حضور فیلم‌های بحث‌انگیز ایران در جشنواره‌های جهانی ادامه دارد

«ناپدیدشدن» نظارت در سینما

در میان هیــاهـوی موفقیت فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» در جشنواره اخیر فیلم ونیز، چندان کسی به حضور فیلمی به نام «ناپدیدشدن» توجه نکرد که به عنوان یکی از نماینده‌های ایران در این رویداد شرکت کرده بود. این در حالی است که حضورهای جهانی این فیلم به نمایندگی از ایران در جشنواره‌های جهانی ادامه دارد و روزگذشته خبر رسید که قرار است نماینده سینمای ایران در جشنواره فیلم زوریخ سوئیس هم باشد. این اثر که موردحمایت انستیتو فیلم دوحه است، قصه دختری را روایت می‌کند که پس از دوستی و ارتباط نامشروع با پسری جوان باردار می‌شود و پس از آن تصمیم به سقط جنین می‌گیرد.
کد خبر: ۱۰۷۳۶۳۴

آنچه در این میان تعجب‌آور به نظر می‌رسد، فقدان نظارت در سازوکار تولید و توزیع در سینمای ایران است و این‌که چه می‌شود فیلم‌هایی از این دست به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران راهی جشنواره‌های جهانی می‌شوند. بجز هدفمندی انتخاب‌ها از طرف مسئولان جشنواره‌های جهانی، آن چیزی که بیشتر اهمیت دارد، انفعال نهادهای نظارتی در سینمای کشور همچون وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است.

فیلمسازی پنهانی؛ شیوه جدید فیلمسازان

حمید بهمنی، کارگردان سینمای دفاع مقدس و سازنده آثاری چون «گلوگاه شیطان» و «آخرین نبرد» درباره نبود نظارت کافی در سینمای ایران و حضور برخی فیلم‌های سیاه و بحث انگیز در جشنواره‌های جهانی به جام‌جم گفت: ریشه اصلی این اتفاقات به سیاستگذاری برمی گردد که از سال 1376 شروع شد و الان داریم به جایی می‌رسیم که به‌طور رسمی از فیلم‌هایی حمایت می‌شود که نقاط سیاه مملکت ما را به شکل خیلی بد و بدون راهکار به تصویر می‌کشد.

فیلمسازانی که به این جشنواره‌ها پا می‌گذارند در ادامه همان اندیشه‌ای هستند که جنس فیلم‌های آقای فرهادی در آن رشد کرده است. حمایت کمپانی فیلمسازی قطری از فیلم‌های ایرانی، زنجیره‌ای است که بتدریج حضور دشمن در جنگ نرم و در کشور ما را نمایندگی می‌کند.

این فیلمساز افزود: سیاستگذاری‌های غلط، باعث شده نهادهای نظارتی و سینمایی نتوانند برخورد صریح و روشنی با این آثار داشته باشند. وقتی برای فیلمنامه‌ای که به‌طور رسمی توهین می‌کند، پروانه ساخت و نمایش صادر می‌شود، دیگر چه توقعی می‌توان داشت. البته الان برخی فیلمسازان شیوه نوینی برای ساخت فیلم آموخته‌اند؛ اول فیلم را پنهانی و در سکوت خبری می‌سازند و بعد با فشار و لابی‌های مختلف پروانه نمایش را می‌گیرند. متاسفانه باوجوداین‌که رهبری بارها فرموده اند ما در حوزه فرهنگ ضربه‌هایی می‌خوریم، اهرم‌های نفوذی عامل فشاری بر وزارت ارشاد می‌شوند تا این فیلم‌ها رشد کند. نتیجه این می‌شود که در جشنواره‌های جهانی، فیلم‌هایی به‌نمایش درمی‌آید که بدبختی و بیچارگی مردم ایران را به تصویر می‌کشد.

بهمنی راه‌حل این معضل را راحت دانست و گفت: اگر آن دفترچه سیاستگذاری سینمایی را که در سال‌های قبل تدوین شد، دوباره مطرح و جدی گرفته و صریح بیان شود که از چه فیلم‌هایی حمایت می‌شود و از ساخت و ارائه فیلم‌هایی که دارای نگاه زشت و ضدارزشی هستند و دروغ‌پراکنی و سیاه‌نمایی می‌کنند، جلوگیری و با آنها برخورد شود، حساب کار دست کارگردانان می‌آید و دیگر شاهد مشکلاتی اینچنینی برای سینمای ایران نخواهیم بود.

کارگردان «گام‌های شیدایی» ادامه داد: آقای وحید جلیلوند، کارگردان «بدون تاریخ بدون امضا» پس از دریافت جایزه‌اش در جشنواره ونیز گفت: من این جایزه را به کسانی تقدیم می‌کنم که نتوانستند فیلمشان را بسازند و بیایند جوایزشان را بگیرند. (نقل به مضمون) او در واقع با این حرف دارد چراغ سبزی را برای آن‌طرف آب روشن می‌کند که یعنی من با شما هستم. آقای جلیلوند کسی است که یک عمر گوینده تیزر و مجری رادیو و تلویزیون بود و گفته‌های خیلی ارزشی در کارهایش وجود داشت، اما الان طوری شده که او را به سمت دیگری هدایت می‌کنند.

بهمنی افزود: به نظرم حرکت برخی کارگردان‌های ما در این مسیر در این خصوص به خاطر شناخت نداشتن نسبت به دشمن است و اگر می‌دانستند پشت این پول‌هایی که برای فیلم‌های اینها هزینه می‌شود، چه خون‌هایی ریخته شده و گرفتاری برای فرهنگ شیعه و اسلام ایجاد کرده، هیچ‌وقت دست به این کارها نمی‌زدند. به نظرم باید شورایی ـ به عنوان مثال در وزارت ارشاد یا بنیاد سینمایی فارابی ـ تشکیل شود که بدون اجازه آن، هیچ فیلمی به نمایندگی از ایران در جشنواره‌های جهانی شرکت نکند.

آب به آسیاب دشمن ریختن

مهدی عظیمی‌میرآبادی، کارشناس سینما درباره حضورهای جهانی و بدون نظارت کامل و کافی نهادهای سینمایی به جام‌جم گفت: این طبیعی است که در جریان جنگ نرم، از فیلم‌هایی حمایت کنند و آثاری را مورد توجه قرار دهند که در میدان دشمن بازی کنند. حالا ممکن است سرمایه این فیلم‌ها را یک سیستم دولتی در داخل ایران دهد یا یک فرد و سیستمی در خارج از کشور سرمایه‌گذاری این آثار را به‌عهده بگیرد. یعنی فیلم‌هایی که منطبق بر اهداف جنگ نرم آنهاست، به نکات مختلف در این خصوص توجه می‌کند. اهداف جنگ نرم هم که مشخص است؛ از بین بردن اخلاق، از بین بردن فرهنگ، مقابله با انقلاب اسلامی و مقابله با اسلام. هر فیلمی که اینها را داشته باشد، موردتوجه دشمن قرار می‌گیرد. بحث کیفیت این آثار در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد.

معاون پیشین نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی افزود: مشکل اصلی در مقابله با این جنگ نرم است که جمهوری اسلامی ادعای آن را دارد. اما متاسفانه سیستم‌هایی که وظیفه این نظارت و مقابله را دارند، آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و در میدان آنها بازی می‌کنند. این‌که خواهر امیر قطر که معلوم نیست پولش را از کجا تامین کرده، سرمایه‌گذاری یک فیلم ایرانی را انجام می‌دهد و علیه فرهنگ مردم کشور ما فیلم می‌سازد، یک بخش قضیه است و از جانب آنها طبیعی به نظر می‌رسد، اما ما باید مساله این طرف را حل کنیم که چرا خانه سینما با اهداف انقلاب اسلامی مقابله می‌کند. واقعا این جشنی که اخیرا خانه سینما برگزار کرد مطابق با اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم است یا نه اتفاقا در جهت جنگ نرم فعالیت می‌کند. به نظرم توجه به هر دو وجه این مساله ضروری است.

فیلمی مورد حمایت قطری‌ها

با مراجعه به شناسنامه «ناپدید شدن»، نام شرکتی ایرانی به عنوان سرمایه‌گذار این فیلم ذکر شده و تهیه‌کننده‌های فیلم هم پوریا حیدری‌اوره و علی صدرایی هستند، اما شواهد نشان می‌دهد قطری‌ها هم از این اثر حمایت مالی و از آن پشتیبانی کرده‌اند. به عبارت دیگر می‌توان گفت انستیتو فیلم دوحه به نوعی یک سرمایه‌گذاری ترکیبی مادی و معنوی از این فیلم کرده است.

با مراجعه به بخش «Grants» (کمک‌های مالی) سایت رسمی این کمپانی فیلمسازی قطری، می‌بینید که یک صفحه کامل به فیلم «ناپدیدشدن» اختصاص داده شده است. انستیتو فیلم دوحه در همین بخش توضیح داده که از استعدادهای درخشان فیلمسازی در جهان حمایت می‌کند. مدیریت این کمپانی را خواهر امیر قطر به عهده دارد که در سلامت منابع مالی آن تردیدهایی مطرح است. انستیتو فیلم دوحه همان شرکتی است که اسپانسر فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی هم بود.

درباره حمایت این کمپانی از فیلم «ناپدیدشدن» سوالاتی مطرح است؛ اول این‌که این اثر اولین فیلم بلند و سینمایی فیلمساز است و به‌طور طبیعی بجز مراجعه به فیلم‌های کوتاه این کارگردان، شناخت کاملی از او وجود نداشت. سرمایه‌گذاری این کمپانی روی فیلمی از فرهادی، باتوجه به جایگاه جهانی این کارگردان شاید طبیعی به نظر برسد، اما حمایت مالی از یک فیلمساز بی‌نام و نشان چندان منطقی نیست. مگر این‌که موضوع تلخ و سیاه فیلم، قطری‌ها را سر ذوق آورده باشد.

نکته دیگر این‌که فیلم در سکوت خبری کامل ساخته شد؛ انگار سازندگان با علم به فضای فیلمشان با این سکوت راه را بر هرگونه موانع احتمالی تولید و انتقادات بستند و نخواستند افکار عمومی چندان در جریان ساخت فیلمی برخلاف فرهنگ و سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی قرار بگیرند.

به نظر می‌رسد این دو مشارکت مالی قطری‌ها را با سینمای ایران باید فراتر از یک همکاری سینمایی به حساب آورد و باید به عنوان یک شیطنت فرهنگی از آن یاد کرد. «فروشنده» گرچه فیلمی در ادامه سینمای فرهادی است و ظاهرا ربطی به جریانی هدفمند و سیاسی از سوی خارج‌نشینان ندارد، اما وقتی پازل‌های بعدی همچون سرمایه‌گذاری در فیلمی مثل «ناپدید شدن» را کنار آن می‌گذاریم، به خطی برنامه ریزی شده و جهت دار می‌رسیم که آن تیره نشان دادن وضعیت جامعه و بی‌اعتنایی به باورها و اعتقادات جمهوری اسلامی ایران است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها