گفت‌وگو با رضا ناجی، بازیگر سینما و تلویزیون

تنها گزینه برای وزارت ارشاد بودم

رضا ناجی بازیگری است که بازیگری را از اوایل دهه ۴۰ در تئاتر آغاز کرده و از آنجا که قائل به تفکیک حوزه‌های مختلف نبوده تا امروز فعالیت اش را در سه عرصه سینما، تلویزیون و تئاتر ادامه داده است. شاید کمتر کسی بازی‌های دلنشین ناجی را در فیلم‌های مجید مجیدی به یاد نیاورد. «بچه‌های آسمان»، «بید مجنون»، «باران» و «آواز گنجشک‌ها» فیلم‌های به یادماندنی از مجیدی هستند که ناجی در آنها رفتار و منش خودش را با نقش درآمیخته و کاراکترهای ماندگاری خلق کرده که نه تنها مقبول مردم افتاده، بلکه جوایزی را هم از جشنواره‌های داخلی و خارجی کسب کرده است. این روزها فیلم «مارموز» با بازی ناجی و به کارگردانی کمال تبریزی روی پرده سینماهاست. «مارموز» یک کمدی سیاسی و روایتگر فردی به نام «قدرت صمدی» (با بازی حامد بهداد) است؛ شخصی که علاقه وافری به نماینده مجلس شدن دارد و برای این‌که بتواند به جایگاهی در خانه ملت برسد، حاضر است هرکاری انجام دهد. ناجی که در این فیلم نقش وزیر ارشاد را بازی کرده، بارها در طول مصاحبه با لحنی شیرین تاکید می‌کند که اهل سیاست نیست و فقط در یک فیلم سیاسی بازی کرده! با ناجی گفت‌وگویی انجام دادیم که خواندنش خالی از لطف نیست.
کد خبر: ۱۱۸۷۶۳۰

آب خوردن با دستور کارگردان
در فیلم «مارموز» چند بار روی من گریم انجام شد تا به گریم نهایی رسیدیم و آقای تبریزی آن را قبول کردند و من هم تبعا پذیرفتم. من به عنوان یک بازیگر کاملا تابع نظر کارگردان هستم و بازیگری نیستم که بخواهم خلاف نظر کارگردان کاری انجام دهم یا حرفی بزنم یا در مورد مساله‌ای اعتراض کنم. مگر این‌که جاهایی خالی باشد و در آنصورت فقط پیشنهاد می‌دهم ولی از خودم چیزی اضافه نمی‌کنم.
البته بوده فیلم‌هایی مثل «بچه‌های آسمان» به کارگردانی مجید مجیدی که در آنها چند صحنه بداهه کار کردم، اما حرف اول و آخر را کارگردان می‌زند.
یک جورهایی آب هم که می‌خواهم بخورم به دستور کارگردان است و فکر می‌کنم بازیگر باید همین‌طور باشد.

علی جنتی را از نزدیک دیدم
یک بازیگر باید سعی کند از پس هر نقشی که به او محول می‌شود اعم از وزیر، کاسب، پزشک و... به‌درستی برآید. فیلم «نهنگ عنبر» و سریال «دیوار به دیوار» را که کار می‌کردم آقای علی جنتی (وزیر ارشاد وقت) سر صحنه فیلمبرداری آمدند و من از نزدیک ایشان را دیدم. البته آن‌موقع نمی‌دانستم که بعدها قرار است نقش یک وزیر را بازی کنم! به هر حال در فیلم «مارموز» سعی کردم حس و میمیک صحیحی را در نقشم به کار ببرم. همیشه بر این باور بودم که یک بازیگر هر نقشی را که می‌خواهد بازی کند، اگر مابه ازای نقش اش را در دنیای واقعی ببیند و با او صحبت کند، بهتر می‌تواند زیر و بم نقش را درآورد.

نقش‌ام را زندگی می‌کنم

راستش را بخواهید من اصلا بازی نمی‌کنم. یعنی همه جا من را به عنوان بازیگر می‌شناسند، اما من جلوی دوربین در قالب نقشی که به من داده می‌شود زندگی می‌کنم. در سریال «دیوار به دیوار» نقش یک وکیل را داشتم یا بارها نقش یک کارگر ساده را بازی کردم یا... .برای هر کدام از نقش هایم رفته ام و از اجتماع مابه ازای شخصیت اش را پیدا کرده‌ام و بعد آنها را بازی نکردم، بلکه زندگی کرده‌ام. خاطرم هست در فیلم «او» به کارگردانی رهبر قنبری قرار بود نقش یک روحانی و امام جماعت مورد اعتماد مردم را در دامنه‌های کوه سبلان بازی کنم. قبل از بازی برای این‌که نقشم باورپذیرتر شود، این روحانی را از نزدیک ملاقات کردم و حتی به شیوه حرف زدنش هم توجه کردم. بعد از این‌که نقش را بازی کردم و فیلم تمام شد به گفته خیلی‌ها موفق شده بودم و هنوز که هنوز است این نقش در ذهن مردم باقی مانده است.

تنها گزینه برای وزیر ارشاد بودم

با توجه به شناخت متقابلی که من و آقای تبریزی از هم داشتیم، برای نقش وزیر ارشاد در فیلم «مارموز» انتخاب شدم و تا جایی که شنیدم تنها گزینه این نقش من بودم. این فیلم سیاسی است و هرچند من اصلا آدم سیاسی نیستم، اما در این فیلم بازی کردم.
پیشکسوتانی فراموش شده
فیلمنامه‌نویسان اکثر کشورهای صاحب سینما برای بازیگران پیشکسوت و صاحب تجربه همیشه ارزش و اعتبار خاصی قائل می‌شوند. کمااین‌که هنوز هم آل پاچینو، رابرت دنیرو و جک نیکلسون یا آمیتاب باچان در کارهای خوب و باکیفیت بازی می‌کنند. چون فیلمنامه نویسان این کشورها به شخصیت‌های میانسال جامعه‌شان فکر می‌کنند و برای آنها نقش‌های شایسته‌ای می‌نویسند. این اتفاق متاسفانه در کشور ما نمی‌افتد و پیشکسوتان ما می‌روند که فراموش شوند.

ساناز قنبری
سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها