به بهانه سالروز اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320 با یک کارگردان تاریخی‌ساز به گفت‌وگو نشستیم

محکوم به فناییم اگر تاریخ را فراموش کنیم

حسن هدایت کارگردان، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویسی است که اکثر فیلم‌ها و سریال‌هایش را بر محور باورها و اهداف تاریخی جلو برده، آن‌هم با کاراکترهایی که دنبال کردن شیوه زندگی‌شان با تمام فراز و نشیب‌هایی که دارد کنجکاوی مخاطب را برمی‌انگیزد. او در فیلم‌هایی مانند «آتش در زمستان»، «آخرین بندر» و «گراند سینما» یا سریال‌هایی چون «کارگاه علوی» و «محاکمه» مفاهیم ارزشمندی را در پس زمینه تاریخ بیان می‌کند به اندازه‌ای که تماشاگر ترغیب می‌شود چندین و چند بار آنها را ببیند. با فرا رسیدن شهریور و سالروز اشغال ایران توسط متفقین با این کارگردان درباره رویکرد تاریخی که در آثارش دارد، به گفت‌وگو پرداخته ایم که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۱۶۱۲۲۶

چه شد که در اکثر آثارتان نقبی به گذشته و شرایط حساس تاریخی - اجتماعی ایران زدید؟ اصلا این دغدغهها که رگههایی از آن را در فیلمهایتان میبینیم از کجا آوردید؟

ما مردم کم حافظهای هستیم و تاریخ را فراموش میکنیم و ملتی که تاریخش را فراموش کند محکوم است که در هر دورهای اشتباهاتش را به گونهای عینی ببیند. مردم، مسئولان، مدیران و تقریبا همه تاریخ نمیخوانند و با آن بیگانه هستند، در حالی که به گفته حضرت علی(ع) «تاریخ شریفترین علم است». چون ما را با احوال پیشینیان آگاه میکند. به همین دلیل تاریخ نقش عمدهای در آثار من دارد و بخصوص در حوزه تلویزیون متولیان بیشتر سعی در به تصویر کشیدن تاریخ دارند.

چرا سینما کمتر به این حوزه ورود میکند؟ به نظر شما میشود دغدغه بازگشت سرمایه را مهمترین دلیل نپرداختن سینما به تاریخ دانست؟

نه، موضوع بازگشت سرمایه نیست. مردم ما علاقهای به فیلم تاریخی ندارند. از کل فیلمهای تاریخی که ساخته شده مگر چند تای آنها با استقبال مردم مواجه شده؟ اما قضیه تلویزیون فرق دارد، چون سطح مخاطب گستردهتری دارد. منظورم این است که در حیطه سریالسازی (چه تلویزیون و چه شبکه نمایش خانگی) مردم علاقه بیشتری به تماشای تاریخ دارند.

ما سالروز اشغال ایران توسط متفقین را پشت سر گذاشتیم. بجز چند فیلم و سریال که البته آن هم در سکانسهایی به این اتفاق مهم اشاره کردهاند اثر کامل و مفصلی که به بررسی و تحلیل همهجانبه این رویداد بپردازد، نداریم. نادیده گرفتن این برهه تاریخی ریشه در چه دارد؟

تنها این برهه تاریخی نیست که به آن کم توجهی میشود. برهههای مهم دیگری از تاریخ وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. شاید بتوان گفت تقریبا تنها مرجع اصلی تولید فیلمهای تاریخی خود سازمان صدا و سیماست به همین دلیل این سوال را باید از متولیان این سازمان هم پرسید که چرا به این مقطع تاریخی خیلی گذرا پرداخته شده است. ما مقطع مهم تاریخی کودتای مرداد 32 را داریم که به غیر از چند مورد کوتاه و بعضا تحریف شده اثری راجع به آن نمیبینیم. خیلی از فیلمها به جای اینکه بیان تاریخ باشد، بیان یک نوع تفکر تاریخی است که در آن متاسفانه خلافنمایی هم دیده میشود.

پس به بعضی از پروژههای تاریخی که ساخته میشود انتقاد دارید؟

فیلم تاریخی، مستند نیست که بتواند تاریخ را صد در صد بیان کند، اما در عین حال در کنار بافت دراماتیک که باید رعایت کند به این مهم هم باید توجه داشته باشد که نباید تاریخ را وارونه کند. متاسفانه در بعضی از پروژهها تاریخ وارونه نشان داده میشود و من در این زمینه یادداشتهایی نوشتم که مورد دلخوری سازندگان این آثار قرار گرفت. من در این یادداشت به سازندگان این آثار تاکید کردم که فقط شما تاریخ نمیخوانید! ما هم میخوانیم. شما ممکن است که یک روایت شخصی از تاریخ داشته باشد، اما حق تحریف آن را ندارید. به هر حال از آنجا که تولید کار تاریخی در ایران هزینه بر و بسیار زمانبر است کما اینکه ساخت برخی آثار تاریخی سالها طول کشیده است. ساخت چنین پروژههایی هم نتیجتا کم میشود. در صورتی که در تمام دنیا تولیدات تاریخی معتبری ساخته میشود که تاریخ شان را تا همیشه زنده نگه میدارد. به این شکل مخاطبی که در دنیای امروز کمتر فرصت مطالعه پیدا میکند به دلیل جذابیتهای فیلم با هویت گذشته خویش آشنا میشود.

فیلم تاریخی ساختن در ایران با چه مشکلاتی روبهروست؟

منابع و افراد آگاه بخصوص در حوزه تاریخ معاصر در ایران زیاد است. میتوانم بگویم از دوره ناصرالدین شاه قاجار تاکنون منابع بسیار دقیق و وسیعی از حوادث تاریخی داریم. بنابراین به لحاظ کمبود منابع با مشکلی مواجه نیستیم، اما شیوه نگاه به تاریخ از مهمترین مشکلات نپرداختن سینما به تاریخ است. ضمن اینکه هزینه کارهای تاریخی بالاست و این هزینه در اختیار سازندگانی قرار میگیرد که آن را هدر میدهند. حتی از مساله مهمی مثل اقتصاد میتوان نجات پیدا کرد، اما با بیفرهنگی هیچ کاری نمیتوان کرد و متاسفانه جامعه ما در خیلی مواقع دچار این فرهنگی شده است.

وضعیت سینمای کنونی و تغییر ذائقه مخاطب به سمت کمدیهای نازل را چطور ارزیابی میکنید؟

سلیقه مردم دستوری نیست و این خود مردم هستند که سلیقه شان را تعیین میکنند، اما میتوان ریشه یابی کرد که چرا سلیقه مردم به این سمت و سو میرود؟ وقتی طنز یا کمدی جذابی وجود ندارد یا تلویزیون بسته عمل کند مردم ناخودآگاه به سمت فضای آزادتر و سادهتر میروند. به همین خاطر فیلمهایی میبینند که هر چند کمدی نیست، اما موقعیتهای کوچکی دارد که مردم را میخنداند. اگر به جای برنامههای سطحی فعلی رو به ساخت طنزهای حساب شده بیاوریم (که منابع غنیای هم در این زمینه داریم از داستانهای دهخدا گرفته تا عبید زاکانی و غیره) عادت مردم به دیدن فیلمهای سطحی کم کم از بین میرود، اما در مجموع در چنین شرایط دشوار اجتماعی و اقتصادی همین که مردم به سینما میروند یا از مجموعههای شبکه رسانه خانگی استقبال میکنند خوشحالم میکند. چون صنعت فیلم (در سینما یا تلویزیون یا شبکه رسانه خانگی) به شکل عام در کشور ما صنعت فقیری است که نسبت به کشورهای دیگر سرمایهگذاری ما در این حوزه بسیار کم است. شما نگاه کنید، با وجود تمام مسائل بودجه صدا و سیما نسبت به خیلی از سازمانهای بی خاصیتی که کار مهمی انجام نمیدهند، اندک است یا وزارت ارشاد باید به قدر کافی بودجه داشته باشد که تولیدات ارزشمندی بسازد که متاسفانه ندارد.

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها