در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در واقع کتاب که در زبان فارسی از آن با عبارت جذاب و شیرین «یار مهربان» هم نام برده میشود، مقولهای چندوجهی به حساب میآید که در سالهای اخیر و با رشد شبکههای مجازی، میزان سرانه مطالعه در ایران و بسیاری از کشورهای جهان تحت تاثیر آن قرار گرفته است. شبکههای تلویزیونی کشورمان در سالهای اخیر توجه بیشتری به کتاب و کتابخوانی اختصاص داده و حتی برنامههایی با محوریت آن تولید کردهاند که به بهانه پخش «کتاب باز» از شبکه نسیم نگاهی به آنها میاندازیم.
شبکه 4 و نگاهی ویژه به کتاب و کتابخوانی
این شبکه که از همان بدو تاسیس مخاطبان نخبه جامعه را هدف قرار داده و به مرور جذب خویش کرده، در برنامههای مختلف خود بخشی را به معرفی کتاب اختصاص داده که کاری ارزشمند محسوب میشود. برنامه «کتاب چهار» که چندسالی است روی آنتن این شبکه رفته، جدیترین برنامه در این باب است که به معرفی تازههای نشر در زمینههای مختلف پرداخته و متخصصان و کارشناسان به بحث و گفتوگو راجع به آن مینشستند. کتاب چهار که ساختاری تحقیقی دارد، از آیتمهای مختلفی تشکیل شده که از آن میان تنها برخی ثابت بوده و الباقی فرم ثابتی نداشتهاند. از آیتمهای ثابت آن میتوان به چراغ مطالعه با مضمون تازههای نشر و گزارشهای برنامه یاد کرد. «کتابنامه، کتاب هدیه دهیم» و «کارنامه» از دیگر نمونههای مشابه کتاب چهار است که در شبکه چهار سیما با ساختاری نزدیک به آن و با هدف گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه ساخته شدهاند.
کتاب باز: موفق و جذاب در هر دو سری
موفقترین برنامه تلویزیون با محوریت کتاب تا به امروز که در دو سری ساخته و روانه آنتن شده است. در سری نخست امیرحسین صدیق با چهرهای متفاوت که بیش از هر چیز مربوط به نقشش در یک مجموعه تلویزیونی بود، روبهروی مهمان برنامه نشسته و گپ و گفتی درباره کتاب و کتابخوانی شکل میداد. در فرم اجرای صدیق صمیمیتی موج میزد که به مرور به نقطهقوت برنامه تبدیل شده و به آن کیفیتی متمایز بخشید. از طرف دیگر باید به طراحی صحنه خوب کار اشاره کرد که شباهتهای زیادی به یک کافه داشته و از طرف دیگر به خانه یک اهل فرهنگ شباهت دارد. استفاده از وسایل قدیمی همچون تلویزیون، گرامافون و دوربین در گوشه و کنار صحنه نیز جلوه بصری خاصی به کار بخشیده و به چشمنوازتر شدن آن کمک فراوانی کرده است. همچنین طراح صحنه از رنگهای شاد و بعضا تند در کنار رنگ قهوهای صندلیهای لهستانی و کتابخانه بهره گرفته تا از این طریق تعادلی میان آنها برقرار کرده و قابهای شکیلتری پیش روی مخاطبان خود قرار دهد. ساخت سردیسهایی از مشاهیر ادبیات ایران و هدیه یکی از آنها به مهمان برنامه، دیگر ایده جالب و جذاب سازندگان «کتابباز» است که هم مخاطبان کم سنوسالدارتر خود را با مشاهیر ادبیات کشور آشنا کرده و هم مهمانهای خود را غافلگیر میکند. البته در این بین اندک ضعفهایی هم در سری نخست به چشم میخورد که مهمترین آن دعوت از مهمانهایی است که با قالب برنامه جور درنیامده و تلاش صدیق هم برای شکستن یخ آنها مقابل دوربین بیثمر میماند. با همه اینها عوامل ذکرشده دست به دست هم داده تا مخاطب اهل کتاب پای سری نخست کتاب باز نشسته و با اشتیاق در انتظار سری دوم بماند. در سری دوم، امیرحسین صدیق جای خود را به سروش صحت داده که این جابهجایی تاثیر چندانی در کیفیت نهایی کار نداشته است. بخصوص اینکه صحت خود از کتابخوانهای قهار و حرفهای است که دستی هم بر قلم در مقام فیلمنامهنویس و روزنامهنگار دارد. همین نکته هم به گفتوگوهای هر قسمت از کتاب باز بجز معدودی از آنها، کیفیت ویژهای بخشیده که مخاطب را تا پایان با آن همراه میسازد. برای مثال میتوان به اشاره مهمان برنامه به کتابهای مورد علاقهاش اشاره کرد که صحت آن کتابها را پیش از این خوانده و مصاحبهشونده را به این شکل سر ذوق میآورد تا بیشتر درباره کتابهای مورد علاقهاش حرف بزند. طیف متنوع مهمانهای کتاب باز را میتوان دیگر نقطه قوت آن قلمداد کرد که تنها منحصر به حوزه محدودی نبوده و حوزههای مختلف مرتبط با فرهنگ و هنر را در بر میگیرد. از بازیگر و کارگردان و کاریکاتوریست گرفته تا نویسندگان که خود به نوعی صاحبخانه این برنامه به حساب آمده و عموما گفتوگو را به دست گرفته و هدایت میکنند. برای مثال میتوان به گفتوگوی صحت با احمد دهقان و حبیب احمدزاده از نویسندگان مطرح حوزه ادبیات دفاع مقدس اشاره کرد. همین طور گفتوگوی شیرین وی با احمد عربانی که خاطرات جذابی از گذشته خود و چگونگی ورودش به عالم مطبوعات تعریف کرد. فرم سوالات هم نقش مهمی در موفقیت «کتابباز» داشته که مصاحبهشونده را سر ذوق آورده و گارد احتمالیاش را برای پاسخ دادن پایین میآورد. صمیمیت نهفته در کلام سروش صحت نیز مکمل بسیار خوبی برای سوالات بوده و غالبا گفتوگوهایی جالب و جذاب را شکل میدهد. برای نمونه هم میتوان به گفتوگوی او با سارا بهرامی، بازیگر فیلم ایتالیا ایتالیا اشاره کرد که با تکیه بر همین عناصر ذکر شده عالی از کار درآمده است. از دیگر آیتمهای جذاب «کتابباز»، قرار دادن سه چهار شیء به عنوان موضوع برای نوشتن داستانی کوتاه است که گاه به نوشتههای جالبی هم ختم میشود.
کتابباز به عنوان برنامهای فرهنگمحور تا به اینجا توانسته مخاطبان وفاداری برای خود دست و پا کرده و لحظات دلنشین شبانهای را برایشان رقم بزند.
سهم اندک کتاب در مجموعههای تلویزیونی
یکی از مهمترین راههای ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه، بهرهگیری از روشهای غیرمستقیم برای القای این پیام است که مجموعههای تلویزیونی دراینباره میتوانند نقشی کلیدی ایفا کنند. مرضیه برومند که مجموعههای تلویزیونی درخشانی را در کارنامه خود دارد، در «کتابفروشی هدهد» به شکل مستقیم سراغ موضوع یادشده رفته و آن را دستمایه کارش قرار داده است. کیوان کتابچی که فوقلیسانس ارتباطات دارد، پس از مرگ پدرش تصمیم به ادامه شغل پدری یعنی کتابفروشی میگیرد، اما به واسطه نیاز مالی خواهر مجبور به فروش مغازه پدری میشود. کیوان پس از آشنایی با رانندهای میانسال که اتوبوسی قدیمی دارد، به فکر راهاندازی یک کتابفروشی سیار میافتد و در این راه توسط عمه و خواهرزادهاش (پوپک) حمایت میشود. کتابفروشی هدهد مانند دیگر آثار برومند لحن شاد و سرحالی دارد که از ایده مرکزی جذابی بهره گرفته و به خوبی مخاطبان را با خود همراه میسازد. شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن مانند کمبود وقت شغلهای سیار بسیاری را به راه انداخته که مخاطبان تا حدود زیادی با آنها آشنایی دارند و به همین خاطر هم قضیه کتابفروشی سیار این مجموعه را میپذیرند. برومند با گردش اتوبوس در شهر طیفهای متنوعی از مردم جامعه را در قالب شخصیتهای نمایشی در برابر دوربین خویش قرار داده و پیام خود را به شکلی ظریف به آنها منتقل میسازد که در این میان قشر نوجوان و جوان سهم ویژهای را به خود اختصاص دادهاند.
کسری همایونی افشار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: