در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در این بین تلویزیون با توجه به دربرگیری بالا یکی از موثرترین وسایل برای آگاهسازی عمومی به حساب میآید که تمامی کشورهای جهان از آن بهره میگیرند. مجموعههای تلویزیونی نیز با توجه به قصهگو بودنشان بیش از دیگر برنامهها مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و قابلیت انتقال پیامهای مورد نظر را به شکل زیرپوستی دارند. شبکههای تلویزیونی کشورمان هم به این موضوع توجه خاصی نشان داده و در مجموعههای تلویزیونی بسیاری به مقوله سلامت پرداختهاند که در ذیل به آن خواهیم پرداخت. این در حالی است که به زودی جشنواره فیلم سلامت در هفته اول شهریور برگزار میشود که میتواند مخاطبان زیادی از طیفهای مختلف جامعه داشته باشد.
آخرین ستاره شب
در دهه 70 به مرور برخی از کارگردانها و فیلمنامهنویسها سراغ مضامین خاصتر مربوط به حوزه سلامت رفته و آثاری را پیش روی مخاطبان خود قرار دادند. در آن سالها عامه مخاطبان اطلاعات چندانی از بیماری ایدز نداشته و پرداختن به آن هم جزو خطوط قرمز شبکهها بود، اما سرانجام منوچهر پوراحمد در آخرین ستاره شب سراغ این موضوع رفته و آن را در بستر ملودرامی عاشقانه روایت کرده است. پسری جوان پس از چند سال اقامت در اروپا و تحصیل برای ازدواج با دختر عمویش به ایران بازگشته که به یکباره با خبر ابتلایش به ویروس اچآیوی مواجه شده و زندگیاش دچار مخاطره بزرگی میشود. پوراحمد در این مجموعه چندان روی خود بیماری مانور نداده و بیشتر روی وجوه ملودرام قصهاش مانور داده است. آخرین ستاره شب در آن سالها مورد توجه طیف عظیمی از مخاطبان قرار گرفت، اما در دیدار دوباره در سالهای اخیر تا حدودی کهنه و کند به نظر میرسد.
آپارتمان
این مجموعه خوشساخت و پربیننده به کارگردانی اصغر هاشمی که دست پری هم به لحاظ بازیگر داشت، در حاشیه داستان خود به سلامت جسم و روح هم پرداخته است. تصادف دکتر با بازی امین تارخ با زنی تنها آن هم در شب مراسم ازدواجش نقطه عطف آغازین فیلمنامه آپارتمان به حساب میآید که در ادامه به فراموشی گذرای زن بر اثر ضربه به سرش منتهی میشود.
در کنار آن باید به مشکلات جسمی نویسنده جوان که سابقه حضور در جبهههای جنگ را داشته و نیز مرد میانسال مکانیک که برای نگهداری از مادرش در خانه خود دچار مشکل شده، اشاره کرد که چرخهای داستان را با شتاب بیشتری به حرکت وامیدارد.
ساختمان پزشکان
سروش صحت در این مجموعه تلویزیونی قهرمان خود را دکتر افشاری قرار داده که به عنوان روانشناس چه در زندگی مشترک و چه در شغل خود با مشکلات زیادی روبهرو است. صحت برای آن که فضای فانتزی کارش را از واقعیت دور کند به تحصیل افشار در دانشگاه بینام و نشانی به نام مومباسا اشاره کرده و شوخیهای فوقالعادهای را تدارک دیده که مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفته است. در کنار شوخیهای نوشته شده صحت به مشکلات موجود در جامعه هم به شکل زیرپوستی پرداخته و در لباس طنز نگاهی گزنده به آنها کرده که خوشایند مخاطبان نخبهتر خود قرار گرفت. البته نباید از بازیهای درخشان بهنام تشکر، هومن برق نورد، فرناز رهنما و شقایق دهقان نیز بسادگی گذشت.
در پناه تو
ملودرام عاشقانه حمید لبخنده که در اوایل دهه70 جریانساز شده و داستان خود را بر پایه زندگی چند دانشجوی جوان هنر پیش میبرد. در این بین دو شخصیت (رامین و پارسا) به لحاظ شخصیتی دچار مشکلاتی هستند که البته این دومی تا حدود زیادی به دلایل مختلف کمرنگ شده و کاملا به حاشیه رانده شده است. رامین نمونه کاملی از یک انسان نامتعادل است که برای ثابت کردن خود به خانوادهاش دست از ازدواج با دختر عموی ثروتمند خود برداشته و با مریمی ازدواج میکند که دنیایش زمین تا آسمان با او فرق دارد. همین عدم تعادل روحی سرانجام تلخی را برای رامین رقم زده و سروکارش را به آسایشگاه بیماران روانی میاندازد. این در حالی است که مریم هم بعد از جدایی آسیب روحی شدیدی خورده و دیگر آن دانشجوی پرشور سابق نیست. لبخنده بخوبی روی وجوه روانی شخصیتهای اصلی خود مانور داده و هر چه بیشتر آنها را برای مخاطبانش ملموس کرده که بخش مهمی از اقبال عمومیاش هم به این نکته بازمیگردد.
دوران سرکشی
کمال تبریزی یکی از کارگردانهایی است که رفتن به سمت مضامین ملتهب را دوست دارد و به همین دلیل هم اغلب کارهای تلویزیونیاش بازخوردهای زیادی میان طیفهای مختلف مخاطبان دارد. دوران سرکشی که در اواخر دهه 70 برای نخستین بار روی آنتن رفته، داستان دختر نوجوانی به نام روناک است که پس از دستگیر شدن توسط پلیس به جرم بزهکاری تحویل خانم دکتری جوان برای روانکاوی شده و به مرور با زندگی پر فراز و نشیب او آشنا میشویم. طالبزاده که فیلمنامه دوران سرکشی را نوشته، شخصیتی جذاب و چندوجهی خلق کرده که نوسانهای زیادی داشته و در بسیاری موارد به دکتر و افسر پلیس هم رودست میزند. همین پیچیدگی و چند لایه بودن روناک را میتوان برگ برنده دوران سرکشی به حساب آورد که در بازپخشهایش هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
داستان یک شهر
سالها پیش و در روزهای ابتدایی افتتاح شبکه تهران، برنامهای با عنوان در شهر با هدف آگاه کردن مردم تهران از اتفاقهای مهم رخ داده در سطح شهر پا گرفت که به مرور مخاطبانی میلیونی پیدا کرد. مدتی بعد اصغر فرهادی مجموعهای با عنوان داستان یک شهر را روانه آنتن این شبکه کرد که داستان آن حول محور گروه تولیدی در شهر میگذشت.
گروهی مجزا از گروه واقعی، اما با همان سروشکل ظاهری به لحاظ تولید که هر قسمت آن داستانی مجزا داشت. فرهادی در بسیاری از اپیزودهای ساخته شده روی مسائل و مشکلات روحی و روانی شخصیتهای خود مانور داده و تلاش کرده از سطح عبور کند و به عمق برسد. کاری که در انجامش موفق بوده و شخصیتها رگههای پررنگی از واقعیت را با خود دارند تا جایی که تا مدتی از ذهن مخاطبان خویش پاک نمیشوند. برای مثال میتوان به زن جوان مبتلا به ایدز که همراه نوزاد خود در پارک زندگی میکند، اشاره کرد. همین طور پسر جوان اهل جنوب که در یک تصادف محکوم به پرداخت دیه شده و برای تامین آن به هر دری میزند.
خط قرمز
قاسم جعفری که از پرکارترینهای تلویزیون در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 به حساب میآید، در خط قرمز به شکل پررنگی به مقوله سلامت پرداخته و قهرمانهای جوان خود را وارد داستانی میکند که پایان تلخی هم برایشان به همراه دارد. چند جوان که در امتحانات دبیرستان نمره قبولی نگرفتهاند در یک تصمیم ماجراجویانه بدون اطلاع خانوادهها به شمال رفته تا از آنجا به شکل غیرقانونی از کشور خارج شوند. یکی از آنها مبتلا به سرطان و دیگری ایدز داشته و در این راه با پسر جوانی همراه میشوند که با دزدیدن محموله هروئین آنها را وارد دردسری بزرگ میکند. شخصیتهای اشاره شده با وجود بهره گیری از کلیشهها خوب و تا حدود زیادی باورپذیر از کار درآمده و مخاطب را با خود همراه میکنند. جعفری روی مشکلات روحی و جسمی شخصیتهای محوریاش بخوبی کار کرده و پیام خود را دور از اغراق و درشتنمایی به مخاطبان خود منتقل کرده است.
فردا دیر است
حسن فتحی یکی دیگر از کارگردانهای تلویزیون است که علاقه زیادی به خلق شخصیتهایی با لایههایی از مشکلات روحی و روانی دارد و از این حیث فردا دیر است پررنگتر از بقیه به نظر میرسد. داستان این مجموعه در یک مرکز مشاوره میگذرد که شخصیت محوری آن در هر قسمت وارد داستان زندگی یکی از مراجعهکنندگان خود شده و مخاطبان را هم با خود همراه آن میکند. فتحی در پرداخت شخصیتها به گونهای عمل کرده که لایه لایه بودنشان کاملا به چشم میآید بدون آن که گل درشت و اغراق شده به چشم بیایند. وی در فضاسازی هم موفق عمل کرده و نشانههایی از گونه وحشت را هم به آن اضافه کرده که همچنان جذاب به نظر میرسد.
پلیس جوان
سیروس مقدم یکی دیگر از کارگردانهای بسیار علاقهمند به طرح مسائل مربوط به حوزه سلامت در قالب داستانهایی جذاب است که گاه قهرمان هایش هم دچار مشکلاتی در این وادی هستند. از نرگس و اغما گرفته تا زیر هشت و پلیس جوان که در این آخری به شکل پررنگتری به این موضوع پرداخته شده است.
در اینجا هم یونس بهگر پس از مدتی دوری دوباره به سرکار خود در نیروی انتظامی بازگشته و به مبارزه با خلافکاران میپردازد. نامزد او که مدت طولانی از ناپدید شدنش میگذرد در خارج از ایران به اچآیوی آلوده شده و با مرگ دست و پنجه نرم میکند. مقدم در هر قسمت به بهانه خلافکاریهای گروه اسفندیار شخصیتهایی را وارد داستان میکند که هر یک دچار مشکلات و نابسامانیهایی هستند که بعضا ریشه در روح و روان آنها دارد.
زایندهرود
حسن فتحی در این مجموعه تلویزیونی که نخستین بار در ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت، سراغ قصه ملتهبی رفته و قتل غیرعمد یک فوتبالیست جوان و مشهور را در اثر عصبانیتی آنی را به تصویر کشیده، اتفاقی که زمینه را برای کالبدشکافی شهرت و مسائل ناشی از آن را فراهم کرده و تاثیر مهلک آن بر زندگی دو خانواده را به تصویر کشیده است. در این بین خواهرزاده همسر فوتبالیست جوان هم به نوعی دچار مشکلات روحی است تا جایی که ابزار دست یک دلال فوتبال شده و نقشه خطرناکی را برای جدایی دختر داییاش از قاتل را میکشد. فتحی در پرداخت بخش مهمی از شخصیتها رگههایی از کمبودها و مشکلات روحی را قرار داده و از این طریق به داستان خود پیچ و خم بخشیده است. برای نمونه میتوان به یکی از برادرهای مقتول اشاره کرد که چشم به مال و داراییهای پدرش دوخته است.
پریا
تازهترین مجموعه تلویزیونی با محوریت بیماری ایدز که این روزها در حال پخش از شبکه سوم سیماست و با سرمایهگذاری موسسه آوای سلامت ساخته شده است. حسین سهیلیزاده هم یکی دیگر از پرکارهای تلویزیون در عرصه سریالسازی است که اغلب کارهایش هم مضامین اجتماعی دارند. او در پریا به قلم سعید فرهادی سراغ زندگی جوانی به نام کیوان رفته که رابطه چندان گرمی با پدرش نداشته و به دنبال مستقل شدن از خانواده است. او که مادرش را هم از دست داده در یک مهمانی به واسطه سرنگ مشترک آلوده به ویروس ایدز شده و حال زندگی مشترک تازه شکل گرفتهاش با پریا هم دستخوش حادثهای عظیم شده است. نقطه قوت پریا هم به مانند کارهای دیگر سهیلیزاده، روایت سرراست داستان است که در مدتی کوتاه توانسته طیف انبوهی از علاقهمندان سریالهای تلویزیونی را مجذوب خویش کند. به نظر میرسد که پریا پس از نقطه عطف اصلی خود (برملا شدن بیماری کیوان) تازه کارش شروع شده و برای نگهداشتن مخاطبان خود باید ایدههای تازهتری را رو کند.
محمد جلیلوند
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان