فصل دوم [موسیقی]

حکایت یک شگفتی غمگین

موسیقی مقامی ایران آنقدر که شگفتی دارد غصه هم دارد. شمال و جنوبش فرقی نمی‌کند، نگاهی به وضعیت زندگی بخشی‌های شمال خراسان خودش گواه همین نکته است، آرام آرام این موسیقی به فراموشی سپرده می‌شود و دیگر شاید تا چند دهه آینده ردی از این آواها در حافظه موسیقایی مردم نباشد.
کد خبر: ۱۱۳۷۰۰۱

نمونهاش موسیقی اصیل بلوچی است، موسیقی شگفتی که حالا بسیار کمرنگ شده و تنها در روستاها شنیده میشود. این در حالی است که همین 12 ـ 10 سال پیش در اجراهای صحنهای و جشنوارهای بهترین گونه موسیقی بلوچی، مورد توجه بود.

فاروق رحمانی یکی از آنهایی است که سعی دارد این موسیقی را زنده نگه دارد و همین است که دلش پر است از بیتوجهیهای فراوان به موسیقی اصیل بلوچی، نه از سوی مخاطبان موسیقی که این بیتوجهی حالا از سوی کسانی صورت میگیرد که قرار بوده است در احیای آن بکوشند، فاروق رحمانی نوازنده رباب است و پژوهشگر موسیقی، نوازندهای که روی صحنه دل هر دوستدار موسیقی را میبرد. او میگوید: دیگر کسی دلبستگیای به شنیدن سرود، تنبورک و رَباب ندارد. مگر در برخی از روستاهای سراوان و سرباز که بسیار پایبند به موسیقی بلوچی هستند، گرچه این روند در شهرهایی مانند زاهدان، ایرانشهر و زابل منسوخشده است و با دریغ دیگر نمیتوان موسیقی بلوچستانی و سیستانی شنید.

دشواری آموختن شیوه نواختن سازهای بلوچی باشد یا بیتوجهی رسانهها به این موسیقی چیزی که باعث تعجب است ناآشنایی آنهایی است که قرار بوده این موسیقی را معرفی کنند. روایت فاروق رحمانی ازداوری جشنواره موسیقی نواحی خودش نشان میدهد این ناآشنایی تا چه اندازه است. او به ایسنا گفته است: در روزهای برگزاری جشنواره به گروهی گفتند که تحریرهای شما هندی است و همین اظهارنظر نشان داد که نهتنها موسیقی سیستان و بلوچستان را نمیشناسند، بلکه با موسیقی هند نیز آشنا نیستند. افرادی که مسئولیت ارزیابی آثار را عهده دارند باید روی این موسیقی کارکرده باشند تا بتوانند درباره هنرمندان آن منطقه نظر بدهند. بهعنوان نمونه سال پیش دو جشنواره در استان ما برگزار شد که بسیار دلسرد کننده بود، زیرا داور ارجمندی که برای داوری کارها معرفیشده بود، حتی نام سازهای این منطقه را درست تلفظ نمیکرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها