چهار سال اجرای برنامه سحر اولی را به عهده داشت؛ برنامه‌ای که برای بچه‌‌هایی پخش می‌شد که اولین بار روزه‌گرفتن بر آنها واجب شده بود. محمدی‌خواه از بازخوردهای این برنامه خیلی راضی است و می‌گوید، بچه‌های زیادی با ما تماس می‌گرفتند و از این‌که تلویزیون آنها را دیده و برایشان برنامه ویژه سحر تدارک دیده، ابراز خرسندی می‌کردند.
کد خبر: ۹۱۱۶۲۵
اکرم محمدی‌خواه: فضای مجازی را نمی‌توان مدیریت کرد / بچه ها سعدی بخوانند

قبل از برنامه سحر اولی‌ها هم اکرم محمدی‌خواه سال‌ها اجرای برنامه‌های کودک و نوجوان را به عهده داشت. زبان آنها را خوب می‌دانست و راه ارتباط برقرار کردن با آنها را بلد بود و ادبیات مناسبی برای گفت‌وگو با آنها انتخاب می‌کرد؛ ادبیاتی که خودش از آن به عنوان زبان فاخر یاد می‌کند. با محمدی‌خواه درباره تاثیر مذهب در شکل‌گیری شخصیت آدم‌ها هم صحبت شدیم.

شنیده‌ها حاکی است که شما در خانواده‌‌ای کاملا مذهبی به دنیا آمدید اما نه مذهبی افراطی و خشک...

بله، در یک خانواده مذهبی در خیابان ایران دنیا آمدم و بزرگ شدم. در همین محله به مدرسه رفتم. از کلاس چهارم ابتدایی بنا به علاقه و تمایل خودم چادر سر کردم و شروع به حفظ قرآن نمودم.

خیابان ایران بافت مذهبی دارد و بیشتر ساکنان آن گرایش‌های مذهبی دارند، شما که در چنین منطقه‌ای بزرگ شده‌اید به نظرتان محله چه نقشی در شخصیت افراد دارد؟

بافت محله، قدیم‌ترها در شخصیت افراد تاثیر داشت، بینش و تفکر بچه‌ها از محیط اطرافشان تاثیر می‌گرفت و حتی خانواده‌ها هم متاثر از جامعه بودند. شاید 30 سال قبل همان اندازه که خانواده در تربیت بچه‌‌ها موثر بود، محل زندگی هم در این تربیت تاثیر داشت. هر چند معتقدم خانواده مهم‌ترین بخش جامعه است چراکه بیشترین سهم را در تربیت بچه‌ها دارد. البته شغل پدر و مادر، کسانی که به خانه رفت و آمد می‌کنند و حتی همسایه‌ها در نوع تفکر بچه‌ها تاثیرگذارند.

شما در یک خانواده مذهبی بزرگ شده‌اید، به نظرتان مذهب به چه میزان مصونیت ایجاد می‌کند؟

مذهب، تفکری اخلاقی است. اگر فرد مذهب را از خانواده یا جامعه گرفته باشد به مرور زمان تحت تاثیر رسانه‌ها، محیط، دنیای مجازی و ... قرار می‌گیرد و با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شود؛ چالش‌هایی که گاهی می‌توانند مذهب را از فرد بگیرند. اما اگر مذهب در وجود فرد نهادینه شود یعنی اگر آن را خیلی دقیق دریافت کند، مذهب تبدیل به اصول اخلاقی او می‌شود که در آن نفاق و دروغ جایی ندارد، در چنین شرایطی هیچ چیز نمی‌تواند آن را از فرد جدا کند. خداوند ما را با صفات خوب آفریده است، در فطرت همه ما راستگویی، مهربانی، ایثار و ... گذاشته شده و اگر ما به همان شکلی که خدا ما را آفریده، زندگی کنیم کار خاصی انجام نداده‌‌ایم که سر خدا یا پیامبر خدا منتی داشته باشیم که ما داریم خوب و انسانی زندگی می‌کنیم، چون هدف از آفرینش همین است. من معتقدم مذهب باید در قلب هر فردی نهادینه شود .من اگر نماز می‌خوانم باید دقیقا بدانم که نماز چه تاثیری در زندگی و شخصیتم دارد تا آن را با جان و دل انجام دهم. همه شعائر مذهبی همین‌گونه است. مذهب نباید تبدیل به عادت شود، اگر عادت شود امکان دارد با هر چالشی از دل و ذهن فرد بیرون رود.

مذهب اهرم‌های بازدارنده‌‌ای هم دارد که می‌تواند در رسیدن به زندگی مطلوب فرد را کمک ‌کند. برخی بر این باورند بچه‌هایی که در خانواده‌های مذهبی بزرگ می‌شوند، به نوعی در مقابل برخی آسیب‌ها واکسینه می‌شوند، نظر شما در این باره چیست؟

با این گفته موافق نیستم. بارها شنیده‌ایم که پسر نوح؛ پسر نوح نشد! مگر نوح پیامبر نبود؟ پس چرا پسرش راه را به خطا رفت؟ اما این که پیشینه‌‌های مذهبی من چه تاثیری بر فرزند یا فرزندانم دارد، داستانش فرق می‌کند. داشته‌‌های مذهبی من به عنوان مادر به صورت تیتروار تحویل بچه‌هایم داده می‌شود و بچه‌ها تا یک سنی آنها را پذیرفته و به آنها عمل می‌کنند، اما از یک سنی به بعد دیگر آنها را یا می‌پذیرد و عمل می‌کند یا آنها را با استدلال رد کرده و قبول نمی‌کند. امروزه بچه‌ها به دنیای ارتباطات متصل هستند و از طریق دنیای مجازی و رسانه‌‌ها بشدت بمباران اطلاعاتی می‌شوند و اگر پدر و مادر اطلاعات و دانش کافی نداشته باشند،‌ حتما کم می‌آورند و نمی‌توانند با آن مقابله کنند.برای نجات از این ورطه پدر و مادرها باید آگاهانه و عالمانه در کنار بچه‌ها باشند و از آنها مراقبت کنند. به نظرم باید خیلی دانش و آگاهی خود را افزایش دهند.

یعنی خانواده‌ها باید احاطه کافی به دنیای مجازی داشته باشند و از آن بی‌خبر نباشند؟

اطلاعات آنها نباید باعث شود بچه‌ها حق ورود به دنیای مجازی را نداشته باشند. پدر ومادر باید دانش و آگاهی خود را افزایش دهند تا بتوانند اطلاعات مستندتر و عالمانه‌تری در اختیار فرزندان خود بگذارند، یعنی دانش آنها باید فراتر از اطلاعات دنیای مجازی باشد. اگر قرار است بچه‌های متفکر، مذهبی و سالم تربیت کنیم باید مذهب را در قلب و باور آنها جای دهیم نه این که آنها را وادار کنیم مثلا به صورت اجبار نماز بخوانند.دین باید در وجود آنها نهادینه شود.

به نظرتان چگونه می‌توان فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را مدیریت کرد تا فرزندان کمتر آسیب ببینند؟

فضای مجازی را نمی‌توان مدیریت کرد اما می‌توان اطلاعات جامعی به بچه‌ها داد که او خودش بتواند فضای مجازی را مدیریت کند و خودش انتخاب کند که به چه میزان از این فضا استفاده کند. یا در مقابل اطلاعاتی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود، خود او تصمیم بگیرد آنها را بپذیرد یا خیر، آنها را ببیند یا نه. بهترین کار این است که بچه‌‌ها را با ادبیات ایرانی آشنا کنیم. به آنها توصیه کنیم مثلا بوستان و گلستان سعدی را بخوانند نه برای این که مثلا کتاب کهن و سنگینی را مطالعه کرده باشد، خود من به بچه‌هایم توصیه می‌کنم مثلا حکایات سعدی را بخوانند تا فاخرتر صحبت کنند و بتوانند در زمان گفت‌وگو با دیگران از جملات و اشعار فاخر استفاده کنند.

یعنی این که هر چه والدین به بچه‌‌ها بدهند، همان را دریافت می‌کنند؟

بعضی خانواده‌ها تلاش می‌کنند اطلاعات خوبی به فرزندانشان بدهند اما واقعیت این است که بچه‌ها مقاومت می‌کنند به این دلیل که بیشتر پدر و مادرها فقط از طریق کلام بچه‌ها را راهنمایی می‌کنند در حالی که باید این راهنمایی عملی باشد.نمی توان به فرزند خود گفت کتاب بخوان!‌ اما او هیچ وقت والدین را در حال کتاب خواندن، نبیند. به بچه‌ها می‌گویند چرا همه‌اش سرت توی گوشی موبایلت است؟ اما خودشان مدام گوشی به دست هستند! ما جوان‌های خیلی خوبی داریم، ضمیر پاکی دارند، همه خصلت‌های خوب در فطرت آنها وجود دارد اما ما بزرگ ترها با آموزش‌ها و رفتارهای نادرست همه اینها را از جوان‌ها می‌گیریم و بعد آنها را متهم می‌کنیم که چرا راه را به خطا می‌روید. پدر و مادر باید به صورت عملی راه درست را به فرزندان نشان دهند. صرفا با کلام نمی‌توانند برای آنها راهنمای خوبی باشند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها