اکوتوریسم یا گردشگری در طبیعت از گونه‌های مهم گردشگری است که اجرای اصولی و دقیق آن سازگاری بسیاری با توسعه پایدار دارد.
کد خبر: ۱۱۳۲۴۹۳

بیشتر کشورهای گردشگرپذیر در رقابتی تنگاتنگ و نزدیک به هم، بهرهگیری از توانمندیهای کشور خود در این حوزه را دنبال میکنند تا بتوانند سهم درآمد بیشتری از صنعت توریسم از آن خود سازند. حتی کشورهایی که به طور بالقوه از جاذبههای طبیعی بکر و خاصی بیبهرهاند نیز برای کسب درآمد بیشتر، سرمایهگذاری در اکوتوریسم را افزایش دادهاند. به ایران که برسیم با داستانی متفاوت روبهرو میشویم. با وجود برخورداری از چشم اندازهای طبیعی گسترده و متنوع، ایران این قابلیت را دارد تا به یکی از قطبهای اکوتوریسم دنیا تبدیل شود و سالیانه میلیونها دلار درآمد کسب کند. اما با وجود همه این مزایا، در بعد بینالمللی ایران هنوز در جایگاهی بالقوه قرار دارد و در حوزه داخلی نیز اکوتوریسم به برخی مناطق محدود شده است. یکی از دلایل چرایی این امر را شاید بتوان با گمنامی جاذبههای طبیعی ایران مرتبط دانست. در حالی که ما در ثبت جهانی آثار تاریخی گامهای مثبتی برداشتهایم اما در ثبت آثار طبیعی آنچنان که باید عمل نکردهایم. شبکههای تلویزیونی میتوانند در گسترش صنعت اکوتوریسم نقش کلیدی ایفا کنند، چرا که قشرهای مختلف با قاب کوچک رابطه خوبی داشته و در صورت تولید برنامههایی جذاب در این باب به تماشای آنها خواهند نشست. تاسیس شبکه مستند هم در سالهای اخیر به کمک آثاری از این دست آمده و علاقهمندان مستند را جذب خود کرده است. شبکه چهار نیز که از دیرباز مخاطبان نخبه را هدف قرار داده؛ برنامهای تحت عنوان ایرانگرد را ابتدا روی آنتن برد که ادامه آن به شبکه یک سیما رسید. حال به بهانه پخش سری جدید ایرانگرد از شبکه یک سیما در ایام نوروز، نگاهی به این مجموعه مستند جذاب و تماشایی انداختهایم.

ایران پهناور: استان به استان

در سالیان گذشته مستندهای زیادی درباره ایران و مناطق مختلف آن ساخته شده که نام زندهیاد محمدعلی اینانلو روی بخش مهمی از آن به چشم میخورد که مستندش درباره جنگل ابر همچنان جذاب و با طراوت به نظر میرسد. اما بخش اندکی از این آثار تمرکز خود را روی مقوله اکوتوریسم و گردشگری گذاشته و بندرت روی آداب و رسوم مردمان مناطق مختلف زوم کردهاند.

همان چیزی که مخاطب به آن علاقه داشته و برای پی بردن به جزئیات آن حاضر به صرف وقت نیز هست، چرا که خود امکان سفر به بسیاری از آن مناطق را ندارد؛ نکته مهمی که تیم تولید مستند ایرانگرد و در راس آنها جواد قارایی دست روی آن گذاشته و از آن به عنوان مرکز ثقل کارشان بهره گرفتهاند. به این شکل که آنها وارد منطقهای از یک استان و زندگی مردم آن میشوند تا تصویری متفاوت به مخاطبان خود ارائه بدهند. در عین حال به آداب و رسوم آن منطقه به شکلی موجز پرداخته و هنرهای دستی و غذاهای آن را هم به نمایش میگذارند.

در این بین تنوع غذایی هر استان برای مخاطب بسیار جالب بوده و اطلاعات مفیدی به آنها میدهد که میتواند آنان را به یک چالش آشپزی فرا بخواند. برای مثال میتوان به پخت غذایی مختص به عشایر توسط یکی از زنان مسن عشایر اشاره کرد که همراهی قارایی با او به هنگام پخت غذا به جذابیتهای این بخش کمک شایانی کرده است. در آخر نیز مرد میانسال خانواده به هنگام صرف غذا توضیحات قارایی را کامل کرده و اطلاعات مفیدی در باب غذای عشایر به مخاطب میدهد.

از کوههای زاگرس تا سد دز خروشان

کوههای مرتفع زاگرس که بخش بزرگی از ایران را در بر گرفته، سوژه یکی دیگر از اپیزودهای دیدنی ایرانگرد است که طی آن جواد قارایی به عنوان راوی روانه جنوبغربی آن شده و سفر خود را بهعنوان یک طبیعت گرد آغاز میکند. در این اپیزود برخلاف اپیزودهای یاد شده، طبیعت زیبای این منطقه به عنوان مرکز ثقل قرار گرفته و قارایی را مشتاقانه به دنبال خویش میکشاند. سد دز یکی از مهمترین عناصر این بخش است که در سکانس پایانی قارایی را پس از یک غارنوردی جذاب و هیجان انگیز به سمت خود میکشاند. آن هم درست در نزدیکترین بخش به سد که سرمای فوقالعادهای بر آن حاکم است. از نقاط ضعف این قسمت میتوان به گفتار متن طولانی آن اشاره کرد که گاه بیش از اندازه به نظر رسیده و مخاطب را تا حدودی اذیت میکند.

ایرانگردی و قهرمانی به نام قارایی

بسیاری از برنامههای تلویزیونی بهدلیل تکیه فراوان آن به فرد جلوی دوربین به نام آن شخص مشهور شده و در ذهن مخاطبانش جا میافتد. اتفاقی که البته برای ایرانگرد رخ نداده اما قارایی را به چهرهای شاخص نزد علاقهمندان مستندهای تلویزیونی تبدیل کرده است.

وی به عنوان راوی ایرانگرد، حضوری گرم و صمیمی داشته و در عین حال سادگی خاصی در اجرایش موج میزند. تند حرف زدن او که گاه به نامفهوم ادا شدن جملاتش منجر میشود، مهمترین نقطه ضعف او در روایت است که میتواند برطرف شود.

اطلاعات کامل و جامع او درباره مناطقی مختلفی که به آنها سفر میکند، دیگر نقطه قوت کار وی در ایرانگرد است که به شکلی موجز به مخاطبان خود اطلاعات میدهد. گفتار متن نوشته شده برای وی نیز گاه مطول بوده و در پارهای موارد از قالب یک برنامه مستند طبیعتگردی خارج میشود که نمونه آن را در اپیزود زاگرس شاهد بودهایم.

در عین حال قارایی کار با دوربینهای بسیار کوچک اما با کیفیت را بخوبی آموخته و به مرور زمان در این کار به تبحر خاصی دست پیدا کرده که کیفیت بصری بالای کار را کامل کرده است.

سیستان و بلوچستان شگفتانگیز

یکی از بهترین اپیزودهای مجموعه مستند ایرانگرد است که در آن قارایی به استان سیستان و بلوچستان سفر کرده و مخاطبان ایرانگرد را به سفری جذاب و دیدنی میبرد.

در این بخش وی وارد زندگی مردم روستایی میشود که در خانههایی شبیه به کپر اما بسیار زیباتر از آن زندگی میکنند. در عین حال با توجه به دور بودن آن از شهر، همه اهالی مجهز به هنرهای مختلف بوده تا به امورات خود سروسامان دهند.

برای مثال هم میتوان به کوتاه کردن موی کودکان توسط پدران برای حضور در جشنی کوچک به بهانه نامزدی یکی از اهالی روستا اشاره کرد. غذا، دیگر بخش جذاب این اپیزود است که سروشکل متفاوتتری با عشایر داشته و قارایی را مهمان طعمی متفاوت میکند. البته در کنار اینها، قارایی به بحث سوادآموزی هم پرداخته و موانع موجود بر سر راه تحصیل بالاتر از پنجم ابتدایی کودکان این منطقه را یادآور میشود.

بارش شدید باران آن هم در منطقهای خشک، پایانی شیرین برای اپیزود سیستان و بلوچستان است که تا حدود زیادی اندک تلخیهای حاکم بر بخشهای میانی کار را از بین میبرد.

کسری همایونی افشار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها