چنان‌که در هفته‌های قبل در همین ستون هم اشاره شده بود، توزیع نامتوازن مکانی و زمانی سفرهای ایرانیان، یکی از موانع مهم توسعه گردشگری داخلی در کشور است. مشکلی که حالا باعث شده سازمان میراث فرهنگی دست به دامن پرداخت یارانه شود.
کد خبر: ۹۰۳۲۶۶

رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفته، این سازمان تصمیم گرفته برای بزرگ‌تر کردن سبد انتخاب‌های مربوط به مقصد سفر، برای سفر به مقاصد جدید و متفاوت یارانه پرداخت کند. سلطانی‌فر گفته اولویت اجرای این طرح سفر به مناطق محروم و طی آن قرار است، یک‌سوم هزینه سفر به عنوان یارانه پرداخت شود. اما با تاکید به مثبت بودن نفس چنین تصمیمی، ملاحظاتی در به ثمر نشستن این طرح وجود دارد.

نکته اول به ساز و کار پرداخت یارانه مربوط است. چنان‌که می دانیم، اطمینان از رسیدن یارانه به گروه هدف اصلی، همیشه از ملاحظات مهمی است که در برنامه ریزی پرداخت یارانه لحاظ می شود. به عنوان مثال یکی از دلایلی که همواره برای حذف یارانه حامل های انرژی مطرح می‌شد، استفاده بیشتر اقشار ثروتمند از این یارانه ها بود. همین دغدغه درباره یارانه سفر هم وجود دارد. گروه هدف این یارانه دقیقا چه قشری است و چه ساز و کاری قرار است این یارانه را حتما به دست همان افراد برساند. از آنجا که اعلام شده هدف ارائه یارانه سفر، ساماندهی مکانی و زمانی مسافرت‌های داخلی است، می‌توان نتیجه گرفت که عموم گردشگران یا همان طبقه متوسط و پایین تر که درصد اعظم گردشگران داخلی را ترجیح می دهند، گروه هدف این یارانه‌ هستند، اما از آنجا که رئیس سازمان میراث فرهنگی گفته یارانه به تورهای گردشگری به مقاصد مناطق محروم از قبیل استان سیستان و بلوچستان یارانه پرداخت می شود، می توان پیش‌بینی کرد که این طرح، به اندازه‌ای که انتظار می رود نتواند به تغییر مسیرهای گردشگری داخلی بینجامد. چرا که بر اساس گزارشی که مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال گذشته منتشر کرده و در آن به آمارهای سازمان جهانی جهانگردی استناد شده، به عنوان مثال در سال‌های 2010 و 2011 از حدود 50 میلیون ایرانی فقط حدود 10 درصد ترجیح داده‌اند با تور سفر کنند و بقیه اشکال دیگر سفر را ترجیح داده‌اند. طبیعی است که اختصاص یارانه با ساز و کاری که در خوشبینانه‌ترین حالت تنها 10‌درصد از گردشگری داخلی را شامل می‌شود، نمی تواند به توزیع متوازن مکانی گردشگری منجر شود و سفره گردشگری را از چند استان خاص، به سراسر کشور بگستراند یا حتی پای گردشگران را به استان‌های محروم همچون سیستان و بلوچستان باز کند.

نکته بعدی به موضوع زیرساخت‌های سفر برمی‌گردد. با فرض اثرگذاری یارانه و تغییر مسیر محسوس گردشگران به سمت مقاصد جدید، آیا این مقاصد زیرساخت‌های لازم از قبیل زیرساخت های مربوط به حمل ونقل و زیرساخت های اقامتی و تفریحی لازم را برای پذیرایی از گردشگران انبوه دارند؟ اگر همین سیستان‌وبلوچستان را در نظر بگیریم که به گفته آقای سلطانی‌فر در اولویت اول پرداخت یارانه قرار دارد، بر اساس جدولی که اواسط سال گذشته از سوی اداره کل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری منتشر شده، این استان دارای 41 مرکز اقامتی اعم از هتل، هتل آپارتمان، پانسیون و... است که نسبت به تمامی اماکن گردشگری در کشور، چیزی در حدود 2/1 درصد محسوب می شود. با چنین وضعی آیا امکان حضور انبوه گردشگران در این استان وجود دارد؟ امکانات حمل و نقل، مراکز تفریحی، رستوران‌ها و دیگر امکانات رفاهی و تفریحی مورد نیاز گردشگران هم مشمول همین گزاره هست. مواردی که بدون در نظر گرفتنشان بعید است حتی اختصاص یارانه هم به جذب گردشگر، به قدری که مورد انتظار هست، بینجامد. مشکل صنعت گردشگری داخلی، فقط توزیع نامتوازن سفر نیست. توزیع نامتوازن امکانات و تاسیسات گردشگری، مشکل دیگری است که باید به موازت مشکل اول برای حلش فکری کرد.

عباس رضایی ثمرین - دبیر ضمیمه چمدان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها