گفت‌وگو با حسین هاشمی، طنزنویس از «توفیق» تا «صبح جمعه با شما»

اگر مشکلات نباشد طنز خفه می‌شود

یکی از قدیمی‌ترین طنزنویس‌های ایرانی است. کارش را از مجله توفیق شروع کرده با گل‌آقا همکاری کرده و از همان اول که برنامه صبح جمعه با شما روی آنتن رفت برای این برنامه هم طنز نوشته است. حسین هاشمی را می‌توان سند زنده‌ای دانست که دهه‌ها و دوره‌های مختلف را دیده، با نشریاتی با دیدگاه‌های متفاوت همکاری کرده و دقیقا خط‌ قرمز‌هایی که نویسنده، مطبوعات و رسانه‌‌ها را درگیر می‌کند، می‌شناسد. با این طنز‌نویس هم‌صحبت شدیم تا برایمان از دلایل موفقیت توفیق و گل‌آقا و تفاوت طنز مکتوب با رادیویی بگوید.
کد خبر: ۱۱۷۵۷۹۴

گل آقا یکی از موفقترین و تاثیرگذارترین نشریات ایرانی بود، دلیل این موفقیت را در چه میدانید؟

مجله توفیق سال 50 تعطیل شد و تا بعد از پیروزی انقلاب، مجلهای با ساختار آن نداشتیم تا این که زندهیاد صابری گلآقا را منتشر کرد. گلآقا در آن سال‌‌ها مانند تنها اسب یک مسابقه بزرگ اسبدوانی بود به همین دلیل مردم خیلی از آن استقبال میکردند. البته چند نشریه دیگر هم آمدند اما خیلی زود از دور خارج شدند و باز یکهتازی ماند برای گلآقا و چون تنها نشریه طنز و کاریکاتور بود از آن استقبال میشد. اما من هنوز هم نشریه توفیق را موفق‌‌تر از گلآقا میدانم.

گلآقا نشریهای بود که همه اعضای دولت و سیاستمداران آن را میخواندند و از شواهد پیداست که باعث تغییراتی میشد و گاهی میتوانست موجی ایجاد کند و این موضوع را برای یک نشریه، موفقیت به شمار میآید؟

80 درصد موفقیت گلآقا به این دلیل بود که رقیب نداشت. 20 درصد بقیهاش هم بهدلیل نویسندهها و کاریکاتوریستهای خوبی بود که بعد از یک دوره بیکاری تقریبا طولانی جذب گلآقا شده بودند. اما نکتهای که یادآوریاش بد نیست، این است که آقایصابری تقریبا جذب دولت شد و مجله گلآقا به مرور تبدیل به نشریه دولتی شد و به همین دلیل برخی نویسندهها و کاریکاتوریستها با آن قطع همکاری کردند.

منظورتان از این که دولتی شد چیست؟ یعنی سطح انتقاد به دولت یا به اصطلاح نیشش را کم کرد؟

بله! ما که از قدیم مرحوم صابری را میشناختیم و با او همکار بودیم دقیقا متوجه میشدیم که ایشان زیاد تمایل ندارد نقدها عمیق و جدی باشد.

یعنی دولت به آقای صابری تذکر میداد و او را کنترل میکرد؟

نه! من احساس میکنم دچار خودسانسوری شده بود.

چه زمانی یک نشریه موفق دچار خودسانسوری میشود؟

آقای صابری دچار ترس شده بود و شرایط را به گونهای پیش میبرد که گلآقا تعطیل نشود و موقعیت بسیار خوبی که داشت را از دست ندهد. زندهیاد صابری اواخر زندگیاش که گلآقا منتشر میشد، شدیدا سانسورچی شده بود و گل مطالب و آنهایی که تاثیرگذاری زیادی داشت را درمیآورد و اجازه نشر نمیداد.

در دورهای که نشریات توفیق و گلآقا در اوج بودند از چه زاویهای به جامعه، مردم و سیاستمداران نگاه میکردید که میتوانستید مخاطبان زیادی را با خود همراه کنید؟

درک درد مردم بزرگترین نقطه مثبت نویسندگان این نشریات بود. البته نویسندگی طنز شاید 10درصدش اکتسابی و آموختنی باشد و بقیهاش ذاتی است. هر کسی نمیتواند طنز بنویسد یا کاریکاتور تاثیرگذاری رسم کند. طنازی ذاتی است اگر کسی درون تلخ و جدی داشته باشد هرچقدر هم که باسواد و تحصیلکرده باشد و فن نوشتن را بداند، نمیتواند طنز بنویسد. بر این باورم هر چقدر درد جامعه عمیقتر باشد، طنزهای موثرتری میتوان درباره آن نوشت. وقتی شرایط خوب باشد و مشکلی وجود نداشته باشد، طنز خفه میشود و دیگر طنزی وجود نخواهد داشت. طنز مانند دارویی است که مشکلات مردم را درمان می‌‌کند. شاهد بودهام که ماجراهای سخت و دشوار وقتی در قالب طنز ارائه شدهاند، حل شده و راهکاری برای آنها پیدا شده است. مردم وقتی از طنز استقبال میکنند که ببینند دردشان گفته میشود. اما متاسفانه در همه دورهها دست نویسنده‌‌های طنز بسته بوده و آنها نمیتوانند همه دردهای جامعه را بیان کنند. اما به نظرم بهتر است که اجازه بدهند دردها در قالب طنز بیان شود چون همین طنزهاست که مانند سوپاپ عمل کرده، باعث تخلیه روانی مردم شده و آنها را به مرحله فریاد نمیرساند.

سالهاست با رادیو و برنامه صبح جمعه با شما همکاری میکنید، بین طنز مکتوب و طنز رادیویی تفاوتی وجود دارد؟

اصلا قابل مقایسه نیستند. طنز مکتوب را فرد میخواند و با فضای ذهنی و تخیلش آن را بسط میدهد و میپذیرد اما طنز رادیویی یا تلویزیونی را بازیگران اجرا میکنند و بازیگران فیلتر و صافی هستند که طنز از آنها عبور کرده و به مخاطب میرسد. طنز رادیویی و تلویزیونی دراماتیزه میشود، چیزی که در طنز مکتوب وجود ندارد و مخاطب به شکل مستقیم با آن ارتباط برقرار میکند.

بعضیها معتقدند جامعه ما تقریبا عصبی و پرخاشگر شده و طنز میتواند سوپاپی باشد برای تخلیه این عصبیت، شما این دیدگاه را قبول دارید؟

طنز تا حدی میتواند سوپاپ باشد! اگر اطراف سوپاپ دیگ زودپز را چربی بگیرد و بخارها نتوانند خارج شوند، دیگ منفجر میشود.طنز، سوپاپ اطمینان است اما به شرطی که چربی بیش از اندازه دور آن را نگرفته باشد. طنز، مدارا و تحمل جامعه را بالا میبرد و البته بستگی به این دارد که چقدر به نویسنده و طناز اجازه کار داد. گاهی فشارها و اما و اگرها آنقدر زیاد میشود که طناز دچار خوسانسوری میشود و این بدترین دردی است که میتواند طنز را بیتاثیر کند.

مجله گلآقا با وزیران و دولتمردان زیاد شوخی میکرد و کاریکاتور آنها را میکشید الان هم وزیران و سیاستمداران اجازه چنین کاری را به طنزپردازان میدهند؟

مرحوم صابری با وزیران و سیاستمداران رفیق بود و همین ارتباط باعث میشد که دست ما در شوخی با آنها باز باشد.الان هم با برخی از آنها میتوان شوخیکرد. در صبح جمعه با شما آیتمی داریم به نام شوخی با خبر که خبرها را مرور کرده و با چاشنی طنز آنها را بازنویسی میکنم. این بخش که انتقادات تند و تیزی دارد با استقبال مردم روبهرو میشود و سیاستمداران نشان دادهاند که ظرفیت شوخی دارند.

از قدیم گفتهاند خنده بر هر دردی دواست، این جمله هنوز هم به نظرتان کاربرد دارد؟

خنده یعنی لبخند صدادار که خیلی هم خوب است و حتما هم بر دردها دواست. اما واقعیت این است که این روزها بیشتر صدای گریه مردم شنیده میشود تا خنده! به نظرم اگر این روزها بتوانیم بر لب مردم لبخندی هم بنشانیم کار بسیار بزرگی کردهایم. لبخند یعنی یک لحظه حال خوب و خوش. عمیق نیست اما بههرحال از هیچ بهتر است.

طاهره آشیانی

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها