به این نکته که رسیدیم به یاد کار تاریخی تاسیس «مجلس اعلای شیعیان لبنان» افتادم و از چگونگی تاسیس آن پرسیدم که در جوابم با متانت همیشگی گفت: امام صدر تلاش می کرد برای شیعیان یک کیان سیاسی وجود داشته باشد. البته نه کیانی که از باقی طوایف یا نیروهای دیگر و دولت جدا باشد، بلکه یک هویت سیاسی در چارچوب هویت سیاسی جامع و کامل ملی که همانا هویت سیاسی لبنان است تا قدرت سیاسی در انحصار برخی افراد و خانواده ها نماند. از این رو با جذب مردم و گشودن درها به روی مردم عادی به فکر تشکیل مجلس اعلای شیعیان افتاد که در آن علمای شیعه و سیاستمداران و نخبگان شیعه جمع شوند و هدایت شیعیان لبنان را در دست گیرند. به اینجا که رسیدیم ، به نظرم اکثر خواسته ها در خصوص برخورد با دولت لبنان جنبه نظری داشت بنابراین راهکارهای عملی را از سیدحسن نصرالله پرسیدم و او در پاسخ با اقتدار گفت: اولین گامی که امام موسی صدر برداشت ، گردهمایی شهر صور بود که اعلانی گسترده داشت . همچنین تظاهرات بعلبک که تعداد فراوانی از مردم در آنها شرکت کردند.
اسلحه در تظاهرات بعلبک بیشتر از صور بود ؛ چراکه مردم بعلبک بیشتر از عشایر بودند و اسلحه داشتند و امام صدر در آن زمان تشکیلات نظامی و سلاح در اختیار نداشت که بخواهد توزیع کند. بلکه من تصور می کنم این تظاهرات های مسلحانه کاملا خودجوش صورت گرفت. امام می خواست به شکل مسالمت آمیز به حکومت فشار بیاورد و اصلا نمی خواست سلاح در داخل لبنان استفاده شود. بار دیگر لحظاتی از مصاحبه دبیرکل حزب الله فاصله می گیریم و به تحقیقات مراجعه می کنیم. بله با این تظاهرات های خاصی که در فاصله یک هفته برگزار شد، دولت و دیگر طوایف لبنان دریافتند که قدرت شیعه بیش از حد تصور آنهاست و باید به خواسته های مشروع و قانونی آنها رسیدگی شود. به یاد مطلب جالبی از شهید چمران افتادم. او در خاطرات خود در لبنان درخصوص تظاهرات بعلبک می گوید: صبح آن روز دولت و مخالفان در خیابان های منتهی به بعلبک میخ فراوانی ریختند تا ماشین ها پنچر شوند و به گردهمایی نرسند در این وضعیت شهید چمران چند لودر آماده و به جلوی هر کدام دو درخت می بندد و در جاده حرکت می دهد. برگ این درختها میخها را جارو می کند. در هر لودر هم 2 نفر از جوانان شجاع بعلبک با لباسهای سیاه خاص خود مسلح قرار داشتند و هنگامی که یک ماشین از طرف مخالفان می خواهد جلوی یکی از لودرها را بگیرد و جوان فقط به آنها نگاه می کند و ماشین بسرعت فرار می کند. سخن از شجاعت جوانان بعلبک به میان آمد. با توجه به بحران اخیر لبنان و پیروزی های حزب الله از سیدحسن نصرالله درخصوص تاسیس مقاومت از سوی امام موسی صدر سوال می کنیم و او با فروتنی با دقت از آغاز مقاومت برایمان سخن می گوید: از اولین روزهای حضور امام در لبنان یعنی در آغاز دهه 60 میلادی دشمن برای امام شناخته شده بود و ایشان از خطر دشمن سخن می گفت و کمتر سخنرانی و بیانیه ای بود که در آن به دشمن اشاره نکند و نگوید که صهیونیست وجود دارد. او در ایجاد بسیج در لبنان علیه اسرائیل غاصب شرکت می کرد. در آن زمان لبنان از این فضاها دور بود و در منطقه تحرکی نداشت و آن هم به دلیل پیچیدگی های مسائل داخلی و طوایفی بودن لبنان بود. هنگامی که در سال 1967 میلادی جنوب لبنان از سوی صهیونیست ها اشغال شد، فریادهای امام موسی صدر در سخنرانی ها به اوج رسید. او در آن زمان مسلمانان را به جهاد دعوت می کرد و از یک سپاه عربی و مقاومت فلسطینی صحبت می کرد. از امور معروفی که همه مردم به آن آگاهند، این است که امام صدر مقاومت در برابر اسرائیل غاصب را بنیانگذاری کرد. در همان زمان بعضی از گروهها و سازمان ها که دارای افکار مارکسیستی بودند، با افکار او مخالف بودند و او با اقتدار اعلام کرد که من با عمامه ، محراب و منبرم از مقاومت فلسطینی حمایت می کنم.
او از کسانی بود که به اجازه مراجع عظام در نجف و قم بخشی از وجوهات شرعی را به مقاومت فلسطین پرداخت می کرد. این عمل او یک گام موثر و هوشیارانه بود و نسبت به شرایط آن زمان پیشرفت بسیار خوبی بود. در این مرحله نیز امام صدر لبنانی ها را دعوت کرد تا در مبارزه شرکت کنند و جوانان لبنانی را آموزش داد و آنها را مسلح کرد. خصوصا در روستاهایی که در مواجهه با اسرائیل بودند و هنگامی که دید دولت لبنان جوابی نمی دهد، اقدام به تشکیل نیروهایی خاص کرد که در آن زمان «افواج المقاومه البنانیه» «امل» خوانده می شد.
هدف اصلی تشکیل این نیرو، آموزش و مسلح کردن و تجهیز جوانان لبنان برای مقابله با دشمن صهیونیستی بود. نزد او همیشه تصور روشنی از اسرائیل وجود داشت و او اصل وجود دولت اسرائیل را قبول نداشت. این کلام دبیرکل حزب الله که نقلی از افکار امام موسی صدر بود، مرا به یاد کلام امام راحل انداخت که اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود و این کلامی است که این روزها در سخنان مسوولان جمهوری اسلامی بیش از پیش به گوش می رسد. بویژه در سخنرانی های ریاست جمهور، جناب آقای احمدی نژاد. با این دیدگاه شاید هر اندیشمندی به این فکر بیفتد که این روزها در مقابل سرنوشت امام موسی صدر چه اقداماتی در حال انجام است؛ جواب آن که هیات تحقیق در این قضیه به ریاست سعید ابوطالب به نتایج قبلی صحه گذاشته و در حال پیگیری است ؛ اما به راستی این اقدامات پس از 28 سال از ربوده شدن امام موسی صدر که به دعوت رسمی معمر قذافی به کشور لیبی رفته اند و ناپدید شده اند، کافی بوده است. در این خصوص از سیدحسن نصرالله نیز پرسیدیم پاسخ صریح ایشان جالب توجه بود که با کشیدن آهی جانسوز آغاز شد.
وی گفت: پس از سفر امام موسی صدر به لیبی ، دیگر اثری از ایشان دیده نشد و لیبی ها چیزی در این باره نگفتند. ما معتقدیم امام صدر در لیبی است و از لیبی خارج نشده و همچنان زنده است و ما هیچ دلیلی بر شهادت ایشان نداریم. بنابراین آنچه از لیبی می خواهیم ، این است که امام صدر را پس از این همه سال از ربوده شدن ، زنده به خانواده و امت خود بازگردانند. در ایران هم رهبر معظم انقلاب به این قضیه اهتمام ویژه ای دارند. در پایان از سیدحسن نصرالله پرسیدم حال که حزب الله در محبوبیت و در اوج قرار دارد، چه موضعی در مقابل قضیه امام موسی صدر اتخاذ کرده است؛ و ایشان با تبسمی دلچسب پاسخ دادند: «موضع حزب الله همانند موضع همه لبنانی هاست ؛ چراکه این قضیه فقط مربوط به شیعیان نیست و همه ما به لیبی فشار خواهیم آورد تا امام صدر آزاد شود و ما امیدواریم این قضیه سرانجام خوبی داشته باشد. ما هم گفتیم ان شائالله و از دبیرکل حزب الله بسیار تشکر کردیم ، بویژه از یکایک دوستانی که ما را در لبنان و ایران برای این تحقیقات و مصاحبه یاری کردند. مطلب که تمام شد با دلی شکسته تفالی به دیوان خواجه شیراز زدیم و چه زیبا گفت: یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور.
اولین دیدار از سید حسن نصرالله ابتدای آشنایی شان را با امام موسی صدر جویا شدیم. با دقت فراوان از کودکی خود آغاز کرد. زمانی که در یک روستا در نزدیک شهر صدر زندگی می کرد و پدرش مغازه ای کوچک داشت و بر دیوار آن مغازه تصویری از امام موسی صدر با جذابیت مثال زدنی سید بزرگوار حزب الله را به خود جلب کرده بود. ایشان ادامه داد: وقتی 14 سال داشتم ، برای اولین بار امام موسی صدر را در مسجد صور دیدم ، آن زمان امام در روزهای جمعه به یک مسجد در صور می آمد. من هم از روستایمان به صور می رفتم تا در صف نماز جماعت ایشان شرکت کنم. تعداد حاضران 4تا 5صف بیشتر نبود و از آنجا که سن ما کمتر بود، امام موسی صدر توجه خاص به ما داشت و حتما از نزدیک با ما حال و احوال می کرد و ما را در آغوش می گرفت. از دبیر کل حزب الله پرسیدم: در آن زمان از اولین اقدامات امام موسی صدر چه خاطره ای دارید؛ و او پس از اندکی تفکر پاسخ داد: امام خیلی سریع اقدامات اقتصادی را آغاز کرد. تلاشهای شخصی او در شهر صور شروع مناسبی داشت. همان جا انجمن «جمعیت برو احسان» را راه اندازی کرد که با این تلاش با ایجاد یک صندوق قرض الحسنه ، گدایی و تکدی گری بسرعت در شهر صور برچیده شد. |