروط مسابقه این است که کمک‌ها باید به گونه‌ای باشد که زندگی خانواده‌های نیازمند را به صورت بنیادی حل کند. یکی از مهم‌ترین نقاط قوت سبک و سیاق این برنامه این است که محدودیتی برای انتخاب روش و شکل اجرایی کردن آن راه حل وجود ندارد و اعضا برای به نتیجه‌رساندن مسیر انتخابی خود دست‌شان باز است، لذا راه برای خلاقیت و ابتکار عمل هم باز است. شرکت‌کنندگان به روش جهادی و داوطلبانه به دل کار می‌زنند و به این‌که عاقبتش خوب یا بد می‌شود یا موفق می‌شوند یا نه کمتر می‌اندیشند، چون در این امور، حرکت کردن و اقدام به خودی خود ارزش دارد.
قدم به قدم تا حل مساله
پرداختن به مشکلات گوناگون، از گرفتاری در آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تا افرادی که نیاز به رسیدگی‌های بهداشتی و درمانی دارند، در دایره مسائل مورد بررسی بروبچه‌های مستند مسابقه دستم را بگیر جای گرفته است. مطابق معمول مسائل مالی و معیشتی زیرمجموعه همه موضوعات مورد بررسی این مستند مسابقه است ولی شکل و جنس چالش مورد بررسی برای هر گروه متنوع است. در این بین، توجه به مشکلاتی که کمتر دیده و به تبع پرداخته می‌شوند، برگ برنده این شکل جدید و جالب تولید برنامه است. مسائلی که اگر به هر بهانه اشاره‌ای هم در گوشه و کنار رسانه‌ها شده باشد، اشارتی ناقص یا بدون ارائه راهکار عملی بوده است. بینندگان دستم را بگیر از صفر تا 100 پیدا کردن یک مساله، قدم به قدم تا به نتیجه رسیدن آن با شرکت‌کنندگان هم‌پا می‌شوند. با غم و شادی آنها همراه و از فراز و فرود رسیدگی به یک مشکل در میدان واقعی آشنا می‌شوند. کولبرها، بیماران خاص، پستی و بلندی‌های تولید و چاپ کتاب، تاسیس یک مدرسه صحرایی، انجام امور خیریه و... تنها گوشه‌ای از مسائل اجتماعی ماست که به خوبی در این برنامه مورد کنکاش قرار می‌گیرد.
نگاه نو به مشکلات
در این مستند هم می‌بینیم و هم چند بار از افراد دخیل در ماجراها می‌شنویم که حل مشکلات آن طور که از بیرون به نظر می‌رسد نیست و می‌تواند ظرایف بسیار داشته باشد و پیچیدگی‌های نهفته در دل کار پیدا شود که مقاومت و شکیبایی بیشتری را می‌طلبد. مثل گروه دوم که درگیر یافتن عضو برای پیوند زدن به کودکی بیمار در خوزستان هستند، طوری در پیچ و خم کار درگیر می‌شوند و در میانه راه اعتراف می‌کنند این همه ریزه‌کاری به ذهن‌مان خطور هم نمی‌کرد و فکر نمی‌کنیم عمر حل این کار به فرصت مسابقه قد دهد.
در مقابل گاه سراغ حل برخی مسائل نمی‌رویم چون فکرمی‌کنیم از پس آن برنمی‌آییم و راه‌حلی ندارد. در حالی که در این مسابقه هم شاهدیم که با حرکت جمعی برای حل یک مشکل نیروها و توان دیگران هم به کمک آنها می‌آید. از سوی دیگر، تعریف ما از ناهنجاری‌ها و مسائل اجتماعی تصحیح می‌شود، همان طور که نتیجه تحقیق و پیگیری گروهی از این مسابقه نشان داد که همه کودکان گل‌فروش سر چهارراه‌ها، کودک کار نیازمند نیستند، بلکه غالبا نوجوانانی هستند که در تابستان برای کسب درآمد تلاش می‌کنند.
من هم می‌توانم
پیگیری موفقیت‎آمیز سوژه‎ها توسط جمعی از جوانان کم سن و سال پیش از هر تحلیل و قضاوتی، این سوال کلیدی را در ذهن هر بیننده‌ای به‌وجود می‌آورد که اگر چند جوان که دست‌شان به نهاد و مقام و منبع مالی دولتی بند نیست، توانسته‌اند چنین حرکت‌های موثر و چشمگیری را در زمینه‌های مختلف به سرانجام برسانند، چرا من که توانمندترم نتوانم؟ با دیدن این برنامه و نتایج مثبت آن بیشتر مفهوم «آتش به اختیار» رهبر معظم انقلاب هم ترجمه و مصداق عملی پیدا می‌کند و روزنه امید برای رقم زدن حرکتی به سهم خود را در دل جمعی از تماشاگران روشن می‌کند. این‎که با رسیدن به یک بن‌بست در جریان اتفاقات روزانه دست از کار و تلاش برنداریم و به جای نشستن و نا امیدی، با امید راه دیگری را برای رسیدن به هدف امتحان کنیم.
همه برای یک هدف
بالا رفتن حس همبستگی و هم‌افزایی اجتماعی و افزایش حساسیت عمومی نسبت به مسائل ریز و درشت پیرامونی به جای تماشاگر منفعل جریانات اجتماعی بودن از مسیر رسانه‌ها و فضای مجازی، برجسته‌ترین دستاورد تولید چنین برنامه‌هایی است. در روزگاری که روز به روز انسان‌های ساکن عصر ارتباطات و رسانه بیشتر به شبکه‌های اطلاع‎رسانی و خبری وابسته می‌شوند و به تبع بیشتر از آن که فعال و خالق یک حرکت باشند، دنبال‌کننده صرف و مخاطبان منفعل جریانات اجتماعی هستند، تولید چنین محتواهایی در رسانه ملی موجب جهت دادن به نیروهای بالقوه جامعه و مشوق و محرک خوبی برای به میدان مبارزه طلبیدن همگان و حل دسته‎جمعی مشکلات است.
اتفاقی که یکی دو سال اخیر در رویدادهای طبیعی سیل و زلزله در کشورمان شاهد بودیم. این‌که در این مستند می‌بینیم گروهی به مطب پزشک متخصصی در ساختمانی به روز و مجهز می‌روند و از او برای ویزیت کودکان خانواده‌ای نیازمند در همسایگی او کمک می‌گیرند، نشان از غفلت ما از وظایف اجتماعی و کمرنگ شدن حس همبستگی اجتماعی دارد. نکته جالب در این مسابقه آن است که مسابقه‌دهندگان تنها به موفقیت خود و گروه‌شان فکر نمی‌کنند و حل مشکلات هر چند به قیمت زودتر به نتیجه رسیدن سوژه دیگر گروه‌ها باشد، اولویت دارد.
تشویق کار گروهی
در این مسابقه شرکت‎کنندگان در قالب گروه تعریف شده‌اند و کار فردی و تکروی محلی از اعراب ندارد. نکته‌ای که بی‌شک بزرگ‌ترین مشکل امروز فرهنگی ماست، تکیه بر پیش بردن امور به صورت فردی و تحمل بار همه هزینه‌هاست. مسلما با جا افتادن فرهنگ کار کردن دسته‌جمعی و تقسیم وظایف، هم ریسک اجرا کاهش پیدا می‌کند و هم درصد موفقیت افزایش می‌یابد. به این ترتیب همه استعدادها در نظر گرفته می‌شود و هر مسابقه‌دهنده بنا به توان خود بخشی از کار را عهده‌دار می‌شود.
رصد مشکلات دور و نزدیک
تقسیم گروه‌ها در کل کشور و نمایش مشکلات همه هموطنان در اقصی نقاط کشور یکی دیگر از مزیت‌های مسابقه دستم را بگیر است. این که مخاطبان بدانند بخشی از مردم کردستان برای امرار معاش خود در کوهستان‌های خطرناک مریوان به کاری با عنوان کولبری مشغول‌اند، کاری که سن و سال نمی‌شناسد و از نوجوانان که باید پشت میز مدرسه باشند تا پیرمردهای در سن بازنشستگی زیر بار مشکلات کمر خم کرده‌اند. یا در روستاهای دورافتاده و محروم استان کرمان، مدرسه که از ابتدایی‌‍‌ترین نیازهای کودکان است، در دسترس آنها نیست. نکته‌ای که معمولا چه در تولیدات سینمایی و چه تلویزیونی ما مورد نقد قرار می‌گیرد، پایتخت‌محور بودن سوژه‌ها است؛ گویی مشکلات همه مردم ایران در تهران و از جنس مسائل شهرنشینان است.

سارا صالحی
رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها