ستاره سرداری از تجربه عکاسی تازه‌اش می‌گوید

سرک کشیدن به زندگی آدم‌های مشهور

ستاره سرداری، همان عکاسی است که دوربین به دست از پشت صحنه فیلم‌های آبیار تا لحظه‌های تنهایی‌اش را پیش رفته و ثبت کرده است. با او درباره این تجربه حرف زدیم تا ببینیم چرا تصمیم به چنین کاری گرفته است.
کد خبر: ۱۱۹۶۳۸۱

تصمیم گرفتی دوربین به دست در زندگی خصوصی یک کارگردان سینما سرک بکشی و تصویرهایی از زندگی معمولی او را ثبت کنی. چه شد وارد این مسیر شدی؟
من حرفه عکاسی را از سال 92 شروع کردم. آموزش‌های لازم را هم در موسسه شهید آوینی دیدم و در ترم دوم وقتی موضوع عکاسی مستند اجتماعی مطرح شد، به فکر این بودم سوژه متفاوتی برای این نوع عکاسی پیدا کنم. بعد از این‌که فیلم «شیار 143» خانم آبیار را دیدم، جذب ایشان شدم. فیلم بر من تاثیر زیادی گذاشت و همین باعث شد کارها و فعالیت‌های ایشان را دنبال کنم. از طرف دیگر شخصیت خانم آبیار ابعاد جالبی برایم داشت. مثلا می‌دیدم در سینمایی که اصولا سینماگران کمتر تقیدات مذهبی دارند، ایشان اعتقادات خودش را دارد، حجابش را رعایت می‌کند و در کنار همه اینها به‌طور حرفه‌ای هم کار خودش را انجام می‌دهد. خانم آبیار به هنر خیلی ساده و بی‌آلایش نگاه می‌کند و از مردم همین سرزمین هم حرف می‌زند. شخصیت‌هایش آدم‌های معمولی‌اند. روی لحظه‌ها تسلط دارد و می‌داند چه می‌کند و همه اینها آبیار فیلمساز را برایم جذاب‌تر می‌کرد.
از طرف دیگر در سنین پایین‌تر همیشه به این فکر می‌کردم در زندگی آدم‌های مشهور چه می‌گذرد و چه دغدغه‌هایی دارند، اصلا زندگی معمولی‌شان چه شکلی است. این شد که تصمیم گرفتم وارد چنین تجربه‌ای شوم و آن را به‌طور جدی آغاز کنم.
اولین هنرمندی هم که سرا غش رفتید خانم آبیار بود؟
بله.
کار چند سال طول کشید؟
دو سال. اما از زمانی که به کار فکر کردم و برایش آمده شدم تا زمانی که عکاسی از خانم آبیار انجام شد، پنج سال زمان برد.
طبعا کار دشواری است. چه شد که خانم آبیار این‌کار را پذیرفتند؟
خانم آبیار به من اعتماد کردند و من همیشه قدردان این موضوع هستم. اما راستش اعتماد کردن کار راحتی هم نبود و ایشان حق داشت. می‌توانم بگویم یک سال طول کشید تا اعتماد و صمیمیت بیشتری برای ادامه کار فراهم شود. از سوی دیگر من عکاس با تجربه‌ای نبودم و گاهی فکر می‌کنم اگر با شخص دیگری روبه‌رو می‌شدم، ممکن بود اصلا مرا جدی نگیرد.
جدای از عکاسی، این پروژه کاری چه تجربیاتی برایت داشت؟‌
در مرحله پیش تولید «شبی که ماه کامل شد» با خانم آبیار به چابهار رفتم و 12 روز آنجا بودیم. در این سفر خانم آبیار را بیشتر و عمیق‌تر شناختم. من که در تهران بزرگ شدم، ارتباط گرفتن با مردم منطقه محروم برایم کار راحتی نبود، اما می‌دیدم که آبیار چقدر خوب و صمیمی با آنها ارتباط می‌گرفت و از هر دری حرف می‌زد. بعد با خودم فکر کردم پختگی فیلم هایش هم از همین ناشی می‌شود که می‌داند چگونه با مردم حرف بزند و ارتباط بگیرد. او در جریان این ارتباط‌ها دیالوگ را می‌شناسد و این موضع را به فیلم‌هایش هم تسری می‌دهد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها