گفت‌وگو با حجت الاسلام عصمتی،امام جمعه تربت‌حیدریه که علاوه بر کشاورزی و باغداری، یک روحانی‌مردمدار است

در زمین کشاورزی با مردم جلسه دارم

وقتی برای گفت‌وگو به تلفنش زنگ زدم، در باغش بود و مشغول باغداری و کشاورزی. تنها نبود، طبق معمول گروهی از اهالی روستا هم دورش حلقه زده بودند، همان‌ها که برای درد دل و بیان مشکلاتشان سرِ زمین به سراغش می‌آمدند؛ این را هم خودش گفت و هم می‌شد از همهمه پشت گوشی متوجه شد. برای روستاییانی که در باغ و مزرعه به دیدار حاج‌محمدرضا می‌روند و با روی خوش و بساط چای آتیشی‌اش مواجه و پذیرایی می‌شوند، فرقی نمی‌کند که او یک همولایتی عادی است یا یک روحانی با منصب و مقام بالا؛ آنها او را مردی مهربان، متواضع و مردم‌دار می‌دانند که می‌توانند براحتی و بدون حریم به سراغش رفته و با او به گفت‌وگو بنشینند، به نام صدایش کنند و امیدوار باشند پیگیر رفع مشکلاتشان است. مرد 62 ساله‌ای که بیشتر مردم تربت‌حیدریه و روستاهای اطرافش بویژه اهالی یحیی‌آباد و آغویه در خراسان رضوی او را به مردمداری، ساده‌زیستی و فعالیت‌های باغداری و کشاورزی‌اش می‌شناسند و سلوک و مرامش برای آنها تداعی‌کننده زندگی عارف مرحوم ملاعباس تربتی است، امام‌جمعه تربت‌حیدریه و مدیر و استاد دروس خارج فقه و اصول این حوزه است. گفت‌وگوی ما هم زمانی انجام شد که در مزرعه و مشغول کشاورزی بود؛ همان کاری که اغلب اوقات و در زمان فراغت به آن مشغول و معتقد است هم برای سلامتی مفید است و هم برای اقتصاد خانوارها. محمدرضا عصمتی اما در کنار کار کشاورزی و باغداری و تدریس و مدیریت حوزه، فعالیت‌های متعدد دیگری هم دارد که اگر گفت‌وگویمان را بخوانید هم متوجه این فعالیت‌ها می‌شوید و هم با این امام‌جمعه مردمی آشنا می‌شوید.
کد خبر: ۱۱۹۱۷۸۹

الان در مزرعه مشغول چه کاری هستید؟

درحال کندن و هرس علف‌های هرز هستم.

این کار را تنها انجام می‌دهید؟

نه داماد و شوهرخواهرم هم همراهی‌ام می‌کنند.

باغ دارید یا مزرعه؟

چهار هکتار زمین داریم که عمده آن باغ میوه است و بخش کوچک‌تری از آن، مزرعه زعفران و یونجه و... است. در باغ هم بیشتر تاک انگور داریم و در بخشی هم درختان انار و سیب کاشته‌ایم.

کار در باغ یا مزرعه برای شما منفعت اقتصادی دارد که با وجود مشغله‌های زیاد، به آن هم مبادرت می‌ورزید؟

این فعالیت ما برای سوددهی نیست، درواقع من کار می‌کنم تا اهالی مردم هم تشویق بشوند و در جهت آبادی منطقه تلاش کنند. همین زمینی که من اکنون در آن کار می‌کنم، زمین بایری بود که خودم آن را احیا کردم. بعد از ما هم چند نفر از اهالی روستا الگوبرداری کردند و حالا کل این منطقه سرسبز شده و علاوه بر زیبایی و تمیزی هوا، سوددهی خوبی هم برای اهالی روستا دارد و به اقتصاد خانوارهای منطقه کمک زیادی کرده است.

زمین را چه وقت احیا کردید؟

خانه‌ای در مشهد داشتم که سال 78 (‌زمانی که امام‌جمعه سرخس بودم) آن را فروختم و در منطقه «جلگه رخ» زمین کشاورزی خریدم. وقتی به تربت‌حیدریه منتقل شدم به دلیل دور بودن آن منطقه به محل کار و حوزه علمیه، زمین را فروختم و در روستای زادگاه پدرم (روستای آغویه) زمین‌هایی را قطعه قطعه خریدم که اکثرش بایر بود. از سال 85 شروع کردم به احیای زمین‌ها و تاکنون نزدیک به دو هکتارش به ثمر نشسته و دو هکتار دیگر هم در حال احیاست که 1000 تاک انگور دارد و 200 اصله درخت سیب و درختان پسته و زردآلو و... .

کشاورزی سخت نیست؟

از آنجا که پدر من کشاورز بود و من از کودکی به کار در مزرعه و باغ عادت داشتم، نه برایم کار سختی نیست.

چقدر از وقت‌تان صرف کشاورزی و باغداری می‌شود؟

کار عمده من مدیریت حوزه علمیه تربت‌حیدریه (‌با 400 طلبه آقا و 200طلبه خانم است) و روزانه پنج ساعت تدریس در این حوزه است. کشاورزی و باغداری برای من تفننی است، ضمن این‌که هم از نظر سلامت جسمی برای ما خوب است و هم به تولید و اقتصاد کشور کمک می‌کند. من فعالیت کشاورزی را دوست دارم، پنج تا شش سال پیش هم در2000متر زمین پنج تن خیار برداشت کردیم.

درآمد کشاورزی چطور است؟

بد نیست، ولی ما چون عشیره زیادی داریم اعم از خواهر و برادر و فرزند (‌یک فامیل 50 تا 60 نفری)، و با هم خیلی آمیخته و ندار هستیم، برای همین دغدغه‌مان هم بیشتر این است نیاز فامیل را تامین کنیم تا این‌که به فکر فروش محصولات و سوددهی باشیم.

معمولا چقدر زمان صرف کار در باغ و مزرعه می‌کنید؟

گاهی دو سه ساعت در روز به اینجا می‌آیم و گاهی یک روز کامل.

معمولا کشاورزان و بخش کشاورزی ما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، شما که خودتان از نزدیک با این فعالیت آشنایید، مشکلاتش را چه می‌دانید، اصلا خودتان با مشکلی مواجه نبودید؟

اگرچه گفته می‌شود بی‌آبی و کم‌آبی بزرگ‌ترین مشکل بخش کشاورزی ماست، اما به نظر من، بزرگ‌ترین مشکل و درواقع مشکل اصلی بخش کشاورزی ما نبود مدیریت صحیح و اصولی در راس و بدنه نهاد کشاورزی است؛ زیرا اگر مدیریت درستی داشتیم، مشکل آب قابل رفع بود. این سرزمین همیشه خشک و کم آب بوده، اما پیشینیان ما می‌دانسته‌اند چطور با کم‌آبی زندگی و کشاورزی و باغداری کنند. درخصوص زمین خودم هم پیگیر هستیم که از سیستم آبیاری نوین و قطره‌ای استفاده کنیم که به آب بسیار کمتری نیاز دارد.

طبق گفته خودتان کشاورز زاده و علاقه‌مند به کشاورزی هستید. چه شد که به طلبگی و لباس روحانیت علاقه‌مند شدید؟ پدر یا اجدادتان هم روحانی بوده‌اند؟

نه. پدر من یک روستایی و کشاورز ساده بود، اما علاقه زیادی به روحانیت داشت که شاید همین علاقه باعث تشویق من شد. درواقع در بین اقوام، من اولین کسی بودم که طلبه و روحانی شدم. البته بعد از من برخی بردارزاده‌ها و خواهرزاده‌ها و پسرهایم هم علاقه‌مند شدند و اکنون در فامیل مان حدود 40 نفر روحانی داریم.

چند فرزند دارید؟

هفت پسر و پنج دختر که همه پسرهایم و چهار دامادم طلبه و روحانی هستند.

روستاییانی که در باغ و مزرعه به دیدار شما می‌آیند و با هم پای بساط چای و گپ و گفت می‌نشینید، می‌دانند شما امام‌جمعه تربت‌حیدریه و مدیر حوزه علمیه این شهر هستید؟

بله، همه مــــــرا می‌شناســـــــــــند و اتفاقا می‌آیند تا درد دلی کنند و از مشکلاتشان بگویند. من هیچ حرم و حریمی برایشان قائل نیستم، می‌نشینیم با هم چای می‌خوریم و به هم در کار مزرعه کمک می‌کنیم. آنها حتی مرا به اسم (‌حاج محمد‌رضا) صدا می‌زنند.

این صمیمیت شما با مردم، فقط منحصر به اهالی روستایتان می‌شود یا در بقیه جاها و در شهر هم با مردم مراودات راحتی دارید؟

من با همه مردم هر جا که باشند، راحتم و نه تنها اهالی روستای خودمان که مرا از کودکی می‌شناسند، بلکه اهالی روستاهای اطراف هم مرا به نام صدا می‌زنند. مردم شهر تربت هم به قدری با من راحتند که هر زمان کاری داشته باشند، به سراغم می‌آیند؛ چه دفتر کارم، چه منزل یا خیابان، و حتی در هر ساعت از شبانه‌روز.

در هر ساعت از شبانه‌ روز؟

بله، گاهی پیش می‌آید مردم ساعت یک نیمه شب به منزلمان می‌آیند و من آنها را رد نمی‌کنم و با هم به گفت‌وگو می‌نشینیم.

خانواده شاکی نمی‌شوند؟

نه، خداروشکر آنها هم همراهی می‌کنند، ضمن این‌که دیگر به این شیوه و سلوک زندگی من عادت کرده‌اند.

چرا مثل برخی مسؤولان رفتار نمی‌کنید و خودتان را این‌قدر در مراوده با مردم یا کار کشاورزی به زحمت می‌اندازید؟

سه سال پیش رهبر معظم انقلاب مطلب عمیقی فرمودند و گفتند مدیریت امام‌جمعه، مدیریت آخوندی است؛ این یعنی امام‌جمعه به عنوان روحانی باید با مردم آمیخته باشد و مردم را از خود بداند و بتواند به عنوان واسطه بین مردم و نظام عمل کند. آنچه ما هم عمل می‌کنیم در راستای فرمایش ایشان است و برای همین هم با مردم حریم و حرم نداریم و سعی می‌کنیم اگر کاری از دستمان برآمد برای آنها انجام دهیم و اگر برنیامد هم مردم بدانند که ما دنبال کارشان هستیم. حضرت علی(ع) هم در همین باره فرموده‌اند امام جامعه باید خودش را همانند و هم‌ردیف ضعیف‌ترین مردم قرار دهد و روحیه اشرافیگری نداشته باشد. برای همین این سبک زندگی نه تنها آزاردهنده نیست، بلکه باعث آرامش روح و روان و سلامت جسم‌مان می‌شود.

البته ما شنیده‌ایم که شما همیشه مردمدار بوده‌‌اید.

بله، روحیه من همین است و نمی‌توانم حریم و حرم با مردم داشته باشم. از همان ابتدای امام‌جمعه شدنم در سرخس (سال 70) هم محافظ نخواستم و نداشتم، فقط چون رانندگی بلد نبودم، یک راننده داشتم و همان زمان هم مهر دفترم توی جیبم بود و اگر مردم کاری داشتند توی خیابان کارشان را راه می‌انداختم و نیازی نبود بیایند دفتر و صف بکشند.

از چه سالــــــــــــی امام‌جمعه تربت‌حیدریه شده‌اید؟

از سال 70 تا 81 امام‌جمعه سرخس و از 81 تا 87 امام‌جمعه دولت‌آباد زاوه در تربت‌حیدریه بودم. پس از آن تا پنج یا شش سال فقط مشغول درس و بحث در حوزه علمیه شدم و از حدود سه سال پیش هم امام‌جمعه تربت‌حیدریه شده‌ام.

خب یعنی فقط همان اوایل راننده شخصی داشتید و دیگر از هیچ امکانات دولتی استفاده نکرده‌اید؟

بله، البته یک ماشین همواره در اختیار امام‌جمعه می‌گذارند که آن ماشین تقریبا همیشه در منزل ما پارک است و من فقط ایامی که در تهران یا مشهد جلسه کاری باشد از آن استفاده می‌کنم. خودم اخیرا پرایدی دست دوم خریده‌ام که برای زندگی و کارهای شخصی از آن استفاده می‌کنم، پیش از آن هم یک پیکان داشتم.

مدیریت حوزه، تدریس و مراوده شبانه‌روزی با مردم و کار کشاورزی و رسیدگی به خانواده و... برای این همه کار و مشغله وقت کم نمی‌آورید؟

من در شبانه‌روز چهار ساعت بیشتر نمی‌خوابم و 20 ساعت دیگر را مشغول همین کارها هستم. اتفاقا علاوه بر همه آنها که گفتید، زمانی را هم صرف مطالعه می‌کنم.

شنیدیم در فراهم کردن شرایط مناسب ازدواج و اسکان طلبه‌ها هم حسابی فعالید؟

خب تلاش می‌کنیم به کمک خیرین، برای طلبه‌های تازه مزدوج که بضاعت مالی خوبی ندارند، سرپناه و جای اسکانی فراهم کنیم. گاهی هم اگر طلبه‌ها خودشان از ما درخواست کنند مورد مناسبی باشد به آنها معرفی می‌کنیم.

مورد مناسب یعنی همسر مناسب را از چه طریقی پیدا می‌کنید؟

گاهی از طریق خانواده و بخشی از طریق خود حوزه. به هرحال در حوزه ما هم خواهران و هم برادران تحصیل می‌کنند.

ظاهرا در کنار تمام فعالیت‌هایتان، برنامه‌هایی هم برای حضور در مدارس شهر دارید؟

در ایام تحصیل هر هفته یک روز به مدارس می‌روم، البته سخنرانی نمی‌کنم، نمازی با دانش‌آموزان می‌خوانم و به سؤالاتشان پاسخ می‌دهم. به مدیران هم می‌گویم حق ندارید سؤالات بچه‌ها را کنترل کنید. اجازه دهید هر سؤالی دلشان می‌خواهد بپرسند. خودم هم می‌گویم هر سؤالی دارید بی قید و شرط بپرسید من اگر بلد بودم پاسخ می‌دهم. گاهی جلسات پرسش و پاسخ ما دو ساعت طول می‌کشد. بتازگی برای دانشگاه هم برنامه‌ریزی کردیم و به چند دانشگاه هم رفته‌ایم.

در کنار همه این فعالیت‌ها، به روضه‌های خانگی هم می‌روید اگر درخواستی باشد. درست است؟

اگر فرصت داشته باشم و کسی درخواســـــــت کند، رد نمی‌کنــــــــم، چون معتقدم منبر رفتن و نوکری امام‌حسین(ع) رسالت اولیه ماست.

یعنی اگر درخواستی باشد، حتی درخواست حضور در یک محفل و روضه کوچک خانوادگی هم می‌روید؟

برای من فرقی نمی‌کند، دو نفر هم که باشند و بخواهند برایشان روضه بخوانم اگر وقت کنم حتما می‌روم.

پول هم می‌گیرید؟

نمی‌گیرم، ولی اگر خودشان هدیه بدهند می‌گیرم و رد نمی‌کنم، اما همان را هم به نیازمندان می‌دهم.

فاطمه مرادزاده

ایران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها