در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
با آنها که همکلام شوید و دل به دلشان بدهید، هنوز از بچههایشان و خاطرات شیرین روزهای قدیم حرف میزنند؛ آن هم بچههایی که سالهاست آنها را رها کردهاند و پی زندگی خودشان رفتهاند.
بندرت پیش میآید فردی را در این آسایشگاه پیدا کنید که از فرزندش، بدگویی کند. آنها تا دلتان بخواهد از جگرگوشههایشان، جور و سختی دیدهاند، اما با عزت نفس و بزرگواری، زندگی جدید در آسایشگاه سالمندان و معلولان را پذیرفتهاند، بیآن که شکایتی از فرزندانشان داشته باشند.
یکی از همین سالمندان تنها، سکینه محسنیان است که حدود ده ماه پیش، خانوادهاش او را به آسایشگاه کهریزک آوردهاند. حالا بزرگترین آرزوی سکینه این است که خانوادهاش او را فراموش نکنند و هرازگاهی به او سر بزنند.
این گروه از سالمندان را باید در زمره گروههای فراموش شده در سال نو به حساب آورد که جز مددکاران موسسه و خیران خوشقلب، کسی برای تبریک عید به آنها سر نمیزند.
خیلی از سالمندان این موسسه با هم رفیق و همدم هستند. انگار آنها یاد گرفتهاند چطور با وجود جور آشنایان، با زندگی قهر نکنند و با سلاح دورهمیهای سالمندی به جنگ غصههایشان بروند.
سالمندی از دریچه نگاه مددجویان
سالمندان کهریزک در چهار بخش مجزا زندگی میکنند. بخش سالمندان مرد از زن جداست و هر بخش مردانه و زنانه هم خودش به دو قسمت دیگر تقسیم میشود.
سالمندانی که بتوانند روی پای خودشان بایستند و کارهای شخصیشان را خودشان انجام بدهند، در کنار همدیگر نگهداری میشوند، اما سالمندانی که نیاز به درمان و مراقبت شبانهروزی داشته باشند، در بخش دیگری نگهداری میشوند.
در کنار بخش سالمندان هم گروهی از بیماران مبتلا به «ام اس» زندگی میکنند که به دلیل بیسرپرستی یا بدسرپرستی، زندگی در آسایشگاه خیریه کهریزک را انتخاب کردهاند.
با مددکار موسسه که همقدم میشویم، او تقریبا همه سالمندان را با اسم میشناسد. به قول خودش، هر روز با آنها زندگی میکند و دیگر خودش را عضوی از خانواده کهریزک میداند. آنهایی هم که تازه آمدهاند و هنوز اسمشان را نمیداند، معمولا با اسم باباجان و مامان جان صدا میزند.
بیشتر سالمندان از دیدن مددکاران موسسه خیریه کهریزک خوشحال میشوند، با همدیگر شوخی میکنند و مدام با زبان لبخند با هم حرف میزنند. اگر لباس فرمشان نباشد، شاید اصلا نشود در یک جمع چند نفره، مددکار را از مددجو تشخیص داد. در موسسه کهریزک، سالمندان بیشتر تمایل دارند با هماتاقیهایشان دمخور شوند. بعد از مدتی انگار عضوی از خانواده همدیگر میشوند، به هم محبت میکنند و از شیرینیهای قدیم برای هم میگویند.
معلولان کهریزک، چشم انتظار نوروزی متفاوت
در آسایشگاه کهریزک علاوه بر سالمندان، معلولانی زندگی میکنند که آنها هم یا به دلیل بیسرپرست بودن یا بد سرپرست بودن گذران زندگی را در آسایشگاه کهریزک تجربه میکنند.
صغری لاله عصر، یکی از همین معلولان مددجوی کهریزک است که با ویلچر حرکت میکند. صغری وقتی چشم به دنیا باز میکند، خانوادهاش به دلیل جثه بسیار ریزش او را در بیمارستان رها میکنند تا او هیچگاه چهره پدر و مادر واقعیاش را نبیند و بچههای آسایشگاه برایش همان نقش خانواده نداشتهاش را بازی کنند.
صغری حالا در صنایع دستی، فرد خبرهای شده و آثار چشمنوازش را به فروش میرساند. به قول خودش، زندگی در این آسایشگاه، برایش حکم خانه پدری را دارد که حضور خیران در ایام مختلف سال، حس انسانیت و زندگی را در این خانه پدری جاری میکند .
او هم از ترحم بیزار است و میگوید: تو را به خدا در روزنامهتان بنویسید اگر به دیدن ما میآیید، احساس کنید با دوستتان حرف میزنید و با ما مثل یک شهروند عادی برخورد کنید، نه این که برای زندگی ما اشک بریزید، آه و ناله کنید یا از گذشته ما پرس و جو کنید، چون اینها دردی از ما دوا نمیکند. ما فقط دنبال همدمی هستیم که مثل یک دوست با ما رفتار کند .
این خواستههای ساده و صادق، خواسته اغلب مددجویان است که دوست دارند در کنار عیددیدنیهایمان، آنها را هم از یاد نبریم و در گوشه ذهنمان، بازدید از آسایشگاه خیریه کهریزک را هم در برنامههای عیدمان بگنجانیم .
امین جلالوند - گروه جامعه
ویژه نامه نوروزی جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد