نقدی بر فیلم «در وجه حامل»

یک تنهایی سرد در فصل داغ

سینمای اجتماعی ایران در یک دهه گذشته با پرداختن به موضوعات روز آثار قابل اعتنایی در کارنامه خود می‌بیند؛ آثاری که البته همگی یک شیوه مشخص دارند.
کد خبر: ۱۱۴۹۲۹۵

این فیلمها صرفا طرح موضوع میکنند و راهکار یا کنش منحصر به قهرمان خود را معمولا به تصویر نمیکشند و همین نکته باعث میشود مخاطب ایرانی این روزها استقبال سردی از فیلمهای گونه اجتماعی داشته باشد و با چرخشی آشکار به سمت سینمای کمدی کشیده شود. گونهای که با ادامه همین روند و ساخت فیلمهایی که عمدتا فیلمنامه مشخصی ندارند مخاطبانش را بزودی از دست خواهد داد و این میتواند زنگ خطری جدی برای سینمای ایرانباشد.

دلارهای اجارهای!

«در وجه حامل» ساخته بهمن کامیار که یک داستان معاصر است، زنی به نام مهری، نیروی خدماتی یک شرکت ورشکسته است. همسر او بر اثر یک حادثه مشکوک فلج میشود و مهری حالا باید علاوه بر نگهداری از او با طلبکار گردنکلفتش هم بجنگد، در حالی که نمیداند همسرش ایرج چرا از یک نزولخوار دلار گرفته است! معاملهای که طلبکار ایرج اسم آن را دلار اجاره کردن مینامد. در وجه حامل در سه نقطه زمانی فیلم، کنایههای مشخصی به کلاهبرداریهایی دارد که با خلاقیت نامهای دیگری روی آنها گذاشته شده تا حتی شرعی هم به نظر برسند. دلارهای نزول که اجارهای خوانده میشود، زمین وقفی که به چند نفر فروخته شده و با هزار تومان رد و بدل شدن پول صیغه معامله برایش خوانده میشود و چکی که دزدیده میشود و با این توجیه که به دست صاحبش میرسد با خط مهری و در وجه حامل پر میشود. همه اینها در فیلم نشان از یک مدل مناسبات مالی از اساس حرام در زیر متن جامعه دارد که منتفعین از این معاملات به راحتی میتوانند با این اسامی به ظاهر شرعی انسانهای عادی را فریب دهند.

«در وجه حامل» فیلم شجاعانهای در نشان دادن همین نوع معاملات و پلیدیهای پنهان جامعه معاصر است، اما دقیقا جایی که میخواهد قصه ایرج و راز پولها را بگشاید فیلم از ریتم میافتد و حتی به شکل سادهانگارانهای تمام میشود. همه آدمهای داستان بناگاه در نقش قهرمان به کمک مهری میآیند و از همه بدتر جلال از کل داستانی که بر ایرج گذشته فیلم گرفته و حالا مهری میتواند از مسببان این اتفاق شکایت کند و مشخص نیست در تمام این مدت جلال کجا بوده است؟

«در وجه حامل» به بسیاری از سوالهایی که طرح میکند پاسخ نمیدهد و در جاهایی خرده داستانهایش را به راحتترین شکل ممکن یعنی دیالوگ پیش میبرد. نمونه کامل این نکته را میتوان در داستان مهری و برادرش ناصر دید که در یک سکانس چند دقیقهای تمام گذشته و اختلافاتشان را برای هم و در حقیقت مخاطب روخوانی میکنند بدون آن که به این نکته توجه شود که هرگز در جهان واقع این حجم از اطلاعات در زمانی کوتاه در میان آدمها رد و بدل نمیشود. این نکته البته در مورد بسیاری از فیلمهای سینمای ایران وجود دارد که بیش از هر چیز به فیلمنامه باز میگردد؛ فیلمنامههایی که نویسنده در یک سوم پایانی و برای به سرانجام رساندن ایدههای داستانش معمولا از روشهایی استفاده میکند که دیالوگ و مستقیمگویی در آن نقش اساسی را دارد.

فقط یک جلسه!

«در وجه حامل» ماکتی از سینمای کمخرج و نیمه مستقل ایران است که برای صرفهجویی در هزینهها در همان مرحله نگارش فیلمنامه به سوی تکجلسهای کردن حضور کاراکترها در داستان پیش میرود. در فیلم در وجه حامل این نکته به وضوح به چشم میخورد و مثلا بازیگری مانند احسان امانی، محسن کیایی و رعنا آزادیور فقط در یک لوکیشن حضور دارند. این حضور تک لوکیشنه واکنشی رندانه و هوشمندانه از سوی فیلمسازان ایرانی به دستمزدها و شرطهایی است که این روزها در میان بازیگران مد شده و حاصلش را میتوان در میان فیلمهای کمخرج به وضوح مشاهده کرد. پیش از این هم در همین صفحه و در یادداشتهای پیشین به این نکته اشاره شد که بازیگران جلسهای در نهایت سینمای اجتماعی ایران را به سوی قصههایی سوق میدهند که همه چیز بهصورت ناقص و الکن در آنها روایت میشود. در وجه حامل با تمام نکاتی که گفته شد فیلم شریفی است. فیلمی که در حد توانش به موضوعی میپردازد که این روزها به شکل حیرتآوری در حال افزایش بوده و سینما همواره به آن واکنش نشان داده است؛ سینمایی که این روزها انگار تنها مانده است؛ یک تنهایی سرد در فصلی داغ...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها