نگاه اول

جنون تحـریم

پس از پایان جنگ جهانی دوم و غالب شدن راهبرد بین‌الملل‌‌گرایی در سیاست خارجی آمریکا کاخ سفید و کنگره به عنوان هسته مرکزی ساختار سیاسی این کشور همواره به دو ابزار برای پیشبرد اهداف خود توسل جسته‌اند که عبارتند از: ابزار نظامی و تحریم.
کد خبر: ۱۰۵۷۱۸۷

با مروری بر دست به دست شدن قدرت بین جمهوریخواهان و دموکرات‌ها در بازه زمانی پایان جنگ جهانی دوم تاکنون، جمهوریخواهان همواره به نظامی‌گری و دموکرات‌‌ها به تحریم توسل جسته‌اند. با وجود این در دوره ترامپ و نظر به رای بالای جمهوریخواهان و دموکرات‌ها در مجالس نمایندگان و سنا به قطعنامه تحریم علیه ایران، روسیه و کره‌شمالی که در مجلس نمایندگان با 419 رای مثبت و 3 رای منفی و در سنا با 98 رای مثبت و 2 رای منفی تصویب شد، می‌توان چنین برداشت کرد که تحریم به رویکرد مشترک دموکرات‌ها و جمهوریخواهان تبدیل شده است. این مصوبه هرچند در کنگره آمریکا با آرای بالا به تصویب رسیده است، اما در خارج از این کشور علاوه بر واکنش‌ شدید ایران، روسیه و چین با مخالفت متحدان غربی آمریکا همچون آلمان و فرانسه نیز مواجه شده است تاجایی که زیگمار گابریل وزیر خارجه آلمان گفت: تحریم‌های جدید آمریکا منافع اروپا را به خطر انداخته و قابل پذیرش نیست.

به نظر می‌رسد با چنین بازخوردی آمریکا باردیگر در ورطه یکجانبه‌گرایی گرفتار شده است. به عبارتی ترامپ نیز همچون بوش پسر که به علت سیاست یکجانبه‌گرایی و حمله به افغانستان و عراق هزینه‌های زیادی را به آمریکا تحمیل کرد، مسیری را آغاز کرده است که فرجام آن هزینه‌های به‌مراتب سنگین‌تر برای واشنگتن به همراه خواهد داشت. روسیه و ایران قدرت‌هایی با موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک هستند که عمق نفوذ منطقه‌ای و بین‌المللی آنها را نمی‌توان نادیده گرفت. در چنین شرایطی قانونگذاران آمریکایی و رئیس‌جمهور این کشور با تشدید یکجانبه‌گرایی دچار اشتباه محاسبه‌ای شده‌اند که با منطق روابط و تجارت بین‌الملل همخوانی ندارد. در واقع با وضع این تحریم‌ها به پیشبرد اهداف نامشروع آمریکا نه‌تنها کمکی نخواهد شد که حاصل آن فشار به اقتصاد آمریکاست؛ اقتصادی که پس از بحران اقتصادی 2007 و هزینه‌های سرسام‌آور دخالت‌های نامشروع آمریکا در افغانستان و عراق تا حدودی توانسته خود را بازیابد بدون شک با این اقدام افول اقتصادی و سیاسی آمریکا تشدید خواهد شد. چراکه براساس اعلام صندوق بین‌المللی پول میزان بدهی‌های خارجی آمریکا در پایان 2015 معادل 108 درصد تولید ناخالص ملی این کشور شده است. علاوه بر این وزارت خزانه‌داری آمریکا بدهی این کشور تا پایان دولت اوباما را نزدیک به 20 هزار میلیارد دلار اعلام کرده است.

اما جالب‌تر از همه این‌که دونالد ترامپ در جریان مناظره انتخاباتی با هیلاری کلینتون بصراحت اعلام کرد: آمریکا تاکنون با انتشار دلارهای بدون پشتوانه توانسته به نوعی اثرات منفی افزایش بدهی‌های خارجی را کنترل کند اما این برای آینده امکان‌پذیر نیست و در نهایت اقتصاد آمریکا با این بدهی زمین خواهد خورد. تردیدی نیست مادر تحریم‌ها به جای فشار اقتصادی به ایران و روسیه و کره‌شمالی که درپی سال‌ها تحریم آبدیده شده‌اند، فشارها بر اقتصاد آمریکا را که در مرحله شکنندگی قرار دارد، تشدید خواهد کرد.

علاوه بر این تجربه شکست‌خورده تحریم‌های قبلی آمریکا که زمانی مقامات دولت بوش پسر و اوباما از آنها با عنوان تحریم‌های فلج‌کننده و هوشمند یاد می‌کردند، نشان می‌دهد تحریم‌های جدید آمریکا که از آنها به عنوان مادر تحریم‌ها یاد می‌کند نیز نتایج معکوسی برای واشنگتن به همراه خواهد داشت و آن انزوای بیشتر آمریکا در عرصه روابط بین‌الملل است. انزوایی که به علت رفتار‌های نامتعادل ترامپ در قبال مسائل بین‌المللی نظیر بی‌اعتنایی به معاهده تغییرات آب و هوایی، آمریکا را به کشوری یاغی در قبال مسائل جهانی بدل کرده است و میزان تنفر از سیاست‌های آمریکا را در سطح افکار عمومی جهانی افزایش داده است.

دکتر مراد عنادی / مدیرمسئول

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها