گفت‌وگو با محمد دهقانی شهرابی درباره عکس‌هایش از سیل لرستان

امید، به شهرها برگشته است

روز سه‌شنبه مصادف با زاد روز حضرت عباس (ع) و روز جانباز، عکسی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست چرخید که همه را به تحسین واداشت. عکس یک جانباز بدون پا که از پشت سر او گرفته شده بود، جانبازی که با عصایی در دست مشغول پاک کردن گِل از خانه‌ای در پلدختر بود. شهری که چند روزی است، سیل در آن فروکش کرده و حالا مردم شهر و آنهایی که برای کمک رفته‌اند مشغول پاک کردن خانه‌ها و شهر از گِل هستند. گِل‌هایی که روزهای اول ترسناک بود اما حالا ترس کم کم دارد جای خود را به امید می‌دهد. گِل‌ها هم رفتنی هستند. شاید سخت باشد اما حالا که همه آمده‌اند، می‌توان بر حجم بزرگ گِل هم غلبه کرد.
کد خبر: ۱۲۰۰۳۱۲

به محمد دهقانی شهرابی که عکس جانباز را ثبت کرده و در اینستاگرامش به اشتراک گذاشته پیغام می‌دهم. از او می‌خواهم شماره‌اش را بدهد تا با او تماس بگیرم. دایرکتش را می‌بیند و شماره‌اش را می‌دهد. دهقانی دانش‌آموخته عکاسی خبری شش‌سالی مدیر بخش عکس خبرگزاری پانا بوده، چند‌سالی به عراق رفته و حوادث جنگ این کشور را ثبت کرده و بعد از آن عکاسی را به صورت آزاد ادامه داده است و راوی خوبی است از اتفاقاتی که در چند روزه اخیر در پلدختر شاهد آن بوده.
امان از این گِل‌ها
دهقانی شهرابی درباره وضعیت پلدختر می‌گوید: سیل با خود حجم زیادی از گل را آورده، جنوب غربی این شهر تا ارتفاع تقریبا دو متر پر از گل شده است. خانه‌‌ها از بین رفته و قابل سکونت نیست. بخش شمالی شهر وضعیت بهتری دارد. وقتی به شهر رسیدیم در خیابان و میدان اصلی شهر حدود یک متر فقط گِل بود. بدون چکمه اصلا نمی‌شد راه رفت. اول باید چکمه پیدا می‌کردی که روزهای اول کم بود و به مرور بیشتر شد و در دسترس قرار گرفت. اول از تمیز کردن کوچه‌ها از گِل شروع کردند و بعد به خانه‌‌ها رسیدند. الان نزدیک به 70درصد خانه‌ها از گل تمیز شده است. محله‌ها دسته‌بندی شد و منظم و عملیاتی، تمیز می‌شود اما به نظرم هنوز دو هفته‌ای زمان لازم است که گل‌های شهر تخلیه شود.
از شهرابی می‌پرسم، گل‌ها به کجا برده می‌شود؟ می‌گوید: کامیون‌ها و ماشین‌های باری زیادی در شهر هستند که از طریق آنها گل‌ها به خارج شهر برده می‌شود و در دره‌ها تخلیه می‌شود. آب برخی محله‌ها و خانه‌‌ها وصل شده اما خانه‌‌هایی که زیرساخت‌ها خراب شده و احتمال برق‌گرفتگی هست، هنوز آب ندارند. وسیله‌هایی که از زیر گِل بیرون‌ آورده شده‌‌اند، قابل استفاده نیست. مثل تلویزیون و یخچال و . . . گروه‌‌های جهادی محلی را برای شستن فرش‌ها در نظر گرفته‌اند که مردم فرش‌ها را می‌آورند و آنها می‌شویند.
تشکر سیل‌زده‌ها از نیروهای کمکی
روزهای اول که سیل فروکش کرد و مردم به شهر و خانه خود برگشتند، با دیدن حجم گِل ترسیدند، چطور می‌توانند از پس این همه خرابی و گل بربیایند. ناامیدی داشت جان می‌گرفت که کمک‌ها رسید، امدادگران هلال احمر، نیروهای ارتش، سپاه، بسیجی‌ها، جهادی‌ها، آفرودسواران، پزشک، پرستار و ... به مناطق سیل ‌زده رفتند و آنقدر بی‌دریغ کمک کردند که یاس پا عقب کشید و حالا می‌توان روح امید را در شهر و مردم شهر دید.
شهرابی می‌‌گوید: آنقدر کمک‌ها خوب و حساب شده‌ است که بیشتر مردم با مقوا نوشت‌هایی از امدادگران و کمک‌رسان‌ها تشکر کرده‌‌اند. حالا روی در بیشتر خانه‌‌ها مقوا نوشته تشکر دیده می‌شود. مردم پلدختر از همه آنهایی که برای کمک رفته‌اند، قدردانی می‌کنند و به زبان می‌آورند که اگر شما نبودید ما نمی‌دانستیم چگونه شهر را از گِل پاک کنیم.
مردم آسیب‌دیده، با چشم دیده و کاملا درک کرده‌اند که تنها نخواهند بود و ارتش، سپاه، نیروهای جهادی و ملت ایران کنارشان خواهند ماند. نیروهای جهادی چند گروه هستند؛ امام رضایی‌ها از طرف آستان قدس آمده‌‌اند. گروهی از دانشگاه‌‌های مختلف آمده‌اند. برخی از مردم هم خودشان گروه‌بندی شده‌اند و با امکاناتی که در اختیار دارند به پلدختر آمده‌اند. تنوع آدم‌هایی که کمک می‌کنند زیاد است. در این‌جا هم می‌توان آدم خیلی مذهبی را دید هم آدمی که زیاد اهل مذهب نیست اما آمده تا به هموطنانش کمک کند.
روحانیون بیل به دست
به شهرابی می‌گویم حالا فارغ از مصیبت و مشکل بزرگی که پیش آمده اما همین تنوع آدم‌هایی که برای کمک به مناطق سیل‌زده رفته‌اند، باعث زیبایی اتفاق شده است.
می‌گوید: فضا کاملا همدلانه است. کسی به اعتقادات دیگری کاری ندارد، فقط آمده‌اند کمک کنند. حضور روحانیون خیلی پررنگ است. از حوزه‌های شهرهای مختلف آمده‌اند و خیلی پای کار هستند. همه بیل به دست هستند و کار می‌کنند، راستش تا حالا بیشتر روحانیونی که دیده بودم اهل موعظه بودند اما در پلدختر دارند به‌شدت کار کرده و شهر را از گِل پاک می‌کنند.
در میان امدادگران یک هندی و دو نیجریه‌ای هم دیدم که چادر زده بودند و کمک می‌کردند.
جانبازی که دوست نداشت ثبت شود
دهقانی شهرابی درباره عکس جانبازی که به ثبت رساند، می‌گوید: فکر کنم از اصفهان آمده بود و اصلا تمایل نداشت عکسی از او گرفته شود. اما من که متاثر از حضورش در میان گِل‌ها و کمکش شده بودم از پشت سر از او عکس گرفتم. اصلا اهل خودنمایی نبود. اما حضورش باعث دلگرمی مردم شد. دورش جمع شدند و خیلی تشویقش کردند. من خجالت کشیدم که سالم هستم و فقط دارم عکس می‌گیرم اما او که جانباز است، دست به کار شده و در کنار دیگران کوچه‌‌ها و خانه‌هارا لایروبی می‌کند.
اتفاق خوبی که در پلدختر و گلستان رخ داده این است که نوع امدادرسانی حساب شده است و پراکندگی و بی‌نظمی که مثلا در زلزله کرمانشاه دیده می‌شد در مناطق سیل زده کمتر به چشم می‌آید. شهرابی می‌گوید: گروه‌های جهادی قبل از ورود به مناطق سیل‌زده باید با هلال‌احمر و بنیاد مسکن و چند جای دیگر هماهنگ کنند و طبق برنامه به منطقه‌ای که برای آنها در نظر گرفته شده بروند. همین برنامه‌ریزی باعث شده تداخل نداشته باشند و نظم برقرار است و همه می‌دانند چه کاری باید انجام دهند. تعداد زیادی از جهادی‌ها از گلستان به پلدختر آمده‌اند و چون تجربه آنجا را دارند، می‌دانند چگونه باید کارها را پیش ببرند. تجربه بحران به آنها کمک می‌کند که در پلدختر بهتر عمل کنند.
موکب‌ها هم کار غذارسانی به سیل‌زده‌ها را به عهده دارند. نزدیک پل اصلی شهر پنج شش موکب را دیدم که کار پذیرایی را به عهده دارند؛ غذای گرم و چای و خوردنی‌های دیگر. همه چیز روی نظم است و خدا را شکر به وفور غذا و آب و خوراکی هست و کم و کسری در این زمینه وجود ندارد. برخی موکب‌ها هم فقط برای روستاها غذا می‌پزند و به آنجا می‌فرستند.
این همدلی و همراهی باعث شده حال روحی مردم سیل‌زده خیلی بهتر شود. روزهای اول فقط خیره به گِل‌ها می‌ماندند و نمی‌دانستند چه کنند اما کمک‌ها که رسید و امدادگران که کارشان را شروع کردند، روحیه مردم سیل‌زده هم به مرور بهتر شد و الان خیلی به آینده امیدوارند. گروهی در چادرهای هلال‌احمر اسکان داده شده‌اند و برخی هم به خانه‌‌ اقوام رفته‌اند. شنیده‌ام تا دو ماه آینده خانه‌ها ساخته و به مردم تحویل داده خواهد شد.

طاهره آشیانی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها