گفت‌وگو با میرطاهر مظلومی، بازیگر سریال «کیمیا»

نقش‌ باید در قرنیه چشم بدود

این خاک کیمیاست

سریال‌سازی در تلویزیون‌های مشهور و پربیننده جهان غرب راهی است قطعی به سوی برندسازی. به بیان دیگر در شکل حرفه‌ای تولید یک مجموعه تلویزیونی، فوندانسیون دقیقی که در پس‌زمینه آن مطالعه و پژوهشی گسترده توسط یک گروه منسجم از طراحان قصه و سناریست‌ها مطابق با اهداف و سیاستگذاری‌های بلندمدت شبکه مربوطه وجود دارد پی‌ریزی ‌می‌شود
کد خبر: ۸۶۱۷۰۵
این خاک کیمیاست

و عموما طراحی صورت گرفته برای ساخت حداقل پنج فصل است تا اثر خلق شده براساس برنامه‌ریزی‌ها و زیرساخت‌های جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه تبدیل به یک برند بین‌المللی شود

و علاوه‌ بر مخاطبان شبکه، طیف وسیعی از بینندگان جهانی از فرهنگ‌های مختلف را با خود همراه کند که اغلب، این پیش‌بینی محقق شده و خروجی کار عمدتا با استقبال کثیر تماشاگران مواجه ‌می‌شود.

اما در عین حال اگر در مسیر پخش، مدیران و صاحبان تلویزیون مزبور به این نتیجه برسند که در نیل به اهدافشان موفق نبوده‌اند و مجموعه تولید شده در نگاه عمو‌می‌شکست خورده است.

پخش آن را متوقف می‌کنند حتی اگر بخش قابل توجهی از قسمت‌های فصل اول آن باقیمانده باشد به این ترتیب توفیق سیزن نخست یک سریال زمینه را برای ادامه آن در فصول بعدی فراهم ‌می‌کند

در نتیجه سریال‌سازی در اشل استاندارد آن به معنای ساخت یک اثر دنباله‌دار با تعداد قسمت‌های بالا به شکل پیوسته نیست الگویی که در تلویزیون ایران از دهه 70 مورد توجه قرار گرفته و موفقیت‌هایی را نیز در پی داشته است که ماحصل آن آثاری چون «آیینه عبرت»، «روزگار جوانی»، «کاکتوس»، «پایتخت»، «هوش سیاه»، «ستایش» و... بوده است.

البته این نکته را باید در نظر داشت که هیچ‌یک از این مجموعه‌ها با هدف ادامه‌دار بودن تولید نشده اند اما اقبال عمو‌می‌مخاطبان، سازندگان را برآن داشت تا فصل‌های بعدی را نیز روانه آنتن کنند

که به دلیل بازخوردهای مثبت، اثری چون پایتخت تا سری چهارم ادامه یافت و حتی احتمال ساخت ورژن‌های بعدی آن نیز وجود دارد و اثری همچون هوش سیاه که آوازه آن در آن سوی مرزها نیز پیچیده است در صورت ادامه ‌می‌تواند به یک برند پلیسی بین‌المللی تبدیل شود.

اما در این میان نیز برخی توفیق فصل یک را تکرار نکردند و پرونده فصول بعدی نیز برای همیشه بسته شد.

در این میان بحث سریال‌های طنز 90 شبی چیز دیگری است. از سال‌های پایانی دهه 70 سیاست‌های تلویزیون بر ساخت طنزهای اپیزودیک هر شبی که مخاطبان را با خود همراه کند قرار گرفت که این شکل از سریال‌سازی هر چند با وقفه‌هایی، به‌طور جسته و گریخته تا به امروز ادامه داشته است.

کما این‌که شکل دیگری از تولید برای این آثار تعریف شد: پخش همزمان ... به این معنا که پس از ساخت تعداد محدودی از قسمت‌ها عموما مطابق با یک فصل پخش آن آغاز ‌می‌شد و به مرور با توجه به جنس واکنش‌های مثبت و منفی بینندگان قصه یا به همان شکل ادامه پیدا ‌می‌کرد

یا دستخوش تغییرات اساسی ‌می‌شد و همین رویه سبب ‌می‌شد تا مخاطب تا پایان با داستان، فضاسازی و کاراکترها همراه شود.

اما در سال‌های اوج آثار کمدی بلندمدت، تولید اولین اثر ملودرام سریال با روایتی تلخ آن هم در 80 قسمت یک ریسک بزرگ از منظر جذب بیننده محسوب ‌می‌شد و فیلمساز توانمندی چون سیروس مقدم با خلق «نرگس» با وجود حواشی پدید آمده و برخی ضعف‌ها نه‌تنها شکست نخورد بلکه توانست انبوهی از تماشاگران ایرانی را با این اثر همسفر کند.

قصه‌ای دنباله‌دار به قلم مسعود بهبهانی‌نیا با ساختاری غیراپیزودیک که برخلاف آثار طنز امکان تغییرات اساسی در ساختمان آن وجود نداشت ولی تلویزیون در اولین حرکت با موفقیت مواجه شد.

در طول یک دهه‌ای که از ساخت نرگس ‌می‌گذرد ملودرام‌های متعددی در مجموعه معاونت سیما تولید شدند که عمدتا تعداد قسمت‌های آنها از 50 فراتر نمی‌رفت اما پس از ده سال این شب‌ها شاهد پخش اولین اثر نمایشی صد قسمتی تلویزیون هستیم مجموعه‌ای با عنوان «کیمیا» این بار هم به قلم مسعود بهبهانی‌نیا.

کیمیا نیز باوجود این‌که طولانی‌ترین مجموعه داستانی سیما تا به امروز است، اما همچون نرگس از فرمول‌های امتحان پس‌داده جهانی تبعیت نکرده است.

این سریال در سه فصل متوالی تولید و تصویربرداری تمام قسمت‌های آن به اتمام رسیده است با این تفاوت که این سریال از منظر پروداکشن، حجم داستان‌ها و داستانک‌های درهم تنیده، تعدد شخصیت‌ها و مقاطع تاریخی مختلف قابل مقایسه با هیچ‌یک از درام‌های شاخص تلویزیون تا به امروز نیست.

کیمیا قصه تطور نسل‌ها در خلال حوادث سیاسی ـ اجتماعی یک کشوردر طی سه دهه است: انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و دوران حاضر.

با محوریت خانواده پارسا در هسته مرکزی و آدم‌هایی از جنس‌های مختلف که به‌واسطه اتفاقات وکنش‌های متعدد با این خانواده گره ‌می‌خورند و دختری که قرار است از ورای دردانگی و دخترانگی و سرخوشی جوانی رفته رفته به بلوغ رسد.

به تعبیر دیگر کیمیا در داستان کیمیا علاوه برآن‌که یک روایتگر از آنچه که بر او گذشته است در جایگاه ناظر، فراز و فرودهای سرزمین و انسان‌های سرزمینش را از گذر سال‌ها نظاره ‌می‌کند.

این سریال، طبیعتا به‌دلیل شاخص بودنش از منظر کشش دراماتیک و تعدد قسمت‌ها مانند هر اثر بحث‌برانگیز دیگری از ابتدای پخش تا به اینجا با واکنش‌های مثبت و منفی متفاوتی مواجه بوده است

علاوه بر ابعاد محتوایی و تکنیکی و ایرادهایی که به طراحی فضاهای شهری گرفته شده (که به بخش عمده آن به نبود یک شهرک سینمایی و استودیوی مجهز برای بازسازی مقاطع مختلف تاریخی برمی‌گردد و چندان متوجه گروه تولید نیست) برخی به جذابیت و عدم جذابیت کار اشاره ‌می‌کنند

در حالی که بسیاری از مجموعه‌های شاخص جهان نیز بوده‌اند که برای بسیاری از بینندگان از مقطعی جذابیت نداشته و رهایش کرده‌اند و این یک امر کاملا طبیعی است.

اما آنچه مسلم است از دو ویژگی این اثر نمایشی تا به امروز نمی‌توان چشم‌پوشی کرد نخست آن‌که کیمیا در جذب مخاطبان تا به اینجا نسبتا موفق عمل کرده است دوم این‌که بیننده با اثری مواجه است که یکسونگرانه به سراغ حوادث تاریخی و کاراکترها نرفته است.

فرخ پارسا که مبارزه با قاچاقچیان مرزی از افتخارات دوران خدمتش است در مقطعی به‌دلیل نجات خواهرزاده‌اش بیژن از اعدام به ناچار از عبور یک محموله بزرگ قاچاق چشم‌پوشی ‌می‌کند.

تنفر مهری از شهرام کامفر به‌دلیل شغل و نوع شخصیتش همواره به بدترین شکل ممکن بروز ‌می‌کند، اما وقتی آرش از نفوذ پدرش استفاده کرده و از دستگیری کیمیا توسط ساواک جلوگیری ‌می‌کند، مهری سکوت ‌می‌کند.

نکونام در مقام صاحب یک کتابفروشی پذیرای تفکرات و نگرش‌های مختلف در محل کتابفروشی است مباحثات سیاسی و ایدئولوژیک که در جاهایی به نظر ‌می‌رسد با ممیزی تلویزیون نیز مواجه ‌می‌شود.

نگاه معتدلانه نکونام و فرزندش پیمان به شخصیت‌ها و حوادث در اوج روزهای پیروزی انقلاب اسلا‌می ‌به خوبی پرداخته شده است.

شهرام کامفر با وجود آن‌که از عناصر جنایتکار رژیم است اما در عین حال به بیژن که عقاید کمونیستی او به خوبی مشهود است، هشدار ‌می‌دهد که مردم ایران در هیچ شرایطی اعتقاداتشان را کنار نمی‌گذارند و در این انقلاب مرد‌می‌جایی برای او و هم‌مسلکی‌هایش وجود ندارد.

همچنین در میان انبوه مردم و جوانانی که برای دفاع از استقلال و رسیدن به آزادی در مقابل گلوله‌ها شجاعانه ‌می‌ایستند کسانی هم هستند که به منافع شخصی خود ‌می‌اندیشند و این‌که چگونه با تغییر حکومت آنها نیز به مدد سلاح ریا رنگ عوض کنند.

به بیان دیگر نویسنده تلاش کرده تا علاوه بر تاکید بر حضور اقشار مردم از طیف‌های اجتماعی مختلف در رسیدن به یک هدف واحد تعریفی چند بعدی از شخصیت هر یک از آنها ارائه دهد در عین این‌که شیوه روایت استفاده شده غلوآمیز نیست و در بحث کارگردانی و بازی گرفتن از بازیگران تلاش شده تا جنسی از یک زندگی طبیعی ترسیم شود.

از سوی دیگر حضور احزاب مختلف همچون مجاهدین خلق و حزب توده در فضایی محدود تا جایی که در خدمت یک درام اجتماعی باشد مورد پردازش قرار گرفته است و تا این حد هم کافی است چون ما با یک اثر تاریخ‌نگارانه همچون «معمای شاه» مواجه نیستیم که تمرکز بر هزارتوی جریان‌های سیاسی از ملزومات باشد.

همچنین بحث اعتصاب کارگران، کاپیتولاسیون و فرار غارتگران اقتصادی نیز از داستان‌های جذاب این سریال است.

اما در این میان نکاتی نیز وجود دارد که در داستان ابتر باقی می‌ماند همچون شبهاتی که درخصوص حادثه آتش گرفتن سینما رکس آبادان پاسخ داده نمی‌شود

در حالی که با توجه به ابعاد اجتماعی ماجرا که تعداد زیادی از مردم بیگناه، سبعانه قربانی شدند باید بیشتر مورد لایه‌کاوی قرار ‌می‌گرفت همچنین وضعیت پذیرفته شدن یا پذیرفته نشدن استعفای فرخ تا این فصل از مجموعه روشن نمی‌شود.

نکته بارزتر آن‌که به غیر چند نوار سخنرانی حضرت امام(ره)، چند کتاب که بین کیمیا، نرگس و پیمان رد و بدل ‌می‌شود جلسات کیمیا و دوستانش در خانه معلم کیمیا در خرمشهر که به‌منظور روشنگری درباره رژیم تشکیل ‌می‌شود (که البته ماهیت این جلسات هیچ‌گاه به تصویر کشیده نمی‌شود) ریشه‌های خیزش همگانی ملت برای سرنگونی حکومت پهلوی ترسیم نمی‌شود.

حال آن‌که انگیزه مردم برای این رستاخیز عام باید به مراتب بیش از آنچه که می‌بینیم در قالب داستان محوری و قصه‌های فرعی بازگو ‌می‌شد.

به هر حال فصل انقلاب اسلا‌می‌این مجموعه 100 قسمتی با تمام نقاط مثبت و منفی‌اش به اتمام رسید حال باید دید فصل جنگ تحمیلی و حمله عراق به خرمشهر و همچنین دوران معاصر با چه نگاه و تحلیلی در بوته تفسیر نویسنده و کارگردان قرار گرفته‌اند و آیا بیننده ثابت این اثر آن را تا پایان همراهی خواهد کرد یا نه.

ولی قدر مسلم نیت خالصانه تیم سازنده و مجموعه معاونت سیما در به تصویرکشیدن مقاطعی از تاریخ امروز که برای نسل چهارم انقلاب که بر بخش عمده‌ای از ابعاد آن واقف نیستند بر کسی پوشیده نیست و شایسته خدا قوت و خسته نباشید.

سهیلا قوسی

ضمیمه قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها