بعد از انقلاب، نیکوکاران در سراسرکشور بیش از 110 هزار کلاس درس ساخته‌اند

ایران، مدرسه‌شد

دنیای خیرین مدرسه‌ساز شبیه دنیای هیچ‌کسی نیست؛ چه قدر مرز برایشان بی‌معناست! اینها گاهی می‌شوند خیرانی که برای بچه‌های آواره روهینگیا در بنگلادش مدرسه ایرانی می‌سازند و گاهی می‌شوند برندرز، جهانگرد و کوهنورد آلمانی که 12 سال پیش برای بچه‌های روستای لمای ما در دنا مدرسه ساخت و نامش را گذاشت الیزابت، به نام دخترش. مرزها در نوردیده و مدرسه‌ها ساخته می‌شوند، پا می‌خورند و کهنه می‌شوند و دوباره طعم تیشه تخریب را می‌چشند درحالی که نام‌ها می‌مانند و خاطره می‌شوند.
کد خبر: ۱۱۹۱۹۹۷

نسل خیرین مدرسه‌ساز 20 سال است که رسما در ایران متولد شده و این نسل سال به سال تکثیر می‌شود و امروز باید نوشت جمعیت‌شان 650 هزار نفر است که تازه هزار خیر ایرانی دور از وطن نیز هستند که به این آمار اضافه می‌شوند و هر سال از اقصی نقاط جهان عزمشان را جزم می‌کنند برای مدرسه‌سازی در وطن.
این جماعت چند صد هزار نفره سالهاست که مدرسه می‌سازد و روزگاری بس طولانی است که پولی که وسط می‌گذارند پهلو می‌زند به سهمی که دولت‌ها برای مدرسه‌سازی کنار می‌گذارند. سال 78 خیرین چهار میلیارد تومان آوردند، سال بعدش 9 میلیارد، سال بعدترش 14 میلیارد، سال
82، هفت میلیارد تومان بیشتر، بار دیگر 33 میلیارد و سال 91 که رکورد زده شد 224 میلیارد تومان تا روند مشارکت خیرین مدرسه‌ساز سال به سال روبه جلو رفته و پسرفتی در کار نباشد.
کمبودهایی که می‌بینند
از هر استان و شهرستان یک خبر می‌رسد به فراخور حالش. از شهرآبادان این که 12 مدرسه کم دارد، از لرستان که 3500 کلاس درسش نیازمند بازسازی است، از خوزستان که هنوز مدارس کانکسی دارد، از کبودرآهنگ که 12 درصد مدارسش تخریبی است، از زنجان این که910 کلاس درس کم دارد و از تهران این که اوضاعش وخیم‌تر ازجاهای دیگر است و در21 شهرستان آن3200 مدرسه است که 4200 شیفت تحصیلی دارند و معنایش می‌شود بیش از هزار مدرسه دو نوبته و کمبود همین تعداد فضای آموزشی. خیرین مدرسه‌ساز این کمبودها را می‌بینند که همیشه هستند و جا خالی نمی‌کنند. آنها در دو سال و نیم گذشته فقط در استان تهران 215 مدرسه خیری ساخته اند و در سالی که گذشت 16 میلیارد تومان برای مدرسه‌سازی در ایلام کنار گذاشتند. خیران امسال در خراسان جنوبی 21 میلیارد تومان و در قزوین 12 میلیارد برای مدرسه‌سازی تعهد کرده‌اند و آمارها می‌گوید در آذربایجان شرقی2000 خیر فعال وجود دارد و40 درصد مدارس قم را نیکوکاران ساخته‌اند و در مازندران نیز این خیران هستند که در40 سال اخیر بانی ساخت 626 مدرسه شده‌اند. آذر سال گذشته خبرش پیچید که یک نیکوکار تهرانی به تنهایی 150 میلیارد تومان برای ساخت یک مجتمع آموزشی اختصاص داد و خیلی وقت است که دهان به دهان می‌چرخد سال پیش این جماعت نیک‌اندیش روی هم 1200 میلیارد تومان برای مدرسه‌سازی هدیه کردند. گرچه آمارها از زبان مسؤولان مختلف کمی با هم اختلاف دارند ولی تقریبا اتفاق نظر هست روی این نکته که خیران از وقوع انقلاب به این سو 55 هزار مدرسه در کشور ساخته‌اند که به عبارتی می‌شود 37 درصد از مدارس.
جبران کمبودهای دولتی
سال 96 دولت برای ساخت مدرسه 200 میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفت که بعدا گفته شد این مبلغ به صورت کامل محقق نشد. مشکل دقیقا همین‌جاست که تعهدات دولتی برای ساخت مدرسه هیچ‌گاه تمام و کمال عملی نمی‌شود و خیران مدرسه‌ساز می‌مانند و سرمایه‌های شخصی، پروژه‌های مشارکتی خیران و دولت نیز می‌مانند معطل سهمی که دولت باید پای کار بیاورد.چندی پیش رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور نیز این چرخه معیوب را تایید کرده و گفته بود که نرسیدن اعتبارات مناسب دولتی سال هاست پروژه‌های مشارکتی فراوانی را نیمه‌کاره گذاشته است. رخشانی مهر البته خبر خوشی هم دارد که مربوط است به لایحه بودجه سال آینده که درآن دولت تعهد کرده تا هزار میلیارد تومان برای پروژه‌های مشارکتی اختصاص دهد و به نوعی جبران مافات کند.
اما این رقم چه محقق شود و چه نشود و چه نیم‌بند پرداخت شود خیرین مدرسه‌ساز باز هم پای کار خواهند بود آنچنان که آمارها می‌گویند از سال 57 تا 96 نزدیک به 21 هزار پروژه مردمی و مشارکتی در کشور اجرا شده که مشتمل بوده بر 113 هزار و 328 کلاس درس، آماری که وزیر آموزش و پرورش طور دیگری بیانش می‌کند و می‌گوید ازمجموع 530 هزارکلاس درس در کشور بیش از 110 هزار کلاسش را خیران ساخته‌اند. به همت این نیکوکاران است که سرانه فضای آموزشی در کشور به ازای هر دانش‌آموز که قبل از انقلاب یک متر و 30 سانتی‌متر بود اکنون به پنج متر و 50 سانتی‌متر رسیده است.
به این آمار ایمان داشته باشید، به این که براساس شاخص جهانی بخشش، کشورمان با 45 امتیاز در رتبه 17 جهان قرار دارد و این رتبه را مرهون فعالیت بی‌وقفه خیران است آن هم نه فقط درحوزه مدرسه‌سازی که درهمه حوزه‌ها که گفته می‌شود سال 96 حدود 46 هزار میلیارد تومان ارزش مالی داشته است.

مدرسه‌سازی، پایانی بر آسیب‌های اجتماعی

زهرا گیتی‌نژاد
بانی ساخت 250مدرسه در مناطق محروم
12سال قبل با 12میلیون تومانی که سهم من از ارثیه مادر مرحومم بود راهی استان خراسان جنوبی شدم. مقصد سفرم البته استان محروم سیستان و بلوچستان بود با هدف آموزش معلمان آن منطقه. درآن سفر از من خواسته شد از مدارس روستایی استان نیز بازدید کنم، بازدیدی که صحنه‌هایی از نشستن دانش‌آموزان روی زمین و تکه‌های گونی و درس خواندن در شرایطی غیراستاندارد را پیش چشمم آورد. حتی آغلی را دیدم که کلاس درس بچه‌های کوچک روستا بود. این صحنه‌ها مرا به فکر فرو برد به‌ویژه آن که درآن زمان به عنوان معلم در یکی از بهترین مدارس شهر تهران تدریس می‌کردم. همین عاملی شد تا به سمت استان خراسان جنوبی که آن زمان به‌تازگی به عنوان استانی مستقل هویت یافته بود بروم و ساخت مدرسه با ارثیه مادری را آغازکنم، یک مدرسه سه کلاسه و مشارکتی. من درهمه سال‌های خدمتم درکسوت معلم سعی کرده‌ام دانش‌آموزان معمولا متمولم را در مسیر مدرسه‌سازی سوق دهم که خوشبختانه موفق هم بوده‌ام. باور دارم ساخت مدرسه پایه و اساس است و اگر بتوانیم به عنوان یک مسؤولیت اجتماعی، افراد را به این کار ترغیب کنیم، آثار مبارک آن را در آینده خواهیم دید. مدرسه‌سازی در کشورمان در سال‌های اخیر رونق چشمگیری داشته و می‌بینیم نسبت به کشورهای دیگر چقدر رشد کرده ایم. این باعث افتخار ماست که مدرسه‌سازی علاوه بر رونق آموزش موجب از بین رفتن بسیاری از آسیب‌های اجتماعی می‌شود. امیدوارم روزی برسد که هیچ دانش‌آموز بازمانده از تحصیلی در کشور وجود نداشته باشد، چون براین باورم هر دانش‌آموز بازمانده از تحصیل، تهدیدی برای جامعه است. این خطر البته مسؤولیت همه ما را افزایش می‌دهد تا در حد وسع خویش حتی با اهدای یک کتاب یا قلم، هم به رشد فرهنگی جامعه کمک کنیم و هم بخش عظیمی از لازم‌التعلیم‌های بازمانده از تحصیل را به کلاس‌های درس برگردانیم.

یادی از خیران خوشنام
از650 هزار خیر مدرسه‌سازی که از بین همه کارهای خیر دنیا مدرسه‌سازی را انتخاب کرده اند عده‌ای ترجیح می‌دهند گمنام بمانند و اسمشان جایی درز نکند، عده‌ای نیز ای بابایی می‌گویند و به این طریق کارشان را کوچک جلوه می‌دهند که رسانه‌ها کمتر سراغشان بروند و مثل گروه اول بی نام و نشان بمانند. عده‌ای اما نامشان سر زبان هاست، مردان و زنانی که نخواسته اند ولی از خوشِ روزگار سرشناس شده‌اند. یکی از این آدم‌ها حاج اکبر ابراهیمی است. موسس یک دارالایتام برای کودکان بی سرپرست و سازنده 110 مدرسه در سراسر کشور.
نفر بعدی دکتر عباس مصلی‌نژاد است که برای بچه‌های ایران تا به حال 72 مجتمع آموزشی ساخته است. حاج محمد تقی‌زاده نیز که جزو خانواده‌های شهداست تاکنون 37 مدرسه در سراسر ایران ساخته و مهندس جواد موفقیان، خیری است مقیم کانادا و تا امروز 25 واحد آموزشی ساخته که بیشترینش برای دانش‌آموزان استثنایی بوده است. بجز این خیران، جا دارد از هما علیانی بنویسیم که معلمی بازنشسته است و با همه پس اندازش مدرسه‌ای به نام همسر مرحومش ساخته، همچنین بنویسیم از شکیبا خدیر که آرزوی پدرش را برآورده کرده و با این نیت مدرسه‌ای ساخته. فرزندان زنده یاد بدری برهانی نیز از آن جنس خیران متفاوتند که پس از فوت مادرشان که خود از خیران مدرسه‌ساز بود بیشتر اموالشان را وقف مدرسه‌سازی کردند.
اما باید پررنگ نوشت که در ایران غلامرضا رایضی هست که دیه پسر مرحومش را صرف مدرسه‌سازی کرد و مدرسه مورد نظر را درست در همان جایی ساخت که پسر تصادف کرده بود. محمدعلی مسعودیان نیز مثل او دیه پسرش را بخشید تا مدرسه‌ای در گوشه‌ای از ایران ساخته شود. اما بشنوید از حاج علی زرگر کاشانی که خودش مستاجر است چون دارایی اش را صرف مدرسه‌سازی کرده است.

گفت و گو با افسانه سعیدتهرانی یکی از رکوردداران مدرسه‌سازی در ایران
مدرسه‌سازی پشیمانی ندارد

تواضعِ خیران مدرسه‌ساز و اصرارشان به گمنام ماندن، گفت‌وگو با آنها را سخت می‌کند، آنهایی هم که تن می‌دهند به مصاحبه‌های خبری، دوست ندارند اسم و تصویرشان منتشرشود. پس خبرنگار می‌ماند و شگردِ اصرار و اصرار که گاهی جواب می‌دهد. مصاحبه با افسانه سعید تهرانی، بانویی که یکی از رکوردداران مدرسه‌سازی است ازاین جنس گفت‌وگوها بود،‌ خیری که حتی دلش نمی‌خواست تایید کند تا به حال درسراسر ایران50 مدرسه ساخته است. او درگفت‌وگو با ما از مدارسی گفت که حال و روزشان آن‌قدرخراب بوده که او را منقلب کرده و درعوض ازمدارسی گفت که به همت خیران نونوار شده اند ولی با یک تصمیمِ اشتباهی متروک مانده‌اند. او برایمان گفت مدارس این چنینی همیشه اشک به چشم هایش می‌دوانند.
شما یکی ازبانوان رکوردارمدرسه‌سازهستید. گفته می‌شود تا به حال 50 مدرسه در سراسر کشور ساخته اید.
از عددها بگذریم چون زیاد مهم نیستند. مهم این است مدارسی ساخته شده که فضای خوبی برای درس خواندن بچه‌ها فراهم کرده است.
چند سال است مدرسه می‌سازید؟
حدود 20 سال.
ورودتان به این حوزه علت خاصی داشت؟
پدرمرحومم وصیت کرده بود تا ثلث مالش صرف امورخیریه شود به‌خصوص مدرسه‌سازی. همزمان با خانم نیزاری هم آشنا شده بودم که این درگرایش مان به سمت مدرسه‌سازی بسیار موثر بود.
شما اهل تهران هستید و اولین مدرسه را درچهارمحال و بختیاری ساختید. این انتخاب علت خاصی داشت؟
علتش این بود که به ما گفتند وضع مدارس در این منطقه خیلی بد است. در بازدیدی که داشتم نیز خودم دیدم دانش‌آموزان در محل نگهداری حیوانات درس می‌خوانند. بنابراین پیشنهاد ساخت مدرسه دراین منطقه را قبول کردم و یک مدرسه مشارکتی 9 کلاسه و دخترانه ساخته شد.
اسم مدرسه را چه گذاشتید؟
مدرسه حسین سعید تهرانی به نام مرحوم پدرم.
دراین سال‌ها به آن مدرسه و دانش‌آموزانش سر هم زده اید؟
به علت مشغله‌های زندگی نتوانستم سر بزنم ولی با مدیرمدرسه چندین بارتماس داشتم و می‌دانم که به لطف خدا بچه‌ها درمحیطی مناسب درحال تحصیل هستند.
بین اولین مدرسه‌ای که ساختید با مدارس بعدی فرقی بود؟ از نظر احساسی می‌گویم.
ساخت اولین مدرسه یک مقدار با ترس و نگرانی و البته احتیاط همراه است، چون نمی‌دانی واقعا پول در راه درستش خرج می‌شود یا نه، یا این که کارخوب از آب درمی‌آید یا خیر. اما خدا را شکر، هم ساخت مدرسه اول و هم مدارس بعدی خوب پیش رفت و مشکلی نداشت.
برخی تصور می‌کنند برای مدرسه‌سازی حتما باید آدم پولداری بود. شما خانم ثروتمندی هستید؟
بگذارید این‌طور بگویم دارایی ما بسیار برکت داشت. هرقدر جلو می‌رفتیم به خاطر اشتیاقی که پیدا کرده بودیم از مال خودمان هم خرج می‌کردیم.
به نظرم وقتی نیت خیر باشدخدا خودش کمک می‌کند. پول خرج کردن برای مدرسه‌سازی پشیمانی ندارد. بعضی وقت‌ها کاری می‌کنی و بعد فکر می‌کنی اگر این کار را انجام نمی‌دادی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد اما دربحث مدرسه‌سازی نیازها جدی است. این که بچه خودت در بهترین مدرسه درس بخواند و بچه‌های مردم درفضاهایی که دور از شأن آنهاست، آدم را آزار می‌دهد.
شما گفتید بچه‌هایی را دیدید که درطویله درس می‌خواندند. آیا بدتر ازاین را هم دیده اید؟
پارسال به مدرسه‌ای درگومیشان استان گلستان رفتم که کف آن کنده شده بود و آجرهایش با کوچک ترین اشاره دست بیرون می‌آمد. آنجا لازم نبود زلزله قوی بیاید بلکه با ضعیف‌ترین زمین لرزه سقفش آوار می‌شد. بچه‌هایی که دراین قبیل مدارس درس می‌خوانند عزیز دل خانواده‌هایشان هستند و اگرخدای نکرده سقف روی سربچه‌ها بریزد، چطور می‌توانیم خودمان را ببخشیم. بنابراین معتقدم مردم و خیران باید همت کنند چون دولت به تنهایی قادر به ساخت مدارس ایمن و استاندارد نیست.
همیشه گفته می‌شود که ساخت مدرسه یک چیز است و نگهداری از مدرسه یک چیز دیگر. نظر شما چیست؟
من هم نگهداری از مدارس را بسیار مهم می‌دانم. معتقدم دانش‌آموزان و خانواده‌ها باید وارد حوزه نگهداری مدارس شوند. بچه‌ها را باید در نگهداری از مدارسشان مشارکت داد، ‌چه اشکالی دارد بچه‌ها در و دیوارها را رنگ بزنند و آشغال‌ها را جمع کنند. اگر مدیر مدرسه یک آشغال را از روی زمین بردارد بچه‌ها یاد می‌گیرند و دیگر در مدرسه یا خارج از مدرسه زباله نمی‌ریزند. اینها فرهنگ‌سازی است، فقط ساختن مدرسه مهم نیست.
مدارسی که خودتان ساخته‌اید سرحال‌اند؟
بله تا جایی که می‌دانم سرپا هستند، فقط متاسفانه یک مدرسه استثنایی در ایلام ساختیم که دانش‌آموز خوبی جذب نکرد ولی از وضعیت بقیه مدارس راضی هستیم.
یعنی مکان‌یابی برای ساخت مدرسه اشتباه بود؟
بله به ما اطلاعات دقیقی از جمعیت دانش‌آموزان استثنایی که این مدرسه می‌تواند جذب کند،‌ ندادند. متاسفانه یک مدرسه بزرگ ساخته شد که بعد دیدم فقط شش دانش‌آموز دارد. البته بعدها یک مدرسه راهنمایی به این مدرسه منتقل شد و دوباره در چرخه مصرف قرار گرفت اما خوب نیست این اتفاقات تکرار شود.
غیر از این مدرسه من در ایلام، مدرسه خیرساز دیگری را هم دیدم که فقط چهار دانش‌آموز داشت. درخراسان جنوبی هم یک مدرسه خیرسازعالی را در یک منطقه روستایی دیدم که به علت تخلیه روستا و کوچ اهالی به مسکن مهر، بدون دانش‌آموز مانده بود. غم انگیز این که این مدرسه دانش‌آموز نداشت و سایت مسکن مهر مدرسه نداشت. این مدرسه را که دیدم گریه‌ام گرفت، باید قدر این سرمایه‌ها دانسته شود. بنابراین از مسؤولان تقاضا دارم با دقت در مکان یابی، مدارس را در جایی بسازند که امکان تخلیه جمعیت ندارد.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها