در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
قصه از کجا شروع شد؟
در هفته آخر آذر ماه شهرداری منطقه 12 (محله بازار) و شهردار محله، مهندس خاتمی از طریق گزارشهای مردمی متوجه ساخت و ساز و تعمیرات بدون مجوز در داخل یک مغازه در بازار حضرتی شده که بلافاصله خود را به محل رسانده و با حفاری و چاله کنیهایی غیرمجاز روبهرو میشود. در این بازرسی تعدادی آثار فرهنگی و قطعاتی از سفال و قطعهای استخوان پیدا میشود که برای شناسایی دقیقتر و تعیین هویت یافتهها با دکتر افروند تماس گرفته میشود. افروند در اینباره به ما میگوید: «در بازدید اولیه با مغازهای روبهرو شدم که در انتهای آن کارگران چالههایی در زمین کنده بودند و سایر قسمتهای کف هنوز دست نخورده بود. جهت بررسی بیشتر، بلافاصله درخواست تعطیلی کار و آغاز تحقیق را دادم. همزمان آثار فرهنگی بهدست آمده از طرف شهردار و نیروهای انتظامی به دادگاه فرستاده شد. مقام قضایی هم دستور انتقال استخوان به پزشکی قانونی را صادر و خواستار نظر میراث فرهنگی شده بود. من برای دیدن این آثار مراجعه و متوجه شدم که این سفالها از نوع سفال ساده نخودی و متعلق به دوره قاجار به اضافه یک سر قلیان سنگی است که البته مشابه آن پیش از آن هم بسیار یافت شده بود.»
افروند با توجه به شناخت قبلی از موقعیت منطقه، از شهرداری درخواست توقف کار را میکند. مالک مغازه پس از اطلاع از وضعیت موجود و اینکه باید در محل، حفاری باستانشناسی انجام شود، میپذیرد تا هزینه حفاری را شخصا پرداخت کند. با تامین هزینه از سوی مالک و اخذ مجوز، در 28 آذر ماه جاری کار گمانهزنی و مطالعات آغاز میشود.
آغاز حفاری
رئیس هیات کاوش بازار حضرتی در ادامه میافزاید: «در ابتدا در ورودی مغازه، یک ترانشه(چاله حفاری) به ابعاد 2×2 زده میشود که این ترانشه خیلی زود به آثار معماری در کف میرسد. با رسیدن به کف که آن موقع به نظر میآمد کف اصلی سازه باشد و اثری بسیار شاخص هم به نظر نمیآمد، تصمیم به اتمام مطالعات و بستن ترانشه گرفته میشود.»
افروند که تصمیم به ادامه کار گرفته بود، صبح روز بعد در محل حاضر شده، کار تحقیق را از سر گرفته و ترانشه شماره 2 زده میشود. در ترانشه 2، یک جرز آجری مستحکم و با هویت و قابل توجه و تعدادی خشت بهدست میآید. همچنین سازهای پلکانی پیدا میشود که خیلی زود روشن میشود آنچه پیدا شده یک پلکان نیست، بلکه دیواری است قاجاری که مرکز آن با خشت مربعی 25×25 و لبه آن با نیمخشت، پوشانیده شده و ساخت آن با طرحریزی انجام شده است.
برج و باروی تهرانِ قدیم اینجاست
با آغاز حفاری در ترانشه پیشرو، دو دیوار خشتی بهدست میآید که یکی از آنها دارای اندکی انحنا بوده. افروند دراینباره میگوید: این انحنا و قوس در ابتدا چندان جلب توجه نکرد و گمان کردم شاید حاصل کار یک معمار ناشی بوده باشد، اما با ادامه مسیرِ خشتها و رسیدن به خشتهای بیشتر و حفر ترانشههای 4 و 5 یک ساختار خشتی منظم و یک قوس یا نیم دایره بهدست آمد که تنها میتوانست پایه یک برج باشد. در کنار این پایه و جرز، آثاری از اتاق نگهبانان هم پیدا شد. بنابراین در این محل نزدیک به یک متر از برج و باروی قدیم تهران وجود دارد. من هنوز قانع نشده بودم و از سویی برخی هم با نظریه وجود برج و باروی قدیم تهران مخالفت کردند، پس به نقشههای قدیمی مانند نقشه نازکف، برزین، کرشیش و عبدالغفار مراجعه کرده و بار دیگر تمام منابع و گزارشهای تحقیقات تهرانشناسی را مرور کردم و اکنون میتوانم قاطع اعلام کنم که محل دقیق دروازه پیدا شده است.
معماری برج
بنا به گفته این پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران، برجهای 114گانه دوره شاه تهماسب به شکل نیم برج بودهاند که طرح مدور آنان از بیرون است، اما در اینجا دو عدد نیم برج عمودی کشف شده وجود دارد. به این ترتیب که دو سازه نیم قوس وجود داشته و در حال حاضر ما نیمی از دروازه یعنی نیمه غربی را داریم. با بازدید بخشی از باروی صفویه در دروازه محمدیه که به نام دیوار تهران معروف است و تطابق میان خشتها، اطمینان ما درباره محل دروازه در بازار حضرتی بیشتر تایید شد.
سفال سرخ ما را به پیش از تاریخ برد
برشهای حفر شده در یک ترانشه و آنچه از لابهلای این برشها بهدست میآید از مهمترین منابع در زمینه یافتن لایههای تاریخی در ترانشههاست. با حفر ترانشه پیشرو، بهتدریج لایههای پیش از دوره قاجار خودنمایی میکند. در اینجا قطعاتی از سفال یافت شد که نوع و لعاب و تکنیک ساخت آنها نشان میداد سفالهای این ترانشه میتوانند متعلق به صفوی، تیموری، ایلخانی و حتی میتوان گفت سلجوقی باشند؛ البته همانطور که افروند تصریح میکند باید تا رسیدن نتایج آزمایشگاهی صبر کرد و بعد پاسخ قطعی داده شود. پس بعد از لایههای موجود در ترانشه پیشرو (که عبارتند از دورههای قاجاری، صفوی و تیموری)، یک فاصله نیم متری وجود دارد که پس از آن قطعه سفال قرمز رنگی پیدا میشود که احتمال دارد متعلق به ابتدای دوره تاریخی (یعنی ابتدای دوران مادها) باشد. رئیس هیات کاوش بازار حضرتی اضافه میکند: « امیدوارم این قطعه سفال واقعا متعلق به دوران تاریخی و ابتدای آن باشد که در این صورت ما به غیر از لایههای فرهنگی پیدا شده یک لایه تمدنی هم میتوانیم به این اکتشافات اضافه کنیم. البته فکر نمیکردم سفالی در لایههای پایینتر پیدا شود، اما خوشبختانه با پیدا شدن این قطعه و بهدنبال آن کشف یک قطعه سفال دیگر و سپس یک سفال پوک و سبک و دست ساز دیگر که با قطعه سفال پیش از تاریخ یافته شده در بازار چمدان سازان، تعداد آنها به چهار سفال پیش از تاریخ و تاریخی میرسد، میتوانیم مطمئن باشیم آثار بیشتری از دورانهای پیش از تاریخ و تاریخی در این محدوده خواهیم یافت.
تهران حتی قدیمیتر از ری
افروند با تاکید بر اینکه این تحقیقات نشان داد باید درباره تاریخ تهران تجدید نظر کلی شود، میگوید: این اولینبار است که میتوان یک سایت موزه داشت که چند لایه از معماری تهران را نشان میدهد. شاید حتی بتوان از نظر قدمت تهران را به ری ترجیح داد. در نقاط مختلف تهران آثار پیش از تاریخ، نوسنگی بدون سفال، نوسنگی با سفال، مس و سنگ توسط خود من و باستانشناسان؛ دکتر اسماعیلی و دکتر کامبخش فرد یافته شده که به این ترتیب جدول سیر زمانی تهران ناخودآگاه درحال تکمیل است.
خدا کند اینجا عاقبت بهخیر شود
رئیس هیات کاوش بازار حضرتی اما نگران است و میگوید: به عقیده من بهعنوان یک باستانشناس اینجا باید سایت موزه شود، در غیر این صورت حاصل کار باستانشناسی به فراموشی سپرده میشود. مثلا همان بانوی 7000 ساله کجا رفت؟ من کاملا مخالف هستم که چنین یافتههای ارزشمند و منحصربهفردی منتقل شوند. حالا آن را جمع و منتقل کردند و محل اکتشاف را هم سیمان کردند. آیا اینجا را هم میتوانند جمع کنند؟ این برج و بارو و دروازه را نمیشود جمع کرد.
خداحافظی با کشفیات؟
افروند مالک مغازه و نهادهایی چون سازمان میراث فرهنگی و شهرداری را بهعنوان متولی حفاظت از محل حفاری نشانه گرفته و میگوید: اگر از پیشنهاد ما استقبال نشود، مجبوریم روی این حفاریها را بپوشانیم. ببینید در همین مغازه چه مقدار آثار فرهنگی پیدا شده، ما یک سکه سالم هم در اینجا پیدا کردیم که البته برای زدودن لایه پاتینه روی آن به بخش مرمت موزه رضا عباسی تحویل داده شده و پس از اعلام نتیجه میتوانیم در مورد تاریخش اظهار نظر کنیم. علاوه بر آن یک پیاله سفالی آبی - سفید پیدا شده که تاریخ 1284 بر روی آن است. یعنی ببینید چه فاصله زمانی وجود دارد و چه مقدار اطلاعات این مغازه کوچک به ما داده است . از افروند میپرسیم این گنجینه بازشده اگر رها شود آیا مورد سودجویی و حفاریهای غیرقانونی قرار نمیگیرد و او به جامجم میگوید: «حتما همینطور است اما من یک پژوهشگر و باستانشناس هستم و باید در چارچوب آثار علمی حرف بزنم. از این پس نقش رسانهها مهم میشود. از نظر من اینجا باید یک سایت موزه شود.
من اکنون ادعا میکنم که ما بقایای دروازه حضرت عبدالعظیم را یافتهایم. حالا اگر مخالف و منتقدی وجود دارد میتواند بیاید نقد کند و من هم دلایلم را مطرح کنم. البته نتیجه و گزارش کاوش را تا یکی دو ماه آینده ارائه خواهم کرد که در دسترس همگان و بهخصوص جوانان قرار گیرد.»
دروازه هویدا شد
زیر کف فعلی مغازه، کفی متعلق به دوره پهلوی و دهه 30 یا 40 و سپس در لایه سوم، آجرهای قاجاری قرار داشتند که این بخش قاجاری به چهار فاز معماری تقسیم میشود. با تحقیقات بیشتر مشخص شد که جرزها و دیوارهای پیدا شده باید متعلق به یک دروازه باشد؛ دروازهای که فقط میتواند «دروازه شاه عبدالعظیم» باشد.
افروند توضیح میدهد: « این ماهیت تحول جامعه انسانی و تحولات معماری است که یک پدیده جدید میتواند روی آثار قبلی قرار بگیرد. حال این سازههای روی هم برای ما مهم است و ما از طریق همین لایهها میتوانیم لایههای ساختاری و زمانی دورهها را تشخیص بدهیم. از آنجا که حدس زده میشده این لایهها شاید به دورههای قبل از قاجار مثل صفویه و تیموری هم مربوط باشند، بنابراین نمونههایی از آجرها برای تعیین قدمت به آزمایشگاه فرستاد شد. با ادامه کار و پس از زدن ترانشه 3×3 دهنه چاه نمایان میشود که همین امر به حفاری ترانشه پیشرو (قدیمیترین لایهها در این ترانشه است) در قسمت انتهایی مغازه و در امنترین جا منجر میشود.
تهران صاحب برنامه باستانشناسی میشود
و آخرین پرسش مان از این پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران این است که برنامه بعدیتان برای تهران پنهان چیست که میگوید: با رهنمود و نظر موافق مسؤولان استان تهران، در حال تهیه پیشنویس یک تفاهمنامه سهجانبه برای ارائه به دانشگاه تهران و شهرداری تهران هستیم. اگر این تفاهم نامه به امضا برسد در آن صورت تهران صاحب یک برنامه و استراتژی لازم در باستان شناسی شهری میشود. قطعا کانون و مرکز این فعالیت در شهرداری تهران باید تشکیل شود. دوم باید یک طرح مطالعاتی تهیه شود. یعنی بر پایه نقاطی که تا به حال کاوش شده، باید همه اطلاعات را جمع و آرشیو کرد. پس از آن وظیفه رسانهها و صداوسیما و مستندسازان است که این آثار را زنده نگهدارند. شاید یک دلیلی که اغلب محققان روی قاجار زوم کردهاند این باشد که دستشان از دورههای دیگر خالی است. جالب اینجا است که قاجار را هم درست نمیشناسیم. ما تهرانشناسان خوبی داریم، اما منسجم نیستند و هیچ ساختاری هم نبوده که اینها را به هم مرتبط کند. امروز اما ظرفیت مطلوبی داریم؛ گردشگری تهران در حال گسترش است و جوانان درباره تهران کار میکنند، سوال میکنند و تلاش همین جوانها و پرسشهای آنها ابهامات تاریخ تهران را روشن میکند. باید طرح مطالعات باستانشناسی تهران را بنویسم و به شهرداری ارائه بدهیم و شهرداری باید باستانشناسان محقق را بشناسد از آنها دعوت کند و با هم کار کنند.
نازیلا ناظمی
ایران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: