نقد و بررسی بازی Lost Paradise

مشت آهنین

مشت ستاره شمال یا Fist of the North Star، یکی از مطرح‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین مانگاها و انیمه‌های تاریخ است که جایگاهی ویژه در دل هواداران این سبک محتوا دارد و بارها به فهرست صد‌عنوان برتر از نگاه منتقدان راه پیدا کرده است.
کد خبر: ۱۱۷۲۸۱۸

تاکنون چند بازی رایانهای هم بر اساس این عنوان ساخته شده که عناوین خوبی بینشان بوده، ولی اغلب – از جمله دو عنوانی که در نسل هفتم کنسولها منتشر شد – ضعیف بودند. خوشبختانه این بار، کار دست حرفهایها افتاده و شاهد نمونهای تعریفی هستیم که با الهام از سبک مبارزات سری Yakuza توانسته توجه مخاطبان و منتقدان را جلب کند.

قهرمان باسابقه

کنشیرو، قهرمان سری مانگا و انیمه مشت ستاره شمال به لطف سبک خاص اجرای عدالتش توانست هواداران را شیفته کند. کنشیرو، مردی مسلط به فنون رزمی است که با حمله و اجرای ضرباتی کاری به اعضای داخلی بدن دشمن آسیب رسانده و او را به مرگی فجیع دچار میکند. این چیزی است که RRG Studios، سازنده سری یاکوزا بخوبی رویش مانور داده تا از تازهترین اثر خود یک نمونه جذاب بسازد. از همان ابتدای امر، به انواع لوازم برای قلع و قمع راهزنان بیابانی و دمار در آوردن از روزگارشان مجهز هستید. در همان حال، دقت خوب سازندگان به داستان و روایت ماجرا، به بهبود فضاسازی انجامیده و در عین ارائه صحنههای دراماتیکی که یادآور عناصر جذاب محصولات قدیمی این مجموعه است، آن را به نمک طنز هم آغشته و جهتدهیهای هیجانانگیزی برایش تعریف کرده است. البته در این راه، کاستیهایی هم مرتکب شده که واقعا چندان اهمیتی ندارند و در نهایت، آنچه که باید ارائه شود – حس فرو رفتن در قالب رزمیکاری که در راه اجرای عدالت هیچ خط قرمزی نمیشناسد – خوب است.

در Lost Paradise با تایملاین یا سیر داستانی متفاوتی نسبت به محتوای منبع مشت ستاره شمال روبهرو هستیم. شخصیتها و اتفاقات کاملا جدید هستند. البته از نظر پیچیدگی داستانی نباید توقع چیزی در حد سری یاکوزا را داشته باشید، اما آنقدر جزئیات به آن تافته شده که بازیکن را درگیر کند. شخصیتهای متفرقه هم به نوبه خود جذابند و هر کدام مشکلات و مقاصدی دارند که همذاتپنداری با آنها را آسان میکند.

طنز یاکوزایی در دنیای ستاره شمالی

سعی شده در داستان، هم محتوای جدید ارائه و هم اشارات و ارجاعاتی به انیمه قدیمی این سری داده شود تا کار دچار یکنواختی نشود. تعدادی از شخصیتها آنطور که باید ساخته و پرداخته نشدهاند که البته میتوان روی این چشم بست، اما شاید نکته جذابتر، حال و هوای شوخی در گیم باشد. همانطور که اشاره شد، سازنده این گیم، سازنده یاکوزا هم است؛ طنز افسارگسیخته و عجیب و غریب هم در یاکوزا فراوان است. این را در «بهشت گمشده» هم میتوان دید. سناریوهای بسیار جالبی پیش روی بازیکن قرار دارد که هر کدام لطف خاص خود را دارند. کنشیرو بهطور ضمنی و در محتوای منبع، شخصیتی آرام و کم حرف است، اما سازندگان برای تطبیق او با حال و هوای گیمپلی، دیالوگهای بیشتری برای او کار کردهاند و این قطعا هم برای مخاطبان قدیمی و هم علاقهمندان جدید، خوشایند خواهد بود.

ستاره اصلی

در کنار جذابیت روایی اثر، گیمپلی مبارزات هم بخوبی آبروداری میکند. سیستم غیرپیچیده «بزنبهادری» سری یاکوزا، در اینجا بخوبی روی کار نشسته است و دسترسی ساده و خوبی به حرکات جذاب و کشنده فراهم میکند. جدا از تنوع خوب کمبوها، هرچه جلوتر میروید، تواناییهای بیشتری بهدست آورده و پختگی قدرت کنشیرو را حس خواهید کرد. مشتها، لگدها و دیگر حرکات آنچنان خوب طراحی شدهاند که هزار بار هم هر کمبو را اجرا کنید، از آن خسته نخواهید شد.

مبارزات بازی اصلا سخت نیستند، اما این تا حد زیادی به نفع این گیم عمل کرده است. دشمنان را با یکی دو کمبو و QTE میتوان ناکار کرد. با چنین قدرتی، تشویق میشوید با دشمنان خود بیشتر بازی و سعی کنید به جای تلاش برای بقا و تکرر حرکات به عملکرد خود تنوع دهید و از انواع حملات استفاده کنید. پس از چندی، صحنه نبرد برایتان به سکوی نمایشی تبدیل میشود که نگاه کردن به آن واقعا لذتبخش خواهد بود.

نقشه این اثر از نظر وسعت به پای عناوین یاکوزا نمیرسد، اما در هر گوشه و کنارش آنقدر فعالیت و سرگرمی هست که هم سرگرمتان کند و هم هر کدام به نوبه خود با ارائه آیتمها یا امتیازات تجربه به قدرت شما بیفزاید. ممکن است فعالیت مذکور، یک مینیگیم بامزه باشد که از انجامش امتیاز میگیرید یا سیستم سرمایهگذاری یا سیستم جایزهگیری که اتفاقا این یکی داستان خاص خود را دارد. در کل، هر کدام از این تنوعات، روایتی نو رقم زده و هیچوقت شما را کسل نمیکنند.

خوبیهایش را گفتیم، معایبش را هم بگوییم! متاسفانه گرافیک کار در بعضی موارد مشکل دارد. گاهی بافتها ناقص به نظر میرسند و گاهی انیمیشن خشک شخصیتها در میانپردهها توی ذوق میزند. ظاهر کلی اثر هم انگار چند سالی از صنعت گیم عقب مانده و آنقدر به دل نمینشیند که بخواهیم قربان صدقهاش برویم! گاهی نیز مشکلات بیگاری به آن اضافه میشود و باید تعدادی مسیر را بیهوده و بدون توجیه طی کنید که تا حدی به اثر لطمه میزنند.

در کل، RRG Studios با موفقیت توانسته اثری خلق کند که نه تنها از نظر داستانی، که از نظر گیمپلی هم جذاب است. اگر اهل گیمهای بزنبهادری هستید و ظاهر و گرافیک آنچنان برایتان اهمیت ندارد، این اثر را تجربه کنید.

سیاوش شهبازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها