درباره ویژگی‌های تله‌تئاتر در 4 دهه گذشته

نمایشی جذاب در قاب تلویزیون

تئاتر به‌عنوان مادر هنرهای نمایشی در دنیا از قدمت بسیاری برخوردار بوده و طرفداران بسیاری در اقصی نقاط جهان دارد و همواره دیگر هنرها از قبیل سینما و تلویزیون از آن تغذیه کرده‌اند.
کد خبر: ۱۱۶۰۳۹۳

تاثیرگذاری تئاتر، سرانجام توجه تهیهکنندگان تلویزیونی را به خود جلب کرده و پای تئاتر را به برنامههای خود کشاند که تحت عنوان «تلهتئاتر» در جهان شناخته میشود. آثار یاد شده به چند شکل تولید شدهاند که هر یک از آنها از دیگری متفاوت بوده اما به لحاظ شیوه ساخت و میزانسنها دارای تفاوتهایی اندک هستند. در دهه 40 یکی از شبکههای تلویزیونی اجراهای زنده را با دو دوربین ضبط کرده و با استفاده از یک کارگردان تلویزیونی به شکل زنده برای مخاطبان خود پخش میکرد که این روش با توجه به غنای تئاترهای ضبط شده بسیار مورد توجه مخاطبان خاص قرار میگرفت. در روش دیگر، تئاترهای اجرا شده در حضور تماشاگران ضبط شده و مخاطب تلویزیونی از واکنشهای تماشاگران اجرای زنده نیز مطلع میشد. روش دیگر که بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و معقولتر از دو روش دیگر به نظر میرسد، نگارش متن نمایش برپایه مقتضیات مدیوم تلویزیونی است. در این شکل از کار دوربین کاملا وارد صحنه شده و دیگر از بیرون ناظر بر نمایش و اتفاقهای داخل آن نیست. در اینجا مخاطب همچون مجموعههای تلویزیونی با شخصیتها درگیر شده و برای تماشای ادامه آن رغبت بیشتر به خرج میدهد. برای مثال میتوان به تلهتئاترهای مرگ موش و سوءظن اشاره کرد که ظرایف بسیاری در تولید آن به کار گرفته شده و فراز و فرودهای حاکم بر آن کاملا منطبق بر منطق سریالهای هفتگی تلویزیونی است. در واقع در پایان این دسته نمایشهای شش یا هفت قسمتی، تعلیقی ایجاد شده که مخاطب را به تماشای ادامه آن در هفته بعد تشویق میکند.

متنهای اقتباسی

در تلهتئاترهای تولید شده که اغلب به شبکه چهارم سیما اختصاص دارد، متن به نگارش درآمده از ارزش بسیار برخوردار است و تنظیم آن برای کاری چند قسمتی دارای اهمیتی فوقالعاده است. در واقع نویسندگان تلهتئاترهای یاد شده میبایست با در نظر گرفتن اصالت متن که اغلب هم اقتباسی هستند، آن را بازنویسی کرده و در قالب یک تلهتئاتر دربیاورند. این کار دشوار گاه بخوبی صورت نگرفته و آثار یاد شده از این ناحیه ضربههای مهلکی را دریافت کردهاند که گاه به نابودی کلیت کار منجر شده است. در تله تئاترهای غیراقتباسی این ضعف کمتر به چشم آمده اما از طرف دیگر برخی متنها از سطح کیفی بالایی برخوردار نیستند که همین امر کیفیت کارها را پایین تر آورده است. مشکل دیگر اینجاست که برخی از این نویسندگان شناخت عمیقی از مقولهای مهم به نام نمایشنامهنویسی نداشته و آن را با مینی سریالهای متداول سیما اشتباه میگیرند. با این حال کارگردانهایی مثل حسن فتحی به سبب آشنایی عمیق با تئاتر کارهایی ارزشمند را روی آنتن برده و مخاطبان خود را ارج نهادهاند. برای نمونه میتوان به همان تلهتئاتر سوءظن اشاره کرد که کاملا مخاطب را با خود درگیر کرده و بهدنبال خود میکشاند. همچنین نمایش تلویزیونی بازرس که با تکیه بر قصه پیچیده و معماییاش مخاطب را تا آخر بهدنبال خود میکشاند. البته در این بین نباید از گروه بازیگران حرفهای نمایش فوق هم بسادگی عبور کرد که در عمق بخشیدن به شخصیتها و نمایش آنچه در ذهن خالق اثر بوده بسیار موفق عمل کردهاند.

در اجراهای متداول تئاتری رشتههای فنی همچون: نور، گریم، صدا و...، همگی در خدمت بازیگر بوده و بهواسطه فاصله سن با تماشاگران اغراقهایی نیز در آن صورت میگیرد که تا حدود زیادی اجتنابناپذیر جلوه میکند. اما در تلهتئاترهای تولید شده باید اغراقهای اشاره شده را تلطیف کرده و شمایلی تلویزیونی به آن ببخشند. این اتفاق در برخی تلهتئاترها رخ داده و شاهد سختگیریهای بسیار در این رابطه بودهایم اما برخی آثار به نمایش درآمده از این منظر لطمههای بسیار خوردهاند. در بسیاری از آثار یاد شده بویژه کارهای اقتباسی شاهد دکورهایی زمخت و فاقد روح زندگی در آن هستیم که در ساخت آنها صرفا از کلیشههای رایج بهره گرفته شده است. در واقع طراحی صحنه در نمایشهای اینچنینی اغلب به یک سن ساده با کمترین ابزار ختم شده که بازیگران باید کمبودهای یاد شده را بپوشانند. در برخی دیگر نیز در این زمینه افراط شده و شلوغی بیش از حد بر صحنه حاکم است. البته ضعفهای یاد شده را نباید تنها از چشم طراح صحنه و دکور دید چرا که محدودیتهای مالی در تلهتئاترهای تولید شده را نیز باید در نظر گرفت که نقش مهمی در این باره برعهده دارند. بازیگر یکی از مهمترین ابزار یک نمایش است و تلهتئاترها نیز از این قاعده پیروی میکنند چرا که ریشه در خود تئاتر دارند. در نمونههای موفق در این باب میتوان به عینه تاثیر بازیگر بر کلیت اثر و نقش آن در جذب مخاطب را مشاهده کرد. از طرف دیگر استفاده از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون میتواند مخاطب عامتر را که شناخت چندانی هم از دنیای نمایش ندارد جذب کرده و آنها را با تلهتئاتر آشنا کند. اتفاقی که شبکه چهار در سالهای گذشته به نوعی رقم زده و با این روش نه تنها مخاطبان خود را افزایش داد بلکه آنها را به این سبک برنامهسازی علاقهمند کرد.

یک عنصر کلیدی

گریم یکی دیگر از عناصر کلیدی تئاترهای تلویزیونی است که گاه اغراقهای بهکار رفته در آن توی ذوق زده و در چشم مخاطب گلدرشت جلوه میکند. این اتفاق حتی در برخی تلهتئاترهای موفق سالهای گذشته نیز کموبیش به چشم آمده که در این بین بخش مهمی از این نقص به طراح گریم کار بازمیگردد که مدیوم مورد نظر را آنچنان که باید درک نکرده است. البته در سالهای اخیر این موضوع بسیار کمرنگتر شده و دیگر کمتر شاهد ضعفهای اینچنینی هستیم. در کنار این امر باید به موسیقی اشاره کرد که تقریبا بخش عمده آن به شکل موسیقی انتخابی بوده و بندرت شاهد ساخت موسیقی اورجینال برای آن هستیم.

استانداردهای جهانی

تفکیک کارگردانی هنری و تلویزیونی از یکدیگر جزء لاینفکی از تله تئاترهای سیما در دودهه اخیر است که براساس استانداردهای جهانی شکل گرفته است. کارگردانی فنی مقولهای پیچیده و در عین حال سرشار از ظرافتهای زیباییشناسانه است که همین امر تاثیرگذاری آن را افزایش داده است. در تله تئاترهای تولید شده نام مسعود فروتن در مقام کارگردان تلویزیونی بارها تکرار شده و به جزء لاینفک آثار یاد شده تبدیل شده است. وی با کوله باری از تجربه از سالها کار در این رشته کمکحال بسیاری از این تئاترهای تلویزیونی شده و کیفیت فنی آنها را تا حدود زیادی ارتقا بخشیده است. در واقع این بخش از آثار ذکر شده کمتر با مشکل مواجه بوده و در بسیاری مواقع ضعفهای مربوط به دیگر بخشهای فنی را نیز پوشانده است.

تله تئاتر به عنوان یکی از قالبهای تلویزیونی در شبکههای مختلف سیما ظرفیتهای بسیاری برای جذب مخاطب دارد که به نظر میرسد برای رسیدن به آثاری مطلوبتر در این باب، صرف هزینههای بیشتر و بهرهگیری از نیروهای تازه نفس اجتنابناپذیر است. حال در روزهایی که شبکه چهار تلهتئاترهای قدیمی و البته جذاب خود را به شکل هفتگی روی آنتن فرستاده، امید است شاهد به راه افتادن چرخه تولید تله تئاتر در شبکههای مختلف تلویزیونی کشورمان باشیم.

محمد جلیلوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها