همین اول یادداشت بگذارید یک راز یواشکی زندگی‌ام را برایتان فاش کنم . شما هم تمرینش کنید خیلی کیف می‌دهد . یک سری از کارهای حال خوب کن خود را می‌گذارم دم عید غدیر یا روز غدیر انجام می‌دهم. سلمانی رفتن.
کد خبر: ۱۱۶۱۸۵۲

کفش واکس زدن. خرید هفتگی خانه. شام بیرون بردن اهل خانه. احوالپرسی از یک دوست فراموششده. خریدن عطر، کارواش بردن ماشین و کارهایی از این دست را عرض میکنم . همه این کارها را خواه یا ناخواه و دیر یا زود انجام میدهید اما وقتی مولای غدیر را بهانه میکنید و برای ایشان فاکتورش میکنید با یک تیر دونشان زدهاید . تجربهاش کنید و برکت عینیاش را در زندگیتان ببینید و اما بعد: همیشه دمدمهای غدیر این سوال توی کلهام وول میخورد . نبیمکرم ؟ص؟ ما که حکومتش تثبیت شده بود. دلها و سرزمینها را هم که فتح کرده بود . چه توی دلش میگذشت که خدا دلش را قرص کرد و بالاخواه حبیبش در آمد و دلداریاش داد که: انچه را که بر تو نازل کردیم ابلاغ کن و اگر نکنی رسالتت نیمه کاره مانده است؟ دو دلی از چه بود؟ چرا خدا فرموده : امروز کافران ناامید شدند... نمیدانم چه حالی داشت آن لحظه که از جهاز شتران بالا رفتند و توی آن گرما دست پسر عمویش را بالا برد و رسالت را ابلاغ کرد؟ حرف حرف نبی خدا بود رد خور نداشت. ولی چرا گفت بیایید بیعت کنید؟ چرا حتی فرمود علی دست در تشت آب بگذارد و زنها هم بیایند برای بیعت .. این بهنظرم در عرب جاهلیت اولین تمرین دموکراسی بود.اولین حضور مردم در یک تصمیم حکومتی که عقیم ماند ... بزرگترین حسرتم این است که ای کاش همانطور که بیعت کردند سر حرفشان میماندند و میگذاشتند دنیا مسیر رویاییاش را پیش برود . چه شد و چه کردند را بروید توی تاریخ بخوانید. یک عده ای رکب زدند و چیزی را تحویل تاریخ دادند که عواقبش را میبینیم. میگویند یکی خدمت علامه امینی رسید و گفت : هزار و خرده ای سال از عاشورا گذشته. جنگی بوده و کسانی بهحق و ناحق کشته شدهاند . چرا اینقدر شلوغش میکنید . اینهمه اشک و روضه و مصیبت و ناله برای چیست ؟ بس کنید بگذارید مردم شاد باشند. علامه جواب دادهاند: غدیر مایه دلخوشی و شادیمان بود . شلوغش نکردیم فراموش شد عاشورا را شلوغ میکنیم که همان بلایی که سر غدیر آمد سر عاشورا نیاید ... بگذریم.

حامد عسگری

شاعر و نویسنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها