دام برای جهانگرد زن

همزمان با شکایت دختر 23 ساله تبعه فرانسه که موردآزار و اذیت اتباع افغان قرار گرفته بود، تحقیقات پلیس تهران برای یافتن آزارگران آغاز شد. تحقیقات نشان می‌داد شاکی برای کوهنوردی به حوالی دره فرحزاد رفته بود که در دام افغان‌های آزارگر قرار گرفت.

در ادامه تحقیقات پلیسی، افغان‌های آزارگر تحت تعقیب قرارگرفته و دستگیر شدند. تحقیقات از متهمان نشان می‌داد که متهمان به‌طور غیر‌قانونی به ایران آمده و در یک کارگاه کار می‌کردند.

شب حادثه زن جهانگرد راهش را گم کرده و از آنها خواسته تا ساعاتی درآنجا استراحت کند که اتباع افغان، وی را مورد آزار و اذیت قرارداده بودند. 19 اردیبهشت سال آینده متهمان محاکمه می‌شوند .

جنایت عاشقانه

سومین پرونده درباره معمای جنایت عاشقانه در شب بارانی بود.

شب حادثه، صدای شلیک گلوله وکمک‌خواهی دختر جوانی سکوت خیابان گلستان در لاهیجان را شکست. اهالی وقتی از خانه بیرون آمدند با خودروی پرایدی با چراغ‌های روشن که رد خون اطراف آن بود، روبه‌رو شدند.

آنها با مشاهده زن ومردی غرق درخون روی صندلی جلوی خودرو، پلیس و اورژانس را در جریان قرار داده و آنها به بیمارستان منتقل شدند.

با شناسایی هویت آنها خانواده مقتولان شناسایی و در ادامه تحقیقات مشخص شد که حسین دانشجوی یکی از دانشگاه‌های خارج از کشور بود. او چند بار از رویا خواستگاری کرده، اما با مخالفت دختر جوان و خانواده‌اش روبه‌رو شده بود. افشای این موضوع باعث شد تیم جنایی احتمال قتل دختر جوان و خودکشی حسین را به دلیل شکست عشقی مطرح کنند.

قتل‌های سریالی زاهدان

در این ماه راز دو مرد نقابدار که با حمله به زنان و مردان در جاده‌ها و مناطق اطراف شهر زاهدان، آنها را به قتل می‌رساندند، فاش شد.

متهمان که هدفشان آزار و اذیت زنان و دختران بود، پس از اجرای نقشه شوم خود، قربانیانشان را به قتل می‌رساندند و جسدشان را در بیابان دفن می‌کردند. کارآگاهان پلیس آگاهی استان سیستان‌وبلوچستان از چند‌ماه قبل در جریان جنایات این باند دونفره قرار گرفتند.

در آن زمان‌ گزارش‌هایی درخصوص ناپدیدشدن مرموز زنان و دختران به پلیس مخابره شد و این در حالی بود که هیچ ردی از آنها وجود نداشت. خانواده‌های ناپدیدشدگان مدعی بودند که دخترانشان برای تفریح خانه را ترک کرده‌اند، اما پس از آن خبری از آنها نشده و معلوم نیست چه بلایی بر‌سرشان آمده است. مردان نقابدار سرانجام مهر امسال دستگیر و پرده از راز قتل‌های سریالی‌شان در چند سال گذشته برداشتند.

فاجعه انسانی در منا

در دومین روز مهر همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات، در خیابان ۲۰۴ نزدیک تقاطع خیابان ۲۲۳، در منطقه منا، فاجعه‌ای انسانی رخ داد. ازدحام حجاج باعث کشته شدن مهمانان خانه خدا شد.

درباره علت این حادثه فرضیه‌های مختلفی مطرح شد، اما موضوعی که به اثبات رسید، بی‌تدبیری آل‌سعود در اجرای مراسم رمی جمرات بود.

این در حالی بود که مقامات عربستان مدعی بودند که ازدحام و تبعیت‌ نکردن زائران از دستورالعمل‌ها علت اصلی حادثه بوده‌ است. در جریان این حادثه، ۴۶۵ زائر ایرانی کشته شدند. این حادثه یکی از تلخ‌ترین حوادث امسال بود که در ذهن و قلب هموطنان ما ماندو در تاریخ بی‌تدبیری نظام آل‌سعود ثبت شد.‌

شلیک‌های اشتباهی

در آبان امسال ماموران پلیس خبرساز شدند. شامگاه سوم آبان خودروهای عبوری از سه‌راه افسریه تهران متوجه رانندگی غیرعادی راننده خودروی پراید و دو خودروی سمند و پژو شدند. دقایقی بعد دو خودرو سد راه پراید شده و شش مرد مسلح با سلاح کلاشینکف و کلت به سمت چهار سرنشین خودروی پراید سفید شلیک کردند.

رانندگان عبوری که از ترس، کنار بزرگراه توقف کرده بودند، موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع دادند. با حضور امدادگران اورژانس در محل مشخص شد راننده خودرو و پسر جوانی که در صندلی جلو نشسته بود به علت اصابت گلوله کشته شده‌اند.

همچنین پسر جوانی که در صندلی عقب نشسته بود، به علت اصابت تیر به سرش بشدت مجروح شده بود که توسط آمبولانس به بیمارستان بعثت منتقل شد. دیگر سرنشین پراید که لباس سربازی نیروی انتظامی به تن داشت نیز با شلیک گلوله مجروح شد. تحقیقات از شش مرد مسلح آغاز شد. این افراد که خود را مامور پلیس شهرستان سبزوار معرفی کردند، در تحقیقات مدعی شدند با دستور قضایی در تعقیب یک متهم به قتل فراری بوده‌اند که این حادثه رخ داده است.

راهزنان جنوب

سومین پرونده مربوط به دستگیری راهزنان جنوب بود که پس از دستگیری به چهار جنایت اعتراف کردند. رسیدگی به این پرونده از اوایل اسفند سال 92 با شکایت اتباع افغان آغاز شد. افرادی با سد کردن راه آنها مسلحانه پول و اموالشان را سرقت کرده‌ بودند.

ماموران با تحقیق از مالباختگان متوجه شدند که آنها غیرقانونی وارد هرمزگان شده بودند. بنابراین زمانی که پیاده از مسیر کوهستان و مناطق بیابانی در حال حرکت بودنددر دام سارقان مسلح گرفتار شده بودند. جست‌وجو‌ها همچنان ادامه داشت تا این که شامگاه اوایل فروردین سال 93 در ایست و بازرسی یکی از محورهای کوهستانی هرمزگان، سارقان در جریان درگیری مسلحانه، یکی از ماموران را به شهادت رساندند. با دستگیری متهمان آنها به سه جنایت دیگر اعتراف کردند.

دستگیری گدای میلیونر

دستگیری گدای میلیونر در این ماه در جنوب کشور هم جنجالی به پا کرد.

مردی که با ظاهری ژولیده در خیابان‌های بوشهر به مدت 13 سال گدایی می‌کرد توسط عوامل شهرداری و همکاری پلیس دستگیر شده بود.

او در زمان دستگیری 35 میلیون ریال وجه نقد همراه داشت ضمن این‌که در دو حساب بانکی نیز 550میلیون ریال سپرده‌گذاری کرده بود. این گدا که خود را «اسماعیل» معرفی کرده بود، گفته است اهل یکی از شهرهای همجوار بوشهر و مجرد است و فقط برادری دارد که از گدایی او خبر دارد چون پول‌هایش را به وی می‌دهد تا برایش در بانک نگه دارد. در همین راستا 9 کیلو و 300گرم اسکناس غیر‌قابل شمارش از این گدا توسط ماموران صورتجلسه و اسکناس‌ها و گدای پولدار به کلانتری تحویل داده شد تا وضعیت وی از طریق مراجع قضایی مشخص شود.

قتل برادرزاده فوتبالیست

نخستین پرونده خبرساز آذر در حوزه حوادث مربوط به قتل برادرزاده بازیکن سابق استقلال به دست سارق جوانی بود.

ششم آبان امسال اهالی خیابان آیت‌الله‌کاشانی در تماس با پلیس از مرگ دختری جوان توسط سارق پراید سوار و سرقت اموالش خبر دادند. تحقیقات نشان می‌ داد که دختر 29 ساله کشته شده برادرزاده بازیکن سابق استقلال بوده که قربانی سارقان شده است.

در ادامه تحقیقات پلیسی ردپای پسر سابقه‌دار در این پرونده به دست آمد و مدتی بعد او دستگیر شد.

متهم در اظهاراتش گفت: آن روز در حال مسافرکشی در آن محله بودم که پس از پیاده کردن مسافر متوجه دختر جوان و کیفش شدم. چون خیابان خلوت بود تصمیم گرفتم از او سرقت کنم. به همین دلیل چند متری جلوتر توقف کرده و پیاده به سمت خودرو رفتم. با باز کردن در عقب خودرو کیف را برداشتم، اما مقتول متوجه ماجرا شد و به تعقیبم پرداخت. او به ستون خودرو آویزان شد و من از ترس پایم را روی پدال گاز گذاشته و فرار کردم. بعد از آن متوجه مرگ او شده و گریختم، اما سرانجام دستگیر شدم. او پس از بازسازی صحنه جنایت روانه زندان شد تا به زودی محاکمه شود.

پلیس قهرمان

همچنین در این ماه مامور پلیس مادربزرگ و نوه‌هایش را از میان شعله‌های آتش نجات داد.

گروهبان یکم، جلیل با‌خدای تازه‌دامادی 23 ساله از سه سال پیش وارد نیروی انتظامی شهرستان مهریز استان یزد شد. او زمانی که برای نجات جان مادربزرگ و دو نوه‌اش به دل آتش زد، نمی‌دانست خبرساز می‌شود. او تا یک‌قدمی مرگ پیش رفت، اما توانست با شجاعت خود، پیرزن و دو نوه خردسالش را از میان شعله‌های آتش نجات دهد.

معصومه ملکی