بحران فعلی میان کشورهای عربی پیچیده و کم‌سابقه است، درواقع خلأ رهبری در جهان عرب وجود دارد، البته اگر همچنان کشورهای عربی را به عنوان جهان عرب بدانیم.
کد خبر: ۱۰۴۷۲۹۴

به دلیل این‌که معتقدم جهان عرب از هم فروپاشیده است و مانند سابق رهبریت واحدی ندارد تا بتواند حول محور آن اعراب را جمع کند، ملک فیصلی وجود ندارد که حول محور ایدئولوژیک بتواند جهان عرب را دور هم جمع کند، صدام حسینی هم وجود ندارد که بتواند با زورگویی جهان عرب را گردهم بیاورد. جهان عرب، جهان فروپاشیده‌ای است که واگرایی در آن موج می‌زند، یمن هم تحت آماج حملات ددمنشانه عربستان قرار گرفته است همچنین کشورهای دیگری از جمله عراق، لبنان و... مشکلات خود را دارند.

لذا در مجموع راهبرد و مرکزیتی وجود ندارد و در یک خلأ قدرت در منطقه عربی روبه‌رو هستیم، به نظر می‌رسد بحران اخیر میان کشورهای عربی تیر خلاصی است که در حال اصابت به جایگاه کشورهای عربی است. مشخص نیست به کدام سمت می‌رویم؟ آیا این بحران پایان‌پذیر هست یا همچنان مانند بحران‌های دیگر منطقه مثل سوریه، یمن و بحرین ادامه‌دار خواهد بود؟ اما در هر حال خلأ قدرتی در جهان عرب وجود دارد، تحولات امروز در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و واگرایی موجود اوج فروپاشی جهان عرب است و امکان برگشت برای سعودی‌ها به دلایلی از جمله بافت فکری، غرور و... عقب‌نشینی از شروط سیزده گانه‌ای که برای قطر مطرح کرده‌اند، وجود ندارد. به همین دلیل امکان حل سریع این بحران وجود ندارد، درعین حال قدرت مانور قطری‌ها هم بسیار محدود بوده و به نظرم بسیار سخت است که بتوانند این شرایط را بپذیرند، البته همان‌طور که اعلام شد این شروط مورد پذیرش قطر قرار نگرفت.

شرایط عنوان شده از سوی عربستان بهانه‌ای برای آغاز یک جنگ تمام‌عیار علیه قطر است. این جنگ یا جنگ نظامی خواهد بود یا جنگ سیاسی، اقتصادی با همه ابعادش. لذا قطری‌ها باز هم قدرت مانورشان بسیار محدود است. هر دو طرف به سمتی می‌روند که برون‌رفت از آن مشکل خواهد بود. چند گزینه برای سعودی‌ها در قبال قطر وجود دارد؛ یکی از این گزینه‌ها تشدید محاصره اقتصادی قطر و به دنبال آن دگرگون شدن وضعیت قطر و شکل‌گیری کودتا در آنجا با توجه به سابقه این اتفاق در آنجا است.

یکی دیگر از گزینه‌های سعودی‌ها علیه قطر بسیج کشورهای عربی علیه این کشور است، البته این امر امکان‌پذیر نیست مگر این‌که عربستان کشورهایی مانند کومور، جیبوتی، سومالی و نظایر این کشورها را وارد موضوع کند، به دلیل این‌که شاهد بی‌طرفی از سوی بسیاری از کشورهای عربی نسبت به بحران موجود هستیم. برای قطری‌ها هم موضوع تمکین در برابر شروط سیزده‌گانه عربستان حیثیتی است و احتمال دارد به سوی کشورهای بزرگ و بازیگران منطقه‌ای ایران و ترکیه روی آورند، ایران حمایت اقتصادی و سیاسی خود را از قطر اعلام کرده و ترکیه نیز بشدت حمایت نظامی خود را از قطر اعلام کرده است، بنابراین در صورتی که این وضعیت ادامه یابد، رویارویی بین بازیگران منطقه‌ای پیش می‌آید. به این معنی که ترکیه با عربستان درگیر می‌شود که البته در حال حاضر آثار درگیری سیاسی را کاملا می‌بینیم.

تصویر آغاز ولیعهدی جدید در عربستان با این پیش‌زمینه و با حمایت قدرت‌های بزرگ و بخصوص آمریکا یک تصویر بحران‌زا و جنگجویانه‌ای ایجاد می‌کند. مهم‌ترین هدف ولیعهد جدید زیر چتر آوردن کل کشورهای حوزه خلیج‌فارس است تا بتواند به یک قدرت بلامنازع منطقه‌ای دربیاید که امکان‌پذیر نیست. گرچه از قطر آغاز کرده است، اما درعین حال امکان تسلیم صددرصد عمان، کویت و همچنین قطر وجود ندارد، به دلیل این‌که در یک منظومه رقابتی آمریکا و انگلیس قرار گرفته و انگلیسی‌ها اجازه نمی‌دهند چتر آمریکایی بر سر این کشورها به طور مطلق باز شود و آنها هم دنبال سهم‌خواهی هستند و اجازه نمی‌دهند سهم‌شان از دست برود.

محمد بن سلمان منطقه را به سمت و سوی ناامنی و رقابت تنگاتنگ امنیتی پیش می‌برد که در آن قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را وارد این بحران خواهد کرد.

دکتر عباس خامه‌یار/ کارشناس مسائل منطقه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها