در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
او برای جامجم در این باره نوشته: «هنگامی که از رادیو خبر اندوهناک ارتحال حضرت امام(ره) را شنیدم، شعری را درست در همان روز چهاردهم خرداد سال 68 سرودم. بندرعباس بودم و غربت و دلتنگیهای حضرت امام(ره) بغضی را در من ایجاد کرده بود.
یادم میآید به ساحل رفتم و ناخودآگاه این بیت را با خودم زمزمه کردم: «زندهتر از تو کسی نیست چرا گریه کنیم/ مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم» و بعد هم شب که به خانه آمدم، به علیرضا قزوه زنگ زدم و شعر را برای او خواندم. البته خیلی شاید درست نباشد که این را مطرح کنم، اما تصورم این است که در سوگسرودهها یا مرثیههایی که تاکنون خواندهایم، بیشتر با فضایی ماتمزده و مبهم روبهرو شدهایم. بویژه مرثیههایی که برای حضرت امام(ره) سروده شدهاند، بهگونهای است که شاعران این حس را در شعرشان داشتهاند که بعد از ایشان همه چیز فرو خواهد ریخت و غم و اندوه از دست دادن ایشان به حدی است که دیگر هیچ اتفاقی به جبران این خسارت و ضایعه بزرگ منجر نخواهد شد. من احساس کردم اندیشه، آثار و از همه مهمتر انقلاب و دستاوردهای آن بزرگترین میراث و ارزشمندترین یادگار واقعی حضرت امام(ره) هستند و به نوعی با یک نگاه فخرآمیز و همراه با تولدی دوباره، رحلت امام را در شعری که سرودم، به تماشا نشستم البته این نکات را دکتر موسویگرمارودی و دیگر دوستان درباره این شعر نوشته و گفتهاند.
من در مرگ امام(ره) یک نوع رهایی و بالندگی دیدم که مختص انسانهای فرازمینی است اما امام برای من که بود که در آن غروب، این شعرها را بر زبانم جاری کرد؟ جدای از شخصیت رهبری و سیاسی ایشان که همیشه و در مقاطع حساس همراه با تیزبینی، نکتهسنجی و آیندهنگری خاصی بود، میتوان به جایگاه عرفانی و دینی امام(ره) اشاره داشت. سلوک مردمی و سادهزیستی امام نیز از جمله ویژگیهای شخصیتی ایشان بود که من هرگز فراموش نخواهم کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: