در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
مسلمانان ساکن میانمار همواره مورد آزار و اذیت دولت این کشور و بودائیان بودهاند، اما مسلمانان در ایالت راخین بیشترین حجم این خشونتها و آزار و اذیتها را متحمل شدهاند. طی سالهای اخیر هزاران مسلمان کشته، مجروح و آواره شدهاند، بسیاری از خانهها، سرپناهها و حتی مساجد آنها تخریب و به آتش کشیده شده است و نیروهای دولتی به روستاهای مسلماننشین حمله کرده و زنان، کودکان و مردان را کشته و خانهها را به آتش کشیدهاند.
مصطفی نجاریان رایزن سابق ایران در تایلند تاکید دارد که دولت میانمار بهدنبال جذب حمایتهای آمریکا و کشورهای غربی است و هر جا آمریکاییها حضور پیدا میکنند بحثشان این است که مسلمانان مانع رشد و توسعه هستند. وی در گفتوگو با جام سیاست در این زمینه به سوالاتمان پاسخ داده که میخوانید.
دلیل سکوت نهادهای بینالمللی در قبال نسلکشی مردم میانمار را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به شرایط استراتژیک اسقرار کشور میانمار در جنوب شرق آسیا، این بخش از جهان، از نظر سیاسی به دو بلوک آمریکایی و بلوک چینی تقسیم شده است. البته اخیرا در این بخش از جهان اکثر کشورهای منطقه تمایل چینگراییشان قویتر شده و آمریکا منافع خود را از دست رفته دیدهاند، فلذا کشور میانمار اهمیت خاصی پیدا کرده است. هم اکنون دولتمردان میانمار به خاطر فقری که در این کشور حاکم است در تلاش هستند به طرف بلوک آمریکا بروند تا بتوانند از حضور آمریکاییها و سرمایهگذاری این کشور و حتی اروپاییها در کشورشان بهره ببرند،چنانچه حتی شاهد بودیم که اوباما در دوران ریاست جمهوری خود، دو بار به کشور میانمار سفر کرد و این سفر برای رئیسجمهور آمریکا،حالا به بهانه اجلاسهایی که در آنجا بود،نشاندهنده اهمیت میانمار برای منافع آمریکا و کشورهای اروپایی است، لذا با نگرشی که میانمار و دولتمردان این کشور دارند تلاششان بر این است که به جذب حمایتهای آمریکا و کشورهای غربی بپردازند.
آمریکاییها هرجا حضور پیدا میکنند بحثشان این است که مسلمانان مانع رشد وتوسعه هستند، آنان مسلمانان را متهم به بنیادگرایی میکنند، اما در این میان با توجه به شرایط اخیر و تحولات بینالمللی، عربستان هم تلاش میکند تا از نفوذ مسلمانانی که انگیزههای سیاسی و انقلابی دارند ممانعت بهعمل آورد. بحث میانمار بحث دعوای اسلام و بودیسم نیست، هر چند درست است که اکثریت جمعیت کشور میانمار را بوداییها تشکیل میدهند و اقلیت آنها مسلمانان هستند که اکثر آنها از مهاجرین شرق آسیا و بنگلادش هستند، اما آنجا بحث اسلام و بودیسم نیست بلکه بحث مهاجرین و انصار است. اگر بخواهیم به جنبه تاریخی قضیه نگاه کنیم آنها میگویند ما خودمان کشور فقیری هستیم و مسلمانانی که از کشورهای دیگر آمدند و آنجا ساکن شدند، عاملی هستند که کشور ما دچار فقر بیشتری شود و بار بیشتری بر کشور تحمیل شود، لذا این تفکر منجر به این شده که درگیریهایی ایجاد شود و هرچند وقت یکبار شعلهور شود.
اما خلاصه بحث این است که مسلمانان در میانمار به دلیل اینکه مهاجر هستند و اینکه مسلمانان مانع رشد و پیشرفت کشور میانمار و ارتباط با کشورهای غرب هستند در نقطه ضعف قرار دارند.
چرا کنفرانس اسلامی نسبت به اتفاقاتی که برای مردم مسلمان میانمار رخ میدهد بیتوجهی میکند؟
کشورهای کنفرانس اسلامی، یا اتحادیه عرب یا کشورهای عربی اسلامی،برای مسلمانان میانمار محلی از اعراب قائل نیستند، چون آنها را بیگانه و جمعیت غیر بومی میدانند. بودیسم میانمار با بودیسم جاهای دیگر خیلی فرق میکند و از لحاظ تعصبهای اعتقادی متاسفانه جزو متعصبترین فرقه بودیسم در دنیا هستند. زمانی که آنجا رایزن بودم تلاشهایی کردیم و ارتباطات بسیار خوبی با دولت میانمار برقرار کردیم و از جامعه بودیسم آنجا دعوت کردیم تا به ایران آمدند و در گفتوگوی چندجانبه اسلام و بودیسم شرکت کردند و وقتی رفتند خیلی این موضوع تلطیف شده بود. فردی به اسم آقای آشین در آن زمان به ایران آمد و ایشان نفر سوم یا چهارم این کشور بود که خیلی در این قصه توانستیم تلطیف ایجاد کنیم. در زمانی با توجه به ارتباطی که با مسلمانان و شیعیان آنجا داشتیم حتی از مسلمانان متعصب آنجا که زیاد با ما راه نمیآمدند هم دعوت کردیم تا در مسابقات قرآنی و مناسبات ما شرکت کنند که قضیه در اینجا نیز تلطیف شد. لذا بهنظر میرسد چنین نگاههایی که منجر به اعتمادسازی میشود باید ادامه یابد. ما باید در رابطه با صلح و عدالت جهانی، بحث گفتوگوی اسلام و بودیسم را مطرح کنیم و با طرح اینکه اسلام دین جهانی برای صلح جهانی و عدالت جهانی و برابری است، انگیزه وحدت و برابری را بین ادیان تقویت کنیم. بهعنوان مثال کشور تایلند توانسته هماکنون شرایطی را بین ادیان و فرق مختلف با آستانه تحمل و مسالمتآمیزترین شرایط زندگی فراهم کند که این مرهون دولتمردان این کشور است و طوری مدیریت میکنند که هرکسی کار خودش را میکند و کسی به دیگر ادیان کاری ندارد و آن تعصب خشک و نگاه بد نسبت به ادیان دیگر وجود ندارد، ولی در میانمار متاسفانه این اعتقاد ایجاد نشده است.
به نظر شما آیا این کشتار مسلمانان یک نوع نسلکشی محسوب میشود ؟
زمانی که چهار پنج سال پیش قصه کشتار مسلمانان اوج گرفت مثلا بیست هزار خانه مسلمانان خراب شد.اما اعتقادم این نیست که نسلکشی صورت میگیرد چون اعتقادم این است که یک مقدار بدفهمی و عدم درک مشترک و مساله فقر است که منجر به این اتفاقات شده است چون آدم گرسنه نمیتواند ببیند که یک گرسنه دیگر آمده کنارش و از حق او ارتزاق میکند مگر اینکه اینقدر مثل یک مسلمان خودساخته باشدکه اگر یک قرص نان هم داشته باشد بگوید یک مقدارش هم به دیگری برسد، ولی خوب بوداییان میانمار اینطور نیستند، البته سیاستمداران میانماری دنبال این هستندکه جذب سرمایه خارجی و جذب توریسم کنند و به همین خاطر میخواهند شرایط را طوری در کشورشان ایجاد کنندکه اتفاقات خوب در کشورشان بیفتد.اما تنها قشر مظلوم آنجا مسلمانان هستند که جایگاه و پایگاه آنچنانی ندارند و دولت روی آنها و شیعیان حساب خاصی رو باز نمیکند. درست است که تلاشهایی برای فعال شدن تقریب مذاهب و ادیان میشود، ولی این تلاش خیلی اندک است و این قصه یک مقدار شکل سیاسی پیدا کرده است. البته دلیل سیاسی بودن این است که دولت میانمار دنبال این است که جلب حمایت آمریکا و کشورهای غربی را داشته باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: