پرونده جنایت عشقی پس از 17 سال مختومه شد

به گزارش جام‌جم ، شامگاه پانزدهم مهر سال 78 مردی با پلیس تماس گرفت و از زخمی شدن چهار سرباز جوان در اطراف کانکسی در کوی فراز تهران خبر داد.

ماموران کلانتری 163 اوین با حضور در این محل مشاهده کردند سه سرباز جوان براثر شلیک گلوله از پای در آمده‌اند و چهارمین سرباز نیز بشدت زخمی شده است.

این در حالی بود که سرباز زخمی هنگام انتقال به بیمارستان به پلیس گفته بود که یکی از هم خدمتی هایشان به نام محمدرضا آنها را برای تمرین تیراندازی به این مکان آورده و پس از گرفتن اسلحه آنها، اقدام به تیراندازی کرده است.

تحقیقات برای دستگیری محمدرضا ادامه داشت تا این که ساعتی بعد مشخص شد، سرباز جوان با ورود به خانه‌ای، سه فرزند خانواده را گروگان گرفته است. ماموران با محاصره خانه،با اخطار و عملیات روانکاوانه به گفت‌وگو با قاتل گروگانگیر پرداختند تا شاید بتوانند او را مجبور به تسلیم کنند. اما او مدام تهدید می‌کرد که بایدبا دختر خانواده که به او علاقه‌مند است،ملاقات کند. سرانجام ساعت 4 بامداد روز بعد گروگانگیر مسلح در جریان عملیات روانکاوانه پلیس، خانواده خودش و خانواده دختر مورد علاقه‌اش، خود را تسلیم کرد.

گروگانگیر مسلح با انتقال به اداره پلیس، به افسر تحقیق گفت: من به دختر 18 ساله علاقه‌مند بودم اما او به درخواست ازدواجم پاسخ منفی داد. بعد از شنیدن جواب رد، روانی شده بودم و فقط به انتقام فکر می‌کردم. هم‌خدمتی‌هایم را به بهانه تمرین تیراندازی با خود همراه کردم و با خلع سلاح کردن آنها و تیراندازی مرگبار، به خانه دختر مورد علاقه‌ام رفتم و دست به گروگانگیری زدم.

محمدرضا 13 تیر سال 79 در شعبه 1062 دادگاه جزایی تهران محاکمه و به اتهام سه فقره قتل به سه‌بار قصاص، ورود به عنف به خانه دختر مورد علاقه‌اش و تخریب اموال خانه به دو سال حبس و به اتهام برهم زدن نظم عمومی به یک سال حبس و تحمل 74 ضربه شلاق محکوم و حکم مجازات توسط قضات شعبه 33 دیوان عالی کشور تائید شد .

مدتی بعد مرد اعدامی به زندان اوین منتقل شد. او قرار بود زمستان سال 79 به دار مجازات آویخته شود که خانواده‌اش موفق شدند رضایت خانواده یکی از مقتولان را جلب کنند. به این ترتیب اعدام مرد جوان به تعویق افتاد تا شاید خانواده‌اش بتوانند رضایت دو خانواده دیگر را هم بگیرند. یکی دو سال بعد قرار بود دوباره او پای چوبه دار برود که خانواده یکی از اولیای‌دم نتوانستند در زندان حاضر شوند.

در ادامه محمدرضا توانست رضایت خانواده دو مقتول دیگر را هم جلب کند. با توجه به این‌که خانواده دختر مرد علاقه‌اش هم به وی رضایت داده بودند، قرار بود زمستان سال 82 از زندان آزاد شود.

این در حالی بود که سربازی که در این تیراندازی مرگبار مصدوم شده و هنوز دیه خود را دریافت نکرده بود، دوباره از محمدرضا شکایت کرد و او چند سال پیش در شعبه 1157 دادگاه جزایی تهران محاکمه و این‌بار به پرداخت دیه در حق شاکی پرونده محکوم شد.

چندی پیش رای صادره تائید و به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد. سرانجام دو روز پیش متهم پرونده توانست 110 میلیون تومان دیه شاکی پرونده را تهیه و به او پرداخت کند و به این ترتیب، این پرونده نیز در دادسرا برای همیشه مختومه شد.