بررسی احساس هراس از جرم در همایش جرم، ترس و قربانی

سایه ترس بر فضای شهری

جرم، رفتاری خلاف هنجارهای اجتماعی است که باعث ترس در «بزه دیده» می‌شود و به مرور، احساس امنیت را در جامعه کاهش می‌دهد. براساس آمار مراجع قضایی، سرقت، ضرب و جرح و توهین به اشخاص در صدر جرایمی است که در ایران رخ می‌دهد. در کنار این موارد، موضوع مهم دیگر، احساس ترس از جرم است. بعضا دیده می‌شود که آمار جرم و کج روی در جامعه پایین است، اما افراد با توجه به شرایط حاکم، احساس ترس می‌کنند و امنیت جامعه را پایین می‌بینند که مقابله با این احساس ناامنی در ایجاد جامعه‌ای امن و پویا نقش مهمی دارد.
کد خبر: ۱۰۲۲۲۸۳

نشست جرم، ترس و قربانی با حضور دکتر حسین سراج‌زاده، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران و دکتر اعظم آهنگر، استاد دانشگاه در سالن جلسات انجمن جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در ابتدای این نشست، از دوران گذار جامعه ایرانی از سنت‌گرایی به مدرنیسم به عنوان مسیری که عبور از آن بیش از 100 سال به درازا کشیده است، یاد شد و مسائلی چون ترس از جرم و ناامنی در قالب آن مورد بررسی قرار گرفت. به گفته جامعه‌شناسان، دوران گذار جامعه ایرانی به نسبت جوامع دیگر طولانی‌تر شده تا آنجا که آسیب‌هایی چون بی‌تفاوتی اجتماعی، عدم امنیت اجتماعی و ترس از وقوع جرم را به دنبال داشته است. در این نشست، الگوی منطقه‌ای ـ طبقاتی به عنوان موضوعی مهم در ایجاد احساس ناامنی و ترس از وقوع جرم مورد اشاره قرار گرفت و تاکید شد که مساله جرم و ترس از آن باید به موضوعی ملی تبدیل شود و تمرکز بر کاهش فقر و فاصله طبقاتی خصوصا در مناطق پایین شهر و حاشیه نشین افزایش یابد. در بخش دوم نشست نیز به بررسی ریشه‌های هراس از جرم در زنان پرداخته شد و راهکارهای مبارزه با این آسیب از جمله مبارزه با نگاه مردسالارانه در جامعه ایرانی، آموزش نوع ترس‌ها و شیوه مبارزه با آنها مورد تاکید قرار گرفت.

احساس عدم امنیت اجتماعی

دکتر حسین سراج‌زاده، جامعه‌شناس موضوع بحث خود را تاثیر الگوی منطقه‌ای ـ طبقاتی بر ترس از وقوع جرم نامید و گفت: فرد زمانی که لحظه‌های دلهره‌آور و ترسناک گذشته را به یاد می‌آورد، دچار ترس می‌شود و امنیت روانی‌اش به خطر می‌افتد، به نحوی که ممکن است به این نتیجه برسد که در شرایط ناامنی اجتماعی به‌سر می‌برد. سراج‌زاده با بیان این که بحث‌های مربوط به بزه دیدگی از حدود دهه 70 میلادی از دو جهت مطرح شده است، افزود: یکی از این دو سو به ترس از جرم و بزه دیدگی با نگاه آماری پرداخته است. در این بحث به رقم سیاه وقوع جرم پرداخته و سعی شده با توجه به اختلاف آمار رسمی و تعداد واقعی جرم در جامعه، احساس امنیت مورد بررسی قرار گیرد. سوی دیگر نیز بحث‌هایی را در‌بر‌می‌گیرد که ناظر بر خود قربانی است، به این معنی که به‌جای معطوف شدن بر مجرم، روی قربانی تمرکز می‌شود و با شناسایی آسیب‌هایی که او از جرم دیده، مورد حمایت لازم قرار می‌گیرد. در این بحث همچنین به تغییراتی که به واسطه بزه دیدگی در سبک زندگی، نظام شخصیتی و رفتاری، احساسات و مشکلات فرد ایجاد شده، پرداخته می‌شود. البته در این میان نگاه محافظه کارانه دیگری هم وجود دارد که نقش خود بزه دیده را در وقوع جرم بررسی می‌کند و در تلاش است تا به این سوال پاسخ دهد که نقش فرد در ایجاد جرم چقدر است؟ بعضا دیده شده که براساس این نگاه، بزه دیده در جایگاه متهم قرار گرفته است.

ارتباط ترس از جرم با زندگی

سراج‌زاده، با ارائه آمارهای بزه دیدگی در مناطق مختلف تهران به تاثیر الگوی منطقه‌ای ـ طبقاتی بر ترس از جرم پرداخت و افزود: آمارهای دو تحقیق دانشگاهی که میزان ترس از وقوع جرم در مناطق مختلف تهران را مورد بررسی قرار داده، نشان می‌دهد که بزه دیدگی و ترس از آن، الگوی طبقاتی دارد. در یکی از این تحقیق ها، منطقه سه تهران شامل محله‌های مرفه نشین مانند یوسف‌آباد با منطقه 12 شامل محله‌های آسیب‌دیده‌ای چون شوش و خزانه از لحاظ بی‌سازمانی اجتماعی، بزه دیدگی، ترس از جرم و احساس ناامنی مورد قیاس قرار گرفته است. داده‌های این تحقیق نشان می‌دهد، غیر از پیوند محله ای، شرایط منطقه سه از لحاظ سایر شاخص‌ها مانند نظم اجتماعی، تعلق خاطر به محله، تنوع خرده فرهنگی، نگرانی اجتماعی و نگرش نسبت به عملکرد پلیس مناسب‌تر است تا آنجا که ساکنان این منطقه تقریبا دو برابر اهالی منطقه 12 احساس امنیت می‌کنند. نگرانی از وقوع جرم هم در بین آنها که از شرایط اجتماعی ـ اقتصادی بهتری برخوردارند، کمتر است. سراج‌زاده به تحقیق گسترده‌تر دیگری نیز که به مقایسه محله‌های مختلف تهران از حیث جرم و بزه دیدگی پرداخته است، اشاره کرد و گفت: در این تحقیق، مسائلی چون میزان درآمد، مهاجرت و تحصیلات زنان مورد بررسی قرار گرفته که نتیجه آن نیز تائید می‌کند، مناطق بالای شهر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی، ‌شرایط بهتری دارند و احساس امنیت در ساکنان آنها بیشتر است.

مساله جرم؛ موضوع ملی

سراج‌زاده معتقد است، باید به مساله جرم به عنوان عامل تهدید‌کننده برای همه طبقات جامعه نگاه کرد. او گفت: احساس ناامنی و بزه دیدگی الگوی طبقه‌ای ـ منطقه‌ای دارد و با بی‌سازمانی اجتماعی محله ارتباط پیدا می‌کند. مساله‌ای که در محله‌های فرادست شهر یا مرفه‌‌نشین بسیار کمتر دیده می‌شود تا محله‌های پایین شهر. بنابراین مساله ترس از جرم و ناامنی، مساله‌ای طبقاتی است و باید تقویت امنیت و آرامش، کاهش ترس از بزه و بزه دیدگی را در قالب سیاست‌های محله‌ای و منطقه‌ای و با توجه به مناطق فرودست و پایین شهر دنبال کرد. این در حالی است که باید راه‌حلی اجتماعی ـ اقتصادی داشت تا بتوان میزان جرم در جامعه را کاهش داد، طوری که همه طبقات اجتماعی از رویه‌های مناسب بهره‌مند شوند و در نتیجه، جرم از یک مساله طبقاتی به مساله ملی تبدیل شود.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران افزود: برای شهرداری‌ها مهم است که ظاهر شهر آراسته باشد. از این رو به جمع‌آوری معتادان متجاهر و افراد بی‌خانمان می‌پردازند. این در حالی است که حل آسیب‌های اجتماعی چون فقر و شکاف طبقاتی باید در اولویت قرار گیرد. از این روز، نیاز است تا سیاست‌ها بر کاهش فقر و فاصله طبقاتی در جامعه و بهبود شرایط زندگی خصوصا در محله‌های کمتر بهره‌مند و حاشیه‌نشین متمرکز شود تا از این طریق، بی‌سازمانی اجتماعی کاهش و احساس امنیت افزایش یابد.

راهکارهایی برای مقابله با ترس

اعظم آهنگر، استاد دانشگاه به راهکارهای موجود برای مقابله با ترس در زنان اشاره کرد و گفت: واکنش زنان نسبت به ترس‌های مختلف‌ در دو دسته برخوردهای مبتکرانه و فعالانه و برخوردهای واکنشی و منفعلانه جای می‌گیرد. بعضا دیده می‌شود که زنان در مقابله با ترس هایشان از راهکارهای منفعلانه استفاده می‌کنند و تسلیم شرایط می‌شوند. نادیده گرفتن مشکل، توجیه، تغییر در رفتار و خودسرزنشی از نمونه‌های این رفتار منفعلانه است. این رفتارها نیز ریشه در تربیت دختران در خانواده‌ها دارد. دختری 12 ساله را تصور کنید که برای خرید به سوپرمارکت سر کوچه شان رفته و مورد آزار کلامی مردی غریبه قرار گرفته است. این دختر وقتی به خانه برمی‌گردد باید با چتر حمایتی والدین روبه‌رو شود، اما شاهد هستیم که بعضا پدر و مادر، دخترشان را سرزنش می‌کنند و مثلا می‌گویند اگر تو با فلان شلوار یا مانتو بیرون نرفته بودی، این اتفاق رخ نمی‌داد. این نوع رفتار باعث می‌شود که این دختر دیگر تا آخر عمرش، اگر هم مورد تعرض قرار گرفت، حرفی نزند و خودش را مورد سرزنش قرار دهد تا متهم نشود در حالی که رفتار مناسب این است که به کودک بگوییم در جامعه افراد بیماری وجود دارند که شرایط فیزیکی شما که در بلوغ هستی، ممکن است برایشان وسوسه‌انگیز باشد. بنابراین بهتر است به تنهایی در برخی محل‌ها تردد نکنی یا با دوستانت بروی چون ما همه افراد در خیابان را نمی‌توانیم درمان کنیم.

آهنگر درباره راهکارهای فعالانه نیز گفت: تغییر دادن فضا و حل کردن ماجرا در بیرون از فضای خصوصی، مقابله با نگاه مردسالارانه و مراجعه به مشاور حرفه‌ای یا اقامه دعوی در مراجع حقوقی در برابر ظلمی که به آنها وارد می‌شود و برخورداری از حمایت‌های خانواده و جامعه از جمله راهکارهای فعالانه است.

زنان و احساس امنیت اجتماعی

در نشست جرم، ترس و قربانی، دکتر اعظم آهنگر، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه به بررسی ترس زنان از قربانی شدن و راهکارهای مبارزه با آن پرداخت. او گفت: براساس تحقیقات به عمل آمده، زنان سالمند بیشتر از زنان جوان می‌ترسند. آنها فضاهای عمومی را بیشتر ترسناک می‌بینند و شرایط خاص از جمله گرافیتی‌های روی دیوار، تاریکی هوا و باریکی کوچه‌ها آنها را بیشتر به هراس می‌اندازد. زنان با افزایش درآمد، کمتر دچار ترس می‌شوند. این در حالی است که مردان، برعکس هستند. همچنین هراس زنان و مردان در خصوص نوع جرم و شرایط آن متفاوت است. برای مثال مردان در تعریف سرقت، صرفا به اتفاقی که رخ داده اشاره می‌کنند اما زنان مسائل دیگری را هم به این جرم پیوند می‌دهند؛‌ مثلا دیده شده که زنی مورد سرقت قرار گرفته و گفته است: اگر سارق، هنگام کشیدن کیفم مرا هل می‌داد و سرم با برخورد به جدول خیابان، می‌شکست و من کشته می‌شدم، چه؟ این سوال نشان می‌دهد که زنان، جرایم را از چند جنبه درک می‌کنند و ممکن است سرقت را معادل قتل هم ببینند. همچنین زنان متاهل، مادران و زنان مطلقه بیشتر دچار ترس می‌شوند. زنانی که یک بار قربانی جرم شده‌اند هم بیشتر احساس هراس می‌کنند و این حس بر روند زندگی آنها و مسائل رفاهی‌شان تاثیر مستقیم می‌گذارد.

زنان از چه جرایمی می‌ترسند

این جامعه‌شناس گفت: به طور کلی، آسیب‌هایی که زنان بیشتر از همه از آنها می‌ترسند، شامل اعتیاد، تجاوز، تنهایی، مرگ یکی از بستگان، سرقت، خیانت همسر، به قتل رسیدن، مشاجره، تعرض کلامی و غیرکلامی، تردد در مکان‌های ناشناس، کیف قاپی، تصادف، دزیده شدن و خشونت خانگی است که می‌توان آنها را در سه دسته عمده ترس‌های موردی مانند خشونت خانوادگی یا فضاهای عمومی، ترس از آزارهای جنسی و ترس از استیلای مذکر جای داد. آهنگر افزود: زنان در مقابل خشونت خانوادگی از راهکارهایی چون سکوت، پناه بردن به مکان‌های مقدس، قهر کردن و تظاهر به تنها نبودن استفاده می‌کنند. در مقابل ترس از تنهایی به دعوت مهمان، تماس تلفنی با افراد قابل اعتماد و ایجاد سر و صدا برای تظاهر به تنها نبودن بهره می‌برند.

ترس از تعرض در فضاهای عمومی نیز راهکارهای مشابه از جمله عدم حضور در زمان‌های پرخطر (ساعات پایانی شب)، استفاده از وسایل عمومی، دفاع شخصی و جدی و خشن نشان دادن چهره را نشان می‌دهد. ترس از استیلای مذکر در خانواده نیز با تعامل، خدعه، تسلیم و مخفی‌کاری همراه است. این هراس در محیط‌های شغلی نیز با راهکارهای مشابه و اضافه شدن مقابله به مثل و افزایش دقت و پشتکار همراه است.

ریشه در نگاه مردسالارانه است

این استاد دانشگاه با بیان این که در جامعه ایرانی، مردان در مقام بالاتری نسبت به زنان قرار داده شده‌اند، گفت: نوع نگاه استیلا و برتری مردان در جامعه ایرانی نسبت به زنان کاملا مشهود است. این مساله، باعث کاهش اعتماد به نفس زنان و ایجاد محدودیت برای آنها می‌شود. ما می‌توانیم این نگاه مردسالارانه را در فضای عمومی جامعه ببینیم. برای مثال کمتر پارکی در شهر ما وجود دارد که نیمکت هایش براساس فیزیک زنان طراحی شده باشد. اتوبوس‌های بی‌آر تی هم همین شرایط را دارند. جوی آب 90 سانتی متری، مناسب عبور زنان باردار نیست و مواردی از این دست که همه نگاه مردسالارانه در جامعه ما را ثابت می‌کند و در یک فرآیند، به ترس زنان از فضای عمومی و خصوصی منجر می‌شود.

یزدان مرادی

حوادث

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها