با سفرنامه خواندن می‌توان به اکتشفات جدیدی رسید؛ لطفی که شاید در خود سفر ایجاد نشود

سفر با هواپیمای کلمات و کاغذ

حالا که ارز مسافرتی گران شده، حالا که قیمت همه چیز دو برابر شده و سفر رفتن هم سخت، بهترین کار خواندن سفرنامه است.
کد خبر: ۱۱۵۹۲۸۶

حسن سفرنامه خواندن این است که هم به سرانه کتابخوانی کشور اضافه کردهاید و هم این که از دنیای کلمات و کاغذ، به سفر رفتهاید. از سفرنامهها زیاد میشود نوشت. سفرنامهها را میتوان به موضوعات مختلفی تقسیم کرد. در شماره قبل از سفرنامههایی که روان و خواندنی بودند گفتیم و در این شماره از جهانگردان خارجی که به ایران سفر کردهاند و از سفرنامههای مشهور ایرانی خواهیم گفت.

برادران امیدوار: برادران امیدوار را همه با سفرهایشان به دور جهان میشناسند. آنها اولین جهانگردان ایرانی هستند. بین سالهای 1333 تا 1343، عیسی و عبدا... به قارههای آفریقا، آسیا، آمریکا، اروپا و استرالیا سفر کردند. سفرهای آنها جنبه تحقیقاتی داشته و به زندگی انسان و نحوه پیدایش انسان در بخشهای مختلف توجه ویژهای کردهاند. آنها بخشی از مشاهدات خود را فیلمبرداری کردهاند. فیلمی که از شبکههای تلویزیونی جهانی هم پخش شد؛ اما یکی از جذابترین بخش سفرنامه برادران، سفرشان به قاره آفریقاست زمانی که به دست قبیله آدمخوارها اسیر میشوند. وسایل و پژوهشهای برادران امیدوار در مجموعه موزه کاخ سعدآباد، برای عموم به نمایش درآمده است.

در پایتخت فراموشی: محمدحسین جعفریان را همه با یادداشتهایش از افغانستان میشناسند. او خبرنگار جنگ است و در دو دوره هم رایزن فرهنگی ایران و افغانستان بوده است و سال 1372 در شمال شرق افغانستان مجروح و از یک پا فلج شد. جعفریان یکی از معدود خبرنگاران جهان است که با ملا محمدعمر رهبر طالبان دیدار داشته است. در این کتاب به سفر مشترکی که با بهروز افخمی به کابل و پنجشیر داشته پرداخته است. محمدحسین جعفریان درباره همراهیاش با افخمی مینویسد: «بهروز افخمی در این سفر همراه من شد. او در آن روزگار نماینده مردم تهران بود. همراهی او در این سفر هم برای من مغتنم بود و هم او. تجربه سفر به کابل، چند ماه پس از آنکه از طالبان پس گرفته شده بود و شرکت در چند محفل چیزی نبود که افخمی با روحیاتی که دارد از خیر آن بگذرد.» جعفریان در بخشی از سفرنامه مینویسد: «مجددی با حرارت علیه پاکستان حرف میزند و کسی هم جلودارش نیست. حاضران هم مرتب برایش کف میزنند و یا تکبیر میگویند. هیات سیاستمداران پاکستان و سفیر آنها جزو مدعوین هستند و در ردیف دوم نشستهاند. وزیرخارجه افغانستان و شخص حامد کرزای هرچند از رفتار و گفتار مجددی به خنده افتادهاند؛ اما این خنده از سر حیرت است. به نظر میرسد خون خونشان را میخورد. اگر سخنرانی آقای مجددی به جای نیم ساعت یک ساعت طول میکشید شک ندارم همان روز جنگ میان دو کشور شروع میشد.»

سیاحتنامه ابراهیمبیگ: این سیاحتنامه را زینالعابدین مراغهای در اواخر سلطنت و حیات ناصرالدینشاه چاپ و منتشر کرده است. ابراهیمبیگ یک تاجرزاده ایرانی است که در مصر بزرگ شده و ثروتی اندوخته است. بین او و دختری از خانهزادانش به نام محبوبه تعلق خاطری است. اما عشق بزرگتر و محبوبه واقعیاش ایران یا به قول یکی از آدمهای قصه «ایران خانم» است. او در عالم خیال وطن را بینقصترین و منزهترین جاهای دنیا میداند، تا حدی که حتی حاضر نیست جمله منفی راجع به ایران بپذیرد یا حتی بشنود. سرانجام ابراهیمبیگ برای زیارت مرقد امام هشتم برای اولین بار از وطن دیدن میکند و با حقایقی روبهرو میشود. سیاحتنامه کتابی خواندنی از رفتار، خلقیات و مناسبات اجتماعی ایران دوره قاجار است.

سفرنامه ناصرخسرو: ناصرخسرو را همه میشناسند. وقتی از سفرنامه حرف میزنیم، اولین اسمی که در یاد میآید، ناصرخسرو است. «شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفت چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند. اگر بهوش باشی بهتر است. من جواب گفتم که: «حکیمان جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند.» جواب دادی: «در بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد. حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را به بیهوشی رهنمون باشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را بیفزاید.» گفتم: «من این از کجا آرم؟» گفت: «جوینده یابنده باشد.» سپس به سوی قبله اشاره کرد و دیگر سخن نگفت.» همین خواب دلیل او به سفر هفت ساله به حج میشود. سفری که از مرو شروع و تا تبریز، سوریه، مسجدالاقصی، مکه و مدینه، مصر و قاهره ادامه پیدا میکند.

خارجیهای زیادی درباره ایران سفرنامه نوشتهاند

ایران را دوست داریم با لهجه خارجی

جهانگردان خارجی زیادی وارد ایران شدهاند و درباره ایران هم نوشتهاند. در ادامه چند نفر از مشهورترینشان معرفی شدهاند.

ابن بطوطه: این سفرنامه بیشتر ارزش جغرافیایی و تاریخی دارد و در مجموع روایت سفرهای ابن بطوطه مراکشی به کشورهای آسیا، آفریقا و قسمتی از قاره اروپاست. سفر او نزدیک به 30 سال زمان میبرد و در این مدت هم چهار بار به ایران یا به قول خودش «فارس» یا «بلاد عجم» میآید. او البته تمام ایران را نمیبیند. اصفهان، یزد، شیراز و آبادان از شهرهایی است که ابن بطوطه به آنها سفر کرده است.

ژان شاردن: ژان شاردن (1643-1713) جواهرفروش و جهانگرد فرانسوی بود که کتاب ده جلدی «سفرهای سِر ژان شاردن» بهعنوان یکی از بهترین کارهای پژوهشگران غربی درباره ایران و شرق نزدیک برشمرده میشود. این کتاب در ایران با نام «سیاحتنامه شاردن» با ترجمه محمد عباسی توسط مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر در سال 1335 منتشر شده است. درباره شاردن همین بس که شاه عباس دوم به او لقب «تاجرشاه» را داد. سفرنامه او پر از توصیفهای دقیق جزئیات است و همین تصویرسازی دقیقی را به مخاطب میدهد.

ژان باتیست تاورنیه: ژان باتیست تـاورنیه (1605- 1689م)، جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوی است که در عصر صفوی بارها به ایران و مشرق زمین سفر کرده است. سفرنامه او شرح وقایع دوره صفویه و وقایع دربار صفوی است. سفرهای تاورنیه میان سالهای 1632 تا 1668 میلادی صورت گرفت و او مسائل مختلف مربوط به راهها، روستاها و شهرهای متعدد را بخوبی و درستی توضیح میدهد.

توماس هربرت: او سال 1628 میلادی همراه هیأتی انگلیسی از طریق خلیج فارس و بندرعباس به ایران رسید سپس از طریق لار خود را به شیراز رساند. هربرت شیراز را قشنگترین شهر آسیا و دومین شهر با شکوه ایران میداند. سفرنامه هربرت درباره مسائل اجتماعی و اقتصادی ایران، شهرها، باغها، علوم جغرافیایی، تاریخ، باستانشناسی و حتی مسائل مربوط به رام کردن حیوانات است. این سفرنامه بارها به زبانهای مختلف اروپایی چاپ شده است. یکی از نکات قابل تاملی که در سفرنامه هربرت انگلیسی وجود دارد، تصاویر ارزشمندی از ایران دوران صفوی است. تصویری از شاه عباس، تصاویری از پوشش زنان ایرانی و قدیمیترین تصویر از میدان نقش جهان اصفهان در این سفرنامه وجود دارد.

مارکوپولو: مارکوپولوی ونیزی مشهورترین جهانگردی است که وارد ایران شده است. سال 1270 میلادی جهانگردی او شروع و 22 سال بعد هم تمام شد. سفر به سرزمینهایی مانند فلسطین، ایران، ترکستان، هندوستان و چین از جمله مجموعه سفرهای اوست. مارکوپولو شهر یزد را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف میکند، بویژه اشاره میکند که پارچههای ابریشمی موسوم به «یزدی» نزد بازرگانان شهرت فراوانی دارد. او وسعت منطقه یزد را «هفت روز راهپیمایی» مینامد و توضیح میدهد خودش هم ظرف همین مدت به قلمرو کرمان رسیده است. نخلستانهای زیاد و وجود بلدرچین و کبک برای تاجر ونیزی جالب است. او به صورت ویژه در سفرنامهاش درباره شهرهای تبریز و بندرعباس نوشته است.

لیلا شوقی - خبرنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها