نسل جدید خوانندگان موسیقی پاپ، عمر هنری کوتاهی دارند

صداهای یک ساله

پاپ، عرصه پول شده و درآمد. در این مسیر یکشبه خواننده‌هایی ظهور می‌کنند و تبدیل به ستاره می‌شوند. چند صباحی روی صحنه موسیقی مدام می‌خوانند و آلبوم می‌دهند و بعد هم به فراموشی سپرده می‌شوند. روزی حامد همایون تمام بیلبوردهای شهر را از آن خود می‌کند و مدت زمان کوتاهی بعد از آن بهنام بانی جایش را می‌گیرد. هنوز همایون کاملا از یادها نرفته و بانی هم به فراموشی سپرده نشده، حمید هیراد به میان می‌آید و با گذر زمان کوتاهی او هم مسیر خوانندگان قبلی را طی خواهد کرد و نام‌های تازه‌ای پا روی صحنه می‌گذارند. اما واقعا چه اتفاقی می‌افتد؟ این همه آمدن و رفتن مداوم روی صحنه موسیقی چه دلیلی دارد و چرا عمر آثار این خواننده‌ها تا این حد کوتاه شده است.
کد خبر: ۱۱۲۷۷۱۶

بسیاری این عمر کوتاه را خصیصه اصلی موسیقی پاپ میدانند، اما نمیتوان این نکته را پذیرفت، چرا که در همین موسیقی پاپ سالها شاهد خلق آثاری بوده ایم که ماندگار شدهاند. هر چند بسیاری از آثار تولید شده در این عرصه هم ماندگار نشده و خیلی زود فراموش شدهاند، اما در عرصه دیگر انواع موسیقی هم طبیعتا این اتفاق میافتد و فقط برخی آثار به مرور زمان ماندگار میشوند.

پاپ ماندگار، پاپ مصرفی

در این آثار ماندگار شده پاپ، طبیعتا مولفههایی چون کلام، بسیار مهم بوده اند و برای آنها بسیار وقت گذاشته شده است، به همین دلیل هم دربردارنده موضوعاتی هستند که فقط دغدغه امروز بشر نبوده و میتوانند با هر نسل ارتباط برقرار کنند. نسل جوان موسیقی پاپ اما امروز فقط به فکر شهرت است و میخواهد راه صد ساله را یکشبه طی کند، چند صباحی شنیده شود و کنسرت برگزار کند و بعد هم فراموش شود یا نه... برایش اهمیتی ندارد. آنچه مهم است همین امروز است.

از طرف دیگر سرمایهگذاران عرصه موسیقی هم فقط به بازگشت سرمایه همراه با سود فکر میکنند و هیچ چیز برایشان جز سود مالی در این میان مطرح نیست. هر چهرهای که تکرار میشود و جاذبه هایش را برای مردم از دست میدهد، سراغ چهره بعدی میروند و با او به کسب سود میپردازند. جالب این است که یکی از همین تهیهکنندگان چند سال پیش به حامد زمانی، خواننده موسیقی انقلابی هم گفته بود برای شهرت باید چیزهایی بخواند که در مهمانیها شنیده شود!

مقدمه 140 میلیون تومانی انتشار یک آلبوم!

از سوی دیگر میتوان بهطور قطع گفت در موسیقی پاپ با جریانی روبهرو هستیم که حمید حامی، خواننده این نوع موسیقی طی سالهای گذشته بهعنوان مافیای موسیقی پاپ بارها از آن یاد کرده است. مافیایی که در گذشته پخش و انتشار آلبوم و برگزاری کنسرتها را در دست داشت، اما در دهه 90 در روند شکل گیری هر قطعه هم حضور پررنگی دارد و از ترانه تا آهنگسازی کار همه را مد نظر دارد تا به عامه پسندترین شکل ممکن تولید شوند و مردم را برای صرف موسیقی! دست به جیب کنند. این روزها اگر یک نفر عشق خوانندگی و استعداد نسبتا متوسط هم داشته باشد، میتواند با این بزرگوران موسیقی پاپ صحبت کند و در قدمهای اول برای ساخت هر قطعه 20 میلیون تومان پرداخت کند. در پایان کار هم در خوشبینانهترین حالت، حدود 140 میلیون تومان برای انتشار یک آلبوم هزینه میکند. اگر هم کارش به قول معروف بگیرد که همان قراردادهای معروف به عهدنامه ترکمانچای عالم موسیقی را با او میبندند و وارد تجربه اوج و افول یکسالهاش میشود... در واقع مافیای موسیقی پاپ که وجود خارجی دارد و خیلی هم جدی است، امروزه فقط دربردارنده سرمایهداران نیست، بلکه آهنگسازان و ترانهسراهای زیادی هم در آن مشغول فعالیت هستند و عشق خوانندگیها را جذب میکنند.

در واقع نگاه این دو ضلع به موسیقی شرایطی را ایجاد کرده که در آن موسیقی یک بار مصرف تولید میشود. موسیقیای که تاکنون بارها بزرگان موسیقی کشور در انواع گونههای موسیقی نسبت به آن واکنش نشان دادهاند. واکنشهایی که البته جدی گرفته نشد و موسیقی روزبهروز مصرفیتر شد و حالا کار به جایی رسیده که بسیاری از مخاطبان موسیقی برای دو یا چندبار شنیدن یک قطعه موسیقی اشتیاقی نشان نمیدهند و میروند سراغ قطعات دیگر. خوانندگان جوان برند شده و بعد از مدتی مانند یک کالا کهنه و فراموش میشوند و مردم سراغ کالایی تازهتر میروند. خوانندگان مورد نظر هم میایستند و افول یکباره خود را تماشا میکنند.

پاپ امروز چیست؟

موسیقی پاپ در همه دنیا موسیقی مردمی است. موسیقیای که در آن اتفاقات اجتماعی بازتاب داده میشود. مردم دردها، دغدغهها مشکلات خود را در آن میبینند و صرفا با عاشقانهها روبه رو نیستند. اما در ایران مردم فقط در موسیقی پاپ عاشقانهها را میبینند. اگر هم موضوع دیگری وارد موسیقی شده و پای نوستالژی بازی و ... به آن باز شده، خالقانش تاکید کردهاند که این پاپ نیست. بهعنوان مثال، رضا یزدانی خوانندهای که بیش از همه در نوستالژی بازیها در عرصه موسیقی فعال بوده طی سالها همواره تاکید کرده آثارش پاپ نیست و راک است! هر چند بتازگی بیان کرده آثارش پاپ است اما این حرف برای رضا بزدانی روزهای اوجش نیست، برای امروز است!

تقریبا میتوان گفت پاپ امروز ما عاشقانه است. عاشقانههایی صرف که در وادی موسیقی غیرمجاز تا خودکشی و معشوق کشی پیش میرود و در موسیقی مجاز هم تا انتهای شکست عشقیهای سنگین پیش رفته و حالا به اظهار دلگرمی و امیدواری در عشق رسیده است. احتمالا هم دوباره این مسیر را وارونه طی کند و به همین جا برسد، چون در عرصه عشق چه حرف دیگری میتوان زد جز این که یا تا انتهای شکست بروند یا به امیدواری برسند.

شاید بتوان پاپ امروز ایران را موسیقی مخصوص تین ایجرها دانست؛ نسلی که در یک سن خاص به این نوع موسیقی توجه نشان میدهند و با گذر زمان و فاصله گرفتن از این سنین خاص، فراموشش میکنند و سراغ موسیقیهای دیگر میروند. اما حتی اگر این فرضیه هم درست باشد، باز هم این نوع موسیقی به گوش و سلیقه مخاطبانش در آینده لطمه خواهد زد، سلیقه آنها را ضعیف میکند و نمیگذارد در ادامه مسیر هم سراغ موسیقی چندان جدی ای بروند.

چه خبر است؟

واقعا چه خبر است؟ چرا موسیقی پاپ دهه 90 به این رو افتاد ه است؟چرا هیچ ثباتی در کار نیست و خوانندهها یکی یکی میآیند و میروند و عمر حضورشان این همه کوتاه است. در پاسخ به این سوالات باید گفت، بهتر است دوره فعلی موسیقی پاپ را دوره گذار دانست و به این امیدوار بود که مردم مانند همیشه در طول زمان بهترین تصمیم را بگیرند و دوباره دستهای پنهان را مجبور به بازگرداندن ثبات به عالم موسیقی پاپ کنند.

طبعا مردم تا زمانی حاضر خواهند بود برای یک نوع خاص موسیقی که تنها التذاذی کوتاه مدت برایشان دارد، هزینه کنند و بلیتهای کنسرت یک خواننده را در یک ساعت و نیم بخرند و بعد به مرور زمان هیچ چیزی از او و آثارش در ذهن نداشته باشند و به همین راحتی فراموشش کنند.

هر چند این اتفاق به مرور زمان میافتد و نیازهای مردم در موسیقی شکل باثبات تری به خود میگیرد، اما گاهی این سوال پیش میآید این همه هیاهو برای پر شدن سالنهای کنسرت و جابه جا شدن رقمهای سنگین در عرصه موسیقی تا کجا پیش میرود و آیا این داستان را پایانی است؟

زینب مرتضاییفرد

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها