گفت‌وگو با جوان هنرمندی که توانسته است نمد ایرانی را به قلب اروپا برساند

بازگشت به عصر «نمد»

شاید اگر کسی برایتان بگوید روی نمد می‌نشیند، لباس نمدی می‌پوشد و کسب و کارش بافت و دوخت نمد است، فکر کنید اغراق می‌کند؛ یا دست‌کم بازمانده‌ای از نسل پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی است که زرق و برق دنیای امروز هنوز به خانه‌های کاهگلی‌شان نرسیده است. اما در عصر فرش‌های ماشینی و لباس‌های یک‌بار مصرف، شاهرخ پوری، جوان خوش‌ذوقی است که با «نمد» زندگی می‌کند، نمدی که سخت به دست می‌آید اما راحت در دل مشتری‌های او جا باز می‌کند.
کد خبر: ۱۱۵۱۴۰۲
بازگشت به عصر «نمد»

شاهرخ پوری متولد 1355 است و با این که در دانشگاه، مکانیک خوانده زندگیاش را از راه صنایعدستی میگذراند. «خلق کردن» از همان کودکی جزئی از زندگی او بوده است و آن طور که خودش میگوید از دوران کودکستان مهارت خوبی در درست کردن کاردستی داشته و مربیانش را به تعجب وا میداشته است. او میگوید: «بچه که بودم وقتی در فوتبال توپ چرمیمان پاره میشد من آن را به خانه میآوردم و میدوختم. در واقع از وقتی به یاد میآورم در هنرهای دستی مهارت داشتم که این هم به نظرم وراثتی است؛ چون یکی از عموهایم خطاط است، دیگری نقاش و مادربزرگم هم با این که سواد نداشت، پرترههای فوقالعادهای میکشید. بعدتر من به هنرهای دیگر مثل تئاتر و موسیقی هم گرایش پیدا کردم اما اصلیترین هنر برای من همیشه صنایعدستی بوده است.»

شاهرخ که اصالتا تبریزی است، بعد از دوره راهنمایی علاقه داشت هنر بخواند. میخواست در هنرستان موسیقی ثبت نام کند اما تبریز آن زمان هیچ هنرستان موسیقی نداشت. بنابراین در هنرستان مکانیک خواند و همین رشته را در دانشگاه هم ادامه داد. اما باز هم صنایعدستی از زندگیاش حذف نشد؛ در واقع شروع دانشگاه برای شاهرخ پوری، آغاز کسب و کارش از راه صنایعدستی بود: «از سال ۷۶ کسب درآمد من از صنایعدستی آغاز شد. در آن زمان چون دانشجوی همدان بودم از بازار سفالفروشهای لالجین سفال تهیه میکردم و بعد از طراحی و رنگآمیزی به بازار عرضه میکردم. آن زمان کارگاهی داشتیم و با چند نفر از دوستانم کار میکردیم. اما بعدتر حوزههای دیگر صنایعدستی را هم تجربه کردم و امروز کار اصلیام تهیه کالاهای نمدی است؛ از لباس و کیف و کفش گرفته تا زیرانداز.»

لباس نمدی به تن مردم اروپا

نمد خیلی اتفاقی به زندگی شاهرخ پوری راه پیدا کرد. او که تا سال 1383 کار روی سفال را ادامه میداد، همیشه دوست داشت زیر نظر سازمان میراث فرهنگی فعالیت کند، اما برای هنرمندانی که کار تلفیقی میکردند، ادامه همکاری با سازمان غیرممکن بود. شاهرخ میگوید: «یک بار مراسمی در تبریز برگزار شد و رئیس وقت صنایعدستی در آن مراسم سخنرانی کرد. لا به لای صحبت هایش اشارهای به محصولات نمدی کرد. میگفت اروپاییها به نمد علاقه زیادی دارند و از آن لباس درست میکنند. این صحبتها باعث تعجب خیلیها شد، اما همسرم در آنجا پیشنهاد داد ما هم تولید نمد را آغاز کنیم. همسرم اهل سمنان است و بنابراین به روستاهای سمنان رفتیم و از محلیها کار را یاد گرفتیم و شروع کردیم. ابتدا نمد را آماده میخریدم و میفروختم اما بعدتر خودم وارد کار تولید شدم و حالا مهم ترین بخش تولید ما در کارگاهمان در سمنان انجام میشود.» او و همسرش در تهران هم بخشی از کار را انجام میدهند؛ در کارگاهی که در طبقه پایین خانه مستاجری شان دارند نمد را طرح میزنند، میبرند و برای دوخت و دوز به چندنفر از زنان هنرمند میسپارند. شاهرخ پوری میگوید: «کالاهایی که ما تولید میکنیم از ۳۰ هزار تومان تا سه میلیون تومان قیمت دارند؛ این کارها مشتریهای خاص خودشان را دارند. یک سری از مشتریهای ما دولتمردان هستند که این آثار را به سران کشورهای خارجی هدیه میکنند؛ عده دیگر کسانی که این محصولات را به خارج از کشور برای اقوام و دوستانشان میبرند... من از رهگذر این کار، هر روز در حال یادگیری هستم و سعی میکنم ایدههای جدیدتر و خلاقانهتری ارائه کنم؛ چون عاشق این کار هستم و از کارم انگیزه و امید میگیرم، بنابراین سعی میکنم همه کارهایم متفاوت و به روز باشد.»

نمایشگاهی به نام خانه

خانه شاهرخ پوری تنها خانه یا کارگاه او نیست، او میگوید این خانه، نمایشگاه بینظمی از آثار هنری و صنایعدستی ایرانی است. یادگارهایی که هر جا رفتهاند، خریدهاند و به خانه آوردهاند: «من در خانه خودم هم از صنایعدستی استفاده میکنم. نه تنها محصولات خودمان، که محصولات دوستان هنرمندمان هم در خانه ما جای ویژهای دارند. در واقع خانه ما نمایشگاه بینظمی است از صنایعدستی مختلف. ما به هر نمایشگاهی که رفتهایم از آثار هنرمندان صنایعدستی آنها خریداری کردهایم و معتقدیم اینها شناسنامه دوستانمان در خانه ما هستند.»

نمدهایی که جهانی شدند

همین عقیده هم باعث شد او کیفیت، هویت و هنر را در کارهایش تلفیق کند و موفق شود برای یکی از محصولاتش مهر اصالت یونسکو دریافت کند. او میگوید: «این محصول که یک زیرانداز 90× 135 سانتیمتری بود، در سال ۲۰۱۲ از نگاه هشت داور بینالمللی تائید شد و توانست جایگاهی جهانی پیدا کند. مهر اصالت یونسکو به آثاری تعلق میگیرد که دارای چند ویژگی هستند. از جمله نوآوری، سازگاری با محیطزیست، ارزان بودن، بستهبندی مناسب داشتن، کاربردی بودن و نمایش دادن هویت فرهنگی کشور و... . آن روز به اندازه روزی که فهمیدم در کنکور قبول شدهام، خوشحال بودم.»

علاوه بر این نشان بینالمللی، شاهرخ پوری تا به حال هفت بار توانسته برای آثارش، نشان ملی دریافت کند: «همه این آثاری که نشان ملی دریافت کردند، زیرانداز هستند. یکی از آنها را بیش از همه دوست دارم؛ زیراندازی نمدین که هم طرح خلاقانهای دارد و هم در بافت آن از انواع رنگها استفاده شده است؛ رنگهایی که از نگاه من شبیه زندگی درخشان و زنده هستند.»

هنر زنده؛ هنر کاربردی

شاهرخ پوری اگرچه از راه طراحی نمد و تولید صنایع‌دستی روزگار می‌گذراند، اما برای او صنایع‌دستی فراتر از یک شغل است. او دانشش را با هنری که آموخته تلفیق کرده تا تکنیک‌های جدید و منحصر به فردی در ساخت صنایع‌دستی خلق کند؛ چه در زمینه نمد باشد، چه تلفیق چوب و فلز یا چرم و جاجیم. او می‌گوید کار اصلی‌اش طراحی و تعریف تکنیک‌های مختلف برای ساخت صنایع‌دستی است و در این راه سعی می‌کند هنرهای ایرانی را با نوآوری و طراحی زیبا، کاربردی‌تر کند: ما از نمد روی چرم و جاجیم هم استفاده کرده‌ایم؛ در واقع تکنیک‌های تلفیقی به کار بسته‌ایم و طرح‌های جدید خلق کرده‌ایم که مورد استقبال مشتریانمان هم قرار گرفته است. من سعی می‌کنم طرح‌هایی که می‌زنم هم جدید و امروزی بوده و هم از نمادهای سنتی ایرانی در آنها استفاده شده باشد.

در حال حاضر محصولاتی که شاهرخ پوری تولید میکند، در نمایشگاههای بینالمللی به نمایش در میآیند یا به فروشندگان در بازار فروخته میشوند؛ اما او این روزها در پی ثبت برند خودش است. با این حال میگوید: تجاریسازی صنایعدستی حد و حدودی دارد و نباید به محصولات صنایعدستی آسیب برساند. ما باید هویت فرهنگی و سبک و شیوه تولید خود را برند کرده و به دنیا معرفی کنیم. او معتقد است در ایران صنایعدستی بسیار غنی، متنوع و زیبا هستند اما متاسفانه کاربردی نیستند. نوآوری نداشتن، از نگاه شاهرخ پوری بزرگترین چالش این حوزه است و اگر بخواهیم در صنایعدستی موفق باشیم باید نوآور باشیم. او میگوید: صنایعدستی باید متناسب با زندگی امروز باشد تا مردم به استفاده از آنها علاقهمند شوند. در زمینه نمد، اگر طرح زیبایی استفاده کنیم مردم حتماً از آن استقبال میکنند. مواد اولیهای که نمد از آن تهیه میشود پشم گوسفند است که بسیار ارزان به دست میآید. حتی برخی دامداران این پشم را آتش میزنند یا دور میریزند، اما ما آن را تبدیل به احسن میکنیم و اگر محصول تولیدیمان کیفیت کافی داشته باشد میتوانیم آنها را صادر کنیم.

پوری ادامه میدهد: از دوران باستان تا امروز، دلیل پیدایش صنایعدستی نیاز بشر بوده است. اما اکنون این نیازها مدرن شدهاند و صنایعدستی باید طبق نیازمندی بشر تولید شود تا ماندگار باشد. در غیر این صورت بقای هنرهای بومی و صنایعدستی به خطر میافتد.

سنگ واردات و پای لنگ تولید

صنایع‌دستی ایرانی اگرچه یک سر و گردن بالاتر از صنایع‌دستی بسیاری از کشورهاست، اما واردات محصولات مشابه از کشورهایی مثل هند و چین رونق کسب و کار هنرمندان داخلی را گرفته است. شاهرخ پوری که دل پردردی از واردات دارد می‌گوید: کسانی هستند که صنایع‌دستی چینی خرید و فروش می‌کنند و درآمد زیادی از این راه دارند، اما من به صنایع‌دستی تعصب دارم و معتقدم صنایع‌دستی هویت فرهنگی ماست. با این هویت ما می‌توانیم در دنیا کلاس بگذاریم و قدمت و فرهنگ و رسوم خود را به رخ بکشیم. اما متاسفانه دولتمردان نگاهی صرفاً اقتصادی به مقوله صنایع‌دستی دارند و این به صنایع‌دستی آسیب می‌زند. درآمدزایی از گمرکات خیلی خوب است، اما نه به قیمت از بین بردن تولید‌کننده داخلی.

پوری ادامه میدهد: وضعیت صنایعدستی ما مثل دریاچه ارومیه است که چند سال قبل شروع به سد سازی بر رودخانههای اطراف آن کردند و باعث شد برای مدتی کشاورزی منطقه رونق بگیرد. اما الان دریاچه خشک شده و هر آنچه از کشاورزی و صادرات درآمد داشتیم باید هزینه احیای دریاچه ارومیه کنیم و این در حالی است که مطمئن نیستیم این دریاچه احیا میشود یا نه. این همان کاری است که دارند با صنایعدستی ما میکنند. اجناس چینی و هندی با قیمتهای خیلی گزاف در کشور فروخته میشوند و واردکنندگانشان تبلیغات زیادی برای آنها میکنند. در حالی که اگر این هزینه تبلیغات صرف واردات دستگاههای مورد نیاز برای تولید صنایعدستی میشد، میتوانستیم هم اشتغال ایجاد کنیم و هم در تولید و صادرات صنایعدستی جایگاه بهتری داشته باشیم.

وی میافزاید: مسئولان انتظار دارند تولیدکنندگان داخلی با چین رقابت کرده و محصولی ارزان قیمت تر از چین روانه بازار کنند. در حالی که به عقیده او، در دنیا هیچ کس توان رقابت با چین را ندارد چون محصولات چینی به خاطر کیفیت پایین و نیروی کار ارزان و بازارهای گستردهای که در سراسر جهان دارد، قابل رقابت نیستند. او ادامه میدهد: مدیران همیشه میگویند ما در صنایعدستی بهترین هستیم؛ اما با واردات این محصولات، برخلاف گفته خود عمل میکنند. آنها میخواهند با واردات سودآوری را حفظ کنند و من فکر میکنم حالا ایران شبیه یک کشتی بزرگ شده است که هرکس میخواهد گوشهای از آن را بکند و برای خود قایق درست کند؛ در حالی که ما باید متحد باشیم تا بتوانیم با اقتدار در مقابل باد و توفانها مقاومت کنیم.

آرزو رستمزاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها