از چهاردهمین روز فروردین تا 25 اسفند سال 95 را همراهمان بودید . یک‌سال تمام مهمان خانه‌های گرمتان بودیم‌. در این یک سال ازخبرهای تلخی مثل مرگ دو ستایش در نی‌ریز و پاکدشت ورامین برایتان گفتیم که چگونه قربانی امیال پلید دو مجرم شدند و جان خود را از دست دادند. از مرگ سربازانی گفتیم که قربانی بی‌احتیاطی راننده شدند و در واپسین روزهای مرخصی خود به دره مرگ افتادند و در اوج جوانی نور زندگی‌شان خاموش شد‌. از زنان و مردانی برایتان گفتیم که دست به جنایت زدند و همسر، پدر، شوهر، مادر یا فرزندان خود را قربانی انگیزه‌های متفاوتی کردند.
کد خبر: ۱۰۱۱۸۷۲

از زندگی افرادی گفتیم که بر اثر سوانح تصادف مرگ مغزی شدند و خانواده‌هایشان در اقدام‌های خداپسندانه‌ای اعضای بدن آنها را به بیمارانی که سال‌ها با مرگ و رنج دست و پنجه نرم می‌کردند، بخشیدند و زندگی را به این بیماران هدیه کردند. از خانواده‌های داغدیده‌ای گفتیم که در حالی که مرگ و زندگی قاتلان فرزند، همسر یا پدر و مادرشان در دستان آنها بود، اوج انسانیت را معنا کردندو با بخشش محکومان به اعدام زندگی را به آنها هدیه کردند تا نجات یابند و راه راست را در پیش بگیرند.

نوشتن ما و روایت‌هایمان برای آن است که به مردم، مسئولان و حتی خودمان گوشزد کنیم که حادثه همیشه در کمین است. پس همه باید به هم کمک کنیم تا دنیایی بسازیم خالی از حادثه، مهربانی را با هم تقسیم کنیم و به هم احترام بگذاریم و از حوادثی که در اطرافمان رخ می‌دهد، درس عبرتی بگیریم که گاه ممکن است همین حوادثی که می‌خوانیم و به آرامی از کنار آن رد می‌شویم در کمین ما باشد که بهتر است دقت بیشتری کنیم که گرفتار حوادث نشویم. در این یک سال ما دیدیم و شما خواندید.

معصومه ملکی/ روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها