در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اگر یک دختر به خوبی تربیت شده و برای زندگی خانوادگی و اجتماعی آماده شود، میتواند سعادت و خوشبختی نسل آینده را تضمین کند، اما اگر این دختر در دوره تربیت خود با آسیبها و مشکلات روحی و جسمی روبهرو شود، نمیتوان از او انتظار داشت در آینده وظایفی را که به عهده دارد بخوبی انجام دهد و نقش مثبتی در خانه و اجتماع داشته باشد، به همین دلیل است که تربیت دختران باید بهطور خاص مورد توجه والدین بویژه مادرها قرار گیرد؛ زیرا ارتباط عمیق مادر و فرزند و اعتماد همهجانبه دختر به مادر، مهمترین عامل در اجرای فرآیند تربیت و اثرگذاری آن است.
دخترها به مادرانشان اعتماد کاملی دارند، به حرفهای آنها گوش میدهند و هر آنچه مادر بخواهد به آن عمل میکنند. این نکته مهم است که مادر، تنها فردی است که ارتباط نزدیکی با دخترش دارد و از نیازهای مادی و معنوی او آگاه است؛ زیرا او بیشترین زمان را در کنار دخترش سپری میکند. به همین دلیل میتواند مسائل مهم و ضروری زندگی را به دخترش بیاموزد. البته مادر زمانی میتواند به نقشآفرینی دختر کمک کند که خود، با نقشها و وظایف مادری و دینی آشنایی کامل داشته باشد.
و اما مهمترین هدف در تعلیم و تربیت دختران برای قبول نقشهای آینده، علاوه بر خودسازی و پرورش باورهای دینی، آشنا کردن آنها با فنون و شیوههای زندگی مثل شوهرداری و معاشرت با مردم است. به این معنا که دختران در کنار فراگیری اندیشههای دینی و آموختن رفتارهای اسلامی، نقشآفرینی در عرصههای گوناگون زندگی را بیاموزند و از آنجا که آنها، همسران و مادران آینده خواهند بود، خداوند در فطرت آنها شرایط و روحیات لازم مادری و همسری را قرار داده است. بنابراین در تعلیم و تربیت دختران عزیزمان باید این اصل مورد توجه قرار گیرد که آنها را برای چه نوع زندگی و داشتن چه دیدگاهی از حیات آماده میکنیم؟ آیا از آنها زنانی میسازیم که فقط درصدد رفع نیازهای مادی و جسمی خود هستند؟ یا زنانی که ارزشهای معنوی را به عنوان هدف خویش دارند؟
الگوسازی برای ایفای نقش مادری در بازیها
هنوز خیلی از آن روزها نگذشته که بچهها با شور و حال خاصی اسباب بازی هایشان را وسط حیاط خانه روی یک قالیچه کوچک میگذاشتند و خاله بازی میکردند. یکی میشد مادر و دیگری پدر، عروسکها هم نقش بچهها را بازی میکردند. در واقع خاله بازی یکی از مهمترین بازیهای نمایشی و گروهی از بازیهای کودکان است. در این بازی بچهها ادای پدر و مادرشان را درمیآورند. مثلا کسی که نقش مادر را بازی میکرد به آشپزی، تمیز کردن خانه، صحبت و بازی با بچهها میپرداخت و کسی که نقش پدر را بازی میکرد، صبح زود برای کار به بیرون از خانه رفته و نزدیک غروب به خانه برمی گشت و همه دور هم جمع میشدند. پس از چیدن سفره شام توسط مادر، همگی کنار هم شام را خورده و پدر بابت غذای خوشمزهای که مادر پخته بود از او تشکر میکرد. پس از آن بچهها با پدرشان در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده بودند، صحبت میکردند و... اما اکنون دیگر نه از مادر و نه از فرزند دیروز خبری نیست. بازی بچهها و به عبارت دیگر زندگی بچههای امروز بسیار متفاوتتر از زندگی بچههای دهه قبل شده است. بچههای امروز صبحها که از خواب بیدار میشوند باید تا پایان ساعت کاری پدر و مادر در مهد کودکها حبس شوند. تنها زمانی که افراد خانواده میتوانند دور هم جمع شوند، ساعات پایانی شب آن هم دور سفره غذاست، که در آن زمان، هم والدین و هم کودکان خسته هستند؛ در نتیجه روابط عاطفی بین افراد خانواده محدود شده و فرصتی برای انتقال تجربیات از والدین به فرزندان باقی نمیماند. در این صورت دیگر نه پسر از وظایف پدرانه خود چیزی یاد میگیرد و نه دختر از وظایف مادرانه خود که مهمترین آن عاطفه و احساس مادری است چیزی میفهمد.
بنابراین در روشهای تعلیم و تربیت، مهمترین عامل بحث «الگوسازی» است. در واقع افراد در هر سن و جنسی دنبال یافتن الگو برای خود هستند تا کارهایشان را مطابق با کارهای آن افراد انجام دهند. در این میان مهمترین سن دوران کودکی است. بدیهی است که الگوهای برگزیده دوران کودکی بیشتر بر مبنای احساس است تا عقل و منطق. در نتیجه کودکان بیش از گروههای سنی دیگر در معرض هجوم الگوهای ناشایست و مخرب هستند و بیشتر تحت تاثیر آنها قرار میگیرند.
دخترها برخلاف پسرها از الگوهای شخصیتی خاصی پیروی میکنند! هر آنچه که مهربان و جذاب و دوستداشتنی باشد، آنها را به سمت خود میکشد. عروسک و بعضی از لوازم بازیهای کودکانه که شبیه وسایل خانهداری مادر است؛ دختر را به بازیهایی مثل نقش مادری متمایل میکند. بازی با عروسک و استفاده از لوازم خانهداری ذهن و احساس او را درگیر مهر مادری میکند. درواقع او تمام رفتارهایی را که از مادر میبیند، اجرا میکند. مثلا عروسکش را در آغوش میگیرد، او را روی پاهایش میخواباند، برایش لالایی میگوید، غذا درست میکند و... این بهترین نوع الگودهی غیرمستقیم به کودک، برای میل به زن بودن و مادر شدن است.
همچنین بازی با لوازم خانهداری اسباببازیای مثل گاز و یخچال، جارو برقی، انواع قابلمه، قوری و فنجان او را با فضای خانهداری آشنا میکند و معمولا دخترهایی که با این وسایل بازی میکنند، آرزو دارند زود بزرگ شوند و در تمام رفتارهایشان سعی میکنند مثل مادرشان عمل کنند.
بهترین وسایل برای آموزش
یکی از مهمترین کالاهای فرهنگی که در تعلیم و تربیت کودکان نقش دارد، اسباب بازی است. به عبارت دیگر اسباب بازی و هر کالای فرهنگی دیگر، با ردپایی از عقاید و فرهنگ و تمدن کشور سازنده آن به بازار عرضه میشود.
یکی از بهترین وسایل بازی برای دخترها، عروسک است؛ اما برای انتخاب عروسک سعی کنید از عروسکهایی که شبیه نوزاد هستند، استفاده کنید نه از عروسکهای حیوانات. همچنین از عروسکهایی استفاده کنید که لباس بچه گانه دارند. عروسکهایی که چهره بزرگسال دارند و لباسهای کودکانه ندارند تاثیر خوبی در رفتار و ذهنیت کودک شما نخواهند داشت.
لوازم آشپزخانه اسباب بازی (پلاستیکی و کوچک) برای پرورش حس زنانگی و مادرانگی دختران بسیار موثر است.
کتاب داستانهایی با موضوع مرتب کردن اتاق یا نظافت گزینه مناسبی برای سرگرمی و آموزش دختران است.
آماده کردن دختران برای دوران بلوغ
همانطور که میدانیم بین زن و مرد، تفاوتهای جسمی و روحی بسیاری وجود دارد. بر این اساس شرایط زمان بلوغ هر دو متفاوت خواهد بود. پس این دوران، دوران بسیار حساسی است، زیرا تغییرات بیولوژیک و جسمانی فرزندان در این دوره به بلوغ آنها منجر میشود و در این دوره تفاوتهای جسمی و تربیتی میان فرزندان دختر و پسر پر رنگتر میشود. در این مرحله والدین باید توجه کافی به دختران خود داشته باشند تا آنها با موفقیت و بدون کمترین آسیب این دوران را پشت سر بگذارند.
در دوره بلوغ دخترها، وظیفه مادرها نسبت به پدرها بیشتر خواهد بود. آنها باید با بالا بردن سطح آگاهی خود و صرف وقت و حوصله کافی به دخترشان کمک کنند تا دوره بلوغ را با سلامتی طی کند. مهمترین مسالهای که باعث میشود مادران رفتار درستی با دختران خود در این دوره داشته باشند، میزان آگاهی آنها از ویژگیها و خصوصیات خلقی دختران است.
دخترها در این سن دوست دارند درکشان کنیم، به سخنانشان گوش دهیم و به خواستههایشان توجه کنیم و مادرها نیز باید به صحبتهای آنها گوش داده، تحقیرشان نکنند و به نظراتشان توجه کنند. در واقع آنها باید با فرزند خود دوست باشند و اعتماد او را به خود جلب کنند تا دخترشان بتواند به راحتی و بدون ترس مسائل خود را با مادرش در میان بگذارد؛ زیرا عدم اطمینان دختران به والدین سبب میشود آنها مشکلات خود را از پدر و مادر مخفی کنند و با کسانی مثل دوستان و همسالان که صلاحیت کافی برای حل مشکلات آنها ندارند، صحبت کنند که چه بسا مشکلاتشان بیشتر شود.
یکی دیگر از مسائلی که در این سن دیده میشود، وجود تعارضاتی میان دخترها و والدینشان است که دلایل آن به تغییر خلق و خوی دختران به دلیل تغییرات هورمونی آنها، نحوه نادرست رفتار والدین با آنها و همچنین اختلاف سنی میان دو نسل باز میگردد. در این شرایط بهتر است والدین با آگاهی از شرایط حساس دخترشان با او دوست شوند و در مقابل پرخاشها و ناراحتیهای احتمالی او جبههگیری نکنند، بلکه درصدد حذف موانع محیطی که سبب تعارض میان آنها میشود، برآیند و با محبت با دختر دلبندشان برخورد کرده تا به این وسیله از آسیبهای احتمالی جلوگیری کنند.
مسئولیت دادن به دختران
سپردن کارهای کوچک و سبک به دخترها، آنها را بهطور غیرمستقیم آماده پذیرفتن نقش مادری برای آینده میکند. مثلا در سنین پایین از شش تا ده سال در سفره انداختن، چیدن بشقابها و قاشقها یا گاهی در مرتب کردن و گردگیری خانه و مرتب کردن کمدها از آنها کمک بگیرید.
برای سنین ده تا 15 سال کم کم از آنها بخواهید که در جارو برقی کشیدن خانه و آشپزی هم به شما کمک کنند. البته توجه داشته باشید این امور را در اوقات فراغت از آنها بخواهید که مزاحم تحصیل و درس خواندنشان نباشد.
از 15 سالگی به بعد حق انتخاب به او بدهید و بگذارید به تنهایی برای خودش لباس و کیف و کفش انتخاب کند و شما فقط درباره خوب بودن یا نامرغوب بودن جنس وسایل به آنها نظر بدهید. همچنین از این سن بهتر است پول توجیبیشان را افزایش دهید و همزمان آنها را تشویق به پسانداز کنید.
سعی کنید برنامههای تلویزیون یا رادیو را که درباره نکات خانهداری است، بیشتر تماشا کنید تا به طور غیرمستقیم آموزشهای آنها، توجه او را جلب کند.
دختران و انضباط اقتصادی
یکی از مهمترین رویکردهای تربیت دختران، تربیت اقتصادی است! اگر بانوان و دختران از دانش اقتصاد خانواده بهرهمند باشند، بهتر میتوانند به ایفای نقشهای مختلف در خانواده یا اجتماع بپردازند. تربیت اقتصادی دختران، آموزش فنون خانهداری و یادگیری شیوههای درست مصرف کردن و پرهیز از اسراف است. آشنا ساختن دخترها با آشپزی بدون اسراف و تباه کردن مواد اولیه از وظایف مادران است.
تشویق و ترغیب به داشتن روحیه میانهروی در دختران یکی از مهمترین عوامل کنترل اقتصاد خانواده است. میانهروی سبب رضایت و سازگاری افراد خانواده خواهد شد. دخترانی که در خانه پدری و از والدین خود میانهروی را آموخته باشند، در زندگی مستقل خود با همسرشان سازگاری بیشتری داشته و اقتصاد خانواده زندگی متاهلی خود را با موفقیت بیشتری مدیریت میکنند.
تربیت اقتصادی، در اداره کردن زندگی نقش مهمی دارد و در ایفای نقش خانهداری و امور معیشتی اثرگذار است. از این رو لازم است از دوران کودکی به تربیت اقتصادی دختران توجه کنیم و آنها را با روحیه قناعت و صرفهجویی پرورش دهیم.
و در پایان محیط خانه و رفتار والدین بویژه مادر، تاثیر فوقالعادهای بر روند تربیتی دختران خانواده خواهد گذاشت. مادرها خواسته یا ناخواسته الگوی زندگی آینده دختران خود میشوند و به همین دلیل باید دقت زیادی در رفتار خود داشته باشند. دخترها حتی پس از ازدواج هم سعی میکنند زندگیشان را به سبک زندگی مادرشان جلو ببرند و آداب خانهداری و همسرداریشان بسیار مشابه مادرشان است. پس قبل از آن که بخواهید برای تربیت دختر خود اقدام کنید، مادر خوبی باشید.
مترجم: نسرین علی محمدی
منبع: improvingyourworld.com
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: