1. چگونه راهبر بهتری باشید؟
داشتن مدرک مدیریت ارشد کسبوکار باعث نمیشود الزاما بتوانید نسبت به دیگر صاحبان کسبوکار که تحصیلاتی در این حوزه ندارند مدیر بهتری باشید. بر اساس نتایج تحقیقات دانشگاه هاروارد، از میان صد مدیرعامل برتر جهان، فقط 24 درصد آنها مدرک مدیریت ارشد کسبوکار داشتند.
مدیران موفق باید از نقاط قوت و ضعفشان آگاه باشند. باید بتوانند فضای مثبت و رو به جلویی را در محیط کار ایجاد کنند. این مهارت را نمیتوان در کلاسهای آموزشی کسب کرد.
2. راههای زیادی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد
فقط یک فرمول خاص نمیتواند موجب موفقیت شود. هر کسی باید برای رسیدن به آرزوهایش مسیر خودش را پیدا کند. هیچ استاد، مربی یا کارآفرین میلیاردری که در کسبوکارش بسیار موفق است، نمیتواند برای موفقیت کسبوکار شما نسخه تجویز کند. این موردی است که فقط و فقط خودتان میتوانید آن را بیابید. زیرا هر شخصی طرز فکر و دیدگاهی منحصر به فرد دارد و فرد دیگر نمیتواند عینا آن را برای خودش الگوبرداری کند.
3. گسترش روابط برای پیشبرد کسبوکار
ضربالمثل انگلیسی معروفی میگوید: «مهم نیست چه میدانید، مهم این است چه کسانی را میشناسید!» این جمله دقیقا در کسبوکار مصداق دارد. اگر میخواهید در کسبوکارتان موفق باشید باید مهارتهای ارتباطی را در خود تقویت کنید تا بتوانید شبکه خود با افراد و فعالان حوزههای مختلف را تشکیل دهید و با افراد زیادی در ارتباط باشید. زمانی که تعاملات خود را با سایرین افزایش میدهید بیشتر در معرض فرصتهای مناسب و ملاقات با افرادی که میتوانند در رسیدن به اهدافتان به شما یاری دهند، قرار خواهید گرفت.
4. برقراری ارتباط موثر
توانایی ارائه نظرات و برنامهها به شکل درست و در قالبی مناسب مهارتی است که مرز میان فرصتسازی و از دست دادن فرصتها را مشخص میکند. برقراری ارتباط موثر موجب افزایش روابط کاری و افزایش روحیه و کارایی تیم کاری میشود. برخی افراد ذاتا مذاکرهکنندههای بسیار توانایی هستند، اما سایر افراد نیز میتوانند با تمرین این مهارت را در خود تقویت کنند. اما معمولا مهارت مذاکره در دورههای آموزشی کسبوکار تدریس نمیشود.
5. تمام تعاملات، نوعی مذاکره است
شاید بتوانید حتی دورههای آموزشیای پیدا کنید که فنون مذاکره را به شما آموزش دهد. اما عملیکردن این آموختهها در زندگی واقعی و در زمان و مکان مورد نیاز براحتی آموزشهای نظری نیست. در کسبوکار هر زمان که با فردی تعامل داشته باشید نوعی مذاکره رسمی یا غیررسمی کردهاید. زمانی که مذاکره به بهترین شکل انجام شود، هر دو طرف راضی و خشنود از تعاملی که داشتهاند، منتظر فرصتهای کاری بعدی برای تعامل و مشارکت خواهند بود.
6. راه و رسم راهاندازی کسبوکار جدید
در دورههای آموزشی کارآفرینی مراحلی که برای راهاندازی کسبوکار باید طی شود، مانند انجام تحقیقات، شکل دادن طرح، فراهم کردن منابع مالی، انتخاب ساختار کسبوکار و... آموزش داده میشود. اما موارد متعدد دیگری برای راهاندازی کسبوکاری جدید باید انجام شود که در کلاسها آموزش داده نمیشود. برای مثال توانایی جذب سرمایه، قانع کردن افراد برای سرمایهگذاری روی طرحتان یا این که چطور بتوانید هنگام ورود به بازار عرضه محصول موفق عمل کنید، مواردی است که باید طی کار با کمک تواناییهای خود از پسشان بربیایید.
7. اهمیت اخلاق و طرز معاشرت با افراد
همه ما آموزههای اخلاقی زیادی از والدین خود آموختهایم. اما آیا هیچ استاد کسبوکاری به اهمیت اخلاق و منش در روابط کاری و برخورد با مشتری در کلاسهای خود اشاره میکند؟ موارد سادهای مانند به کار بردن نام مشتری، وقتشناسی، خوشقولی و تشکر کردن میتواند به طرز شگفتآوری کسبوکارتان را متحول کند.
8. استخدام افراد شایسته
یکی از معضلات همیشگی کارآفرینان، جذب و استخدام افراد بااستعداد و توانمند در مجموعه کاری است. مدیران منابع انسانی برای انتخاب افراد مناسب آموزش دیدهاند. اما در نهایت تصمیمگیری برای انتخاب فردی که به بهترین شکل بتواند در جایگاه مورد نظر قرار بگیرد و انتظارات مجموعه را برآورده کند، از هیچ فرمولی پیروی نمیکند و نمیتواند قابل آموزش باشد.
9. درس گرفتن از خطاها
یکی از سختترین درسهای کارآفرینی این است که بیاموزید شکست اجتنابناپذیر است. بعضی مواقع قراردادها به هم میخورد، شرایط تغییر میکند، بازار دچار نوسان میشود یا حتی در بعضی موارد ایدهتان آنگونه که تصور میکردید از آب درنمیآید. اما باید بتوانید دوباره از جا بلند شوید و به جلو حرکت کنید. کارآفرین موفق باید بیاموزد شکستهایش را بررسی کند، از آنها بیاموزد و برای موارد بعدی نقاط ضعف را بهبود دهد.
10. بازاریابی در دنیای فناوریهای نوین
در عصر ارتباطات دیجیتال امروز، فناوریها با سرعت زیادی در حال تغییر است و این تغییر تاثیر مستقیمی بر تحول فضای بازار کسبکار خواهد داشت. این روند تغییرات سریع باعث شده دورههای آموزشی نتواند همگام با تغییرات دنیای کسبوکار همواره بهروز باشد. اما کارآفرینان برای این که بتوانند خود را در چرخه رقابت حفظ کنند باید با این تغییرات همراه شده و محصول خود را متناسب با تقاضای بازارهای دیجیتال عرضه کنند.
11. برقراری ارتباط با مشتریان
روشی که برای عرضه محصول و فروش آن انتخاب میکنید به اندازه خود محصولی که تولید میکنید مهم است. در درسهای کسبوکار معمولا نحوه ارتباط با مشتری فراموش میشود. اما یادتان باشد بهترین راه برای ایجاد پیوند میان تولیدکننده و مشتری، گوش دادن واقعی به نظرات خریدار است.
12. هوش هیجانی به اندازه ضریب هوشی مهم است
هوش هیجانی یا همان ایکیو (EQ)، ششمین مهارت فهرست ده تایی مهارتهایی است که دیوان اقتصاد جهانی به عنوان توانمندیهای مورد نیاز کارفرمایان در محیط کار منتشر کرده است. هوش هیجانی توانایی فرد در درک، فهم و مدیریت احساسات و عواطفش است. در دنیای کسبوکار این توانمندی حتی ارزشمندتر از علم و دانش بالاست.
13. متواضع بودن
تواضع کمک میکند هرقدر در کسبوکارتان پیشرفت کنید و بالا بروید، خاکی و خودمانی باشید. تواضع به معنی دست پایین گرفتن خودتان نیست، بلکه به معنی توجه به دیگران است. این ویژگی کمک میکند همیشه متوجه خطاهای خود باشید. زمانی که متواضع باشید، تمرکزتان روی خواستههای مشتریان معطوف خواهد شد و واقعا به انتقادات و بازخوردهای آنها گوش خواهید کرد.
14. ایجاد انتظارات واقعگرایانه
اگر بخواهید به مشتریان و مراجعان خود وعدههای بزرگ و فراتر از توانایی خود بدهید، خیلی زود کسبوکارتان با تعداد زیادی مشتری ناراضی و عصبانی به پایان خط خواهد رسید. برای موفق بودن باید بتوانید انتظارات واقعگرایانه و معقول در متقاضیان ایجاد کنید. اما پیش از آن باید اهداف ذهنی خودتان را هوشمندانه و واقعبینانه انتخاب کرده و بعد برای به دستآوردنشان تلاش کنید.
15. ایجاد خلاقیت
داشتن ایدههای دستاول و یافتن راهحلهای نوآورانه موجب برتری شما در رقابت میشود. اما خلاقیت غالبا یکی از فرآیندهای خودکاوی بوده و تولید ایدههای خلاقانه نیازمند تمرین مستمر است. کارآفرینان باید تلاشی پیوسته و آگاهانه داشته باشند تا بتوانند جهان را با ذهنی باز و پرسشگر ببینند.
16. اهمیت ریسکپذیر بودن
کلاسهای مدیریت ارشد کسبوکار (MBA) نمیتواند میزان خطرپذیری شما را افزایش دهد. معمولا توانایی سنجش میزان احتمال موفقیت در برابر احتمال شکست، نوعی مهارت فردی است و برای بهدست آوردن آن باید عواملی فراتر از آنچه در کلاسهای آموزشی به شما میآموزند، در نظر بگیرید. از طرف دیگر این کلاسها به شما نمیآموزند وقتی ریسکتان با شکست مواجه شد، چه باید کنید!
17. نباید سیاستهای محل کارتان را نادیده بگیرید
این که تا چه اندازه از سیاستهای کاری بیزارید اهمیتی ندارد. شما باید به میزان کارایی کسبوکارتان توجه نشان دهید. سیاستهای شغلی همیشه بخشی از کسبوکار خواهد بود. باید بتوانید رفتاری کارآمد و موثر با سایر افراد داشته باشید. نحوه برخورد و ایجاد تعامل با یکدیگر است که تعیین میکند محیط کار مفرح و جذابی داشته باشید یا گرفتار چرخهای بیپایان از چالشها و مشکلات شوید.
18. کنار زدن رقیبان بزرگتر
برای برنده شدن نیازی به غولآسا بودن نیست! داشتن کسبوکاری کوچک اما زیرکانه نیز مزایای خود را دارد. شناسایی نقاط قوت هر کسبوکار و بهکارگیری آنها برای کنارزدن رقبای بزرگتر از تواناییهای یک کارآفرین است. در این رقابت باید چیزی برای ارائه بیابید که کسبوکارهای بزرگتر از انجام آن ناتوان باشند؛ به این ترتیب میتوانید بدون سرشاخ شدن با آنها در رقابت پیروز باشید.
19. پشتسر گذاشتن موانع و مشکلات
بروز مشکلات گوناگون در کسبوکار نیز درست همانند زندگی اجتنابناپذیر است. باید این واقعیت را بپذیرید و با آن کنار بیایید. در هیچ کلاس درسی بخشش دیگران، عبور از بحرانهای عاطفی و یافتن اهداف آتی زندگی به شما آموزش داده نمیشود؛ اما توانایی انجام این کارها در پیشبرد و موفقیت کسبوکارتان بسیار حیاتی است.
20. چه زمانی به غرایز خود اعتماد کنید؟
کارآفرینان بسیار موفق مانند استیو جابز، وارِن بافِت و بیل گیتس معمولا شهودشان در مورد کسبوکار را به توصیههای دیگران یا حتی بازخورد مشتریان خود ارجحیت میدهند. شهود محصول پردازش دادههای محیطی توسط بدن شماست. ممکن است چیزی را فقط احساس کنید و توضیح این که چگونه آنرا میدانید بسیار سخت باشد! اما معنایش این نیست که همیشه گفتههای دیگران را نادیده بگیرید، ولی بعضی مواقع نیاز است به غرایز خود اعتماد کنید.
عسل اخویان طهرانی
دانش
منبع: Entrepreneur