احمدرضا عابدزاده: عابدزاده یکی از موثرترین بازیکنان ایران در آن بازی استثنایی بود، درست دقایقی پس از آن که دیوانه استرالیایی تور دروازه ایران را پاره کرد، عابدزاده با حرکات روحیه بخش خود ورق را برگرداند، عابد زاده پس از هشت آذر تبدیل به یکی از محبوبترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران شد و همه او را دوست داشتند. یک روز خبر رسید که احمدرضا به دلیل بیماری در بیمارستان بستری شده است، ایران غوغا شد، هنوز تبعات آن بیماری را در او دیده میشود. عابدزاده به عنوان مربی دروازهبانها در تیمهای پرسپولیس، استیلآذین و راهآهن کارکرد. عابدزاده این روزها بالای سر هیچ تیمی نیست، اما از نظر بدنی سرحال است و هرچند گاهی در شبکههای اجتماعی این آمادگی را به رخ میکشد.
محمد خاکپور: این جمله از مرد جنتلمن فوتبال ایران از هشتم آذر به یادگار مانده است که در همان دقایق اول بازی گفته است که از اینجا جان سالم به در نمیبریم، اما آنها جان سالم به در بردند. محمد خاکپور پس از اتمام دوران بازیاش به آمریکا رفت تا در یک مدرسه فوتبال فعالیت کند. او به همراه کلینزمن یک مدرسه فوتبال راهاندازی کرد و در آن مشغول شد. پس از چند سال به ایران بازگشت تا هدایت استیلآذین را بهعهده بگیرد. خاکپور این روزها سرمربی تیم امید ایران است و شاید به حماسهای دیگر فکر میکند و به شکستن یک طلسم دیگر .
نعیم سعداوی: آن روزها یک بازیکن جنوبی در دفاع راست تیم ملی بازی میکرد، او آن روز با توجه به این که در ترکیب تیم استرالیا یک بازیکن نامدار به نام لازاریدیس در جناح چپ بازی میکرد، فشار زیادی روی سعداوی بود. سعداوی در دقیقه 77 بازی جای خود را به ابراهیم تهامی داد. سعداوی پس از بازی در پرسپولیس به فولاد خوزستان رفت و در این تیم با دنیای بازی خداحافظی کرد. سعداوی مقطعی کوتاه به عنوان دستیار در پرسپولیس فعالیت کرد، اما عمده فعالیت پس از هشتم آذر او در باشگاه فولاد خوزستان بود به عنوان کمکمربی .
افشین پیروانی: پیروانی به عنوان مدافع آخر در این بازی فشار زیادی را تحمل کرد. پیروانی در این بازی نمایش خوبی داشت. تصویری از او پس از بازی به یادگار مانده که با سیبلهای پرپشت دارد رو به دوربین میخندد. افشین پیروانی پس از دوران بازی تقریبا همه پستهای فوتبال را تجربه کرده است. او مدتی به عنوان دستیار و سپس به عنوان سرمربی در تیم پرسپولیس فعالیت کرد. پیروانی در حال حاضر به عنوان مدیر اجرایی در کنار کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی ایران مینشیند.
مهدی پاشازاده: مهدی پاشازاده یکی از ستونهای صعود ایران به جام جهانی بود، او یک بار توپ را از روی خط بیرون کشید و بارها توپگیری موفق داشت. او پس از درخشش در ملبورن و حضور در جام جهانی، به عنوان مدافع از باشگاه استقلال راهی بایرلورکوزن آلمان شد و اما پس از حضوری ناموفق در دو تیم لورکوزن و فورتونا کلن، بار دیگر به استقلال بازگشت. پس از سه سال حضور در ایران راهی اشتورم گراتز شد و سپس راهی راپیدوین شد و در نهایت به آدمیرا واکر پیوست و با پیراهن همین تیم بود که با عرصه باشگاهی وداع کرد و کفشهای خود را آویخت.پاشازاده چند تجربه مربیگری در تیمهای نه چندان بزرگ داشته، ولی هنوز منتظر یک پیشنهاد بزرگ است.
حمید استیلی: اگر یادتان باشد استیلی همان بازیکنی است که به ابراهیم تهامی گفت بنشین و بند کفشهایش را ببندد استیلی یکی از بازیکنانی است که از جمع بازیکنان تیم 98، شانس داشت روی نیمکتهای تیمها ی مختلف بنشیند. او پس از آن که با پرسپولیس با دنیای فوتبال خداحافظی کرد، به عنوان دستیار در پرسپولیس شروع به کار کرد، بعدها در همین تیم به سرمربیگری رسید. تجربهای که چندان شیرین نبود. حمید استیلی در تیمهای استیل آذین، شاهین بوشهر و راهآهن هم به عنوان مربی فعالیت کرد. حمید استیلی در حال حاضر به عنوان سرمربی در تیم ملوان بندرانزلی روی نیمکت مینشیند.
کریم باقری: همه اتفاقهای خوبی که در ملبورن رخ داد با گل کریم باقری رقم خورد. آقا کریم پاس عرضی خداداد عزیزی را با یک ضربه نه چندان محکم تبدیل به گل کرد تا تیم ملی به زندگی بازگردد. کریم باقری تا 37 سالگی در اوج بازی کرد و عاقبت در هشتم آذر ماه سال ۱۳۸۹ همزمان با بازی تاریخی ایران با برزیل با اعلام تصمیم خود مبنی بر خداحافظی از فوتبال پس از 18 سال بازی در بالاترین سطح فوتبال ایران و جهان برای همیشه از دنیای فوتبال کنارهگیری کرد. کریم باقری در حال حاضر به عنوان دستیار در کنار برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس فعالیت میکند و به عنوان یک بزرگتر نقش عمدهای در موفقیتهای این تیم دارد.
مهدی مهدویکیا: آن روزها یکی از جوانترین بازیکنان تیم ملی ایران بود،در مسابقات مقدماتی جام جهانی بود که مهدی به جای نعیم سعداوی که به دلیل محرومیت بیرون بود، در پست پیستون راست بازی کرد و پس از آن تبدیل به بازیکن ثابت تیم ملی شد. مهدویکیا پس از هشتم آذر دوران پر افتخاری را تجربه کرد، گلزنی در جام جهانی باعث شد که به بوندس لیگا برود و سالهای سال در تیم هامبورگ بازی کند، مهدی در بازگشت به ایران در تیمهایی نظیر داماش، استیل آذین بازی کرد تا این که با پیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کرد. مهدی در حال حاضر در تیمهای پایه تیم هامبورگ پایههای مربیگری خود را میریزد.
رضا شاهرودی: شاهرودی در رقابتهای مقدماتی جام جهانی 1998 یکی از ستارههای فیکس تیم ملی بود و از ارکان اصلی تیم ملی محسوب میگردید، که با مصدومیتی بیموقع و البته درگیری با علی دایی از فوتبال ملی کنار زده شد و پس از ملبورن از حضور در جام جهانی 1998 بازماند. او پس از این فقط یکبار دیگر در جمع ملیپوشان قرار گرفت که سرمربی وقت تیم ملی را برای ادامه توجیه نکرد و او رسما از بازیهای ملی خداحافظی کرد. شاهرودی دوران مربیگری خود را در تیم داماش آغاز کرد و در تیمهایی همچون کوثر و استیل آذین نیز دستیار بود و مدتی هم دستیار پیروانی در تیم سنگآهن بافق بود. او در حال حاضر به عنوان دستیار در تیم سیاه جامگان فعالیت میکند.
خداداد عزیزی: فرقی نمیکند او را حماسهساز ملبورن بنامیم یا غزال تیزپا، فرقی نمیکند که نامش چه باشد، خداداد عزیزی زیباترین صحنه یک حماسه را رقم زد،فرار بلند او روی پاس زیبای علی دایی و ضربهای که از کنار مارک بوسنیچ وارد دروازه کرد، باعث شد که یک ایران خوشحال شوند، خداداد عزیزی که در آن سالها در باشگاه کلن عضویت داشت، پس از جام جهانی 1998 در مسیر افت گام برداشت و پس از عبور از سان خوزه ارتکوکز، النصر امارات، پاس تهران، آدمیرا واکر و عقاب به راهآهن رسید و کفشهای خود را آویخت.
عزیزی پس از خداحافظی از فوتبال توسط تیم ابومسلم به عنوان رئیس سازمان فوتبال انتخاب شد و بعد به مربیگری و در نهایت سرمربیگری تیم رسید، اما اختلافات او با مدیران باشگاه، صراحت لهجه و نتایج ضعیف تیم موجب شد تا در ابتدای لیگ ۸۶ از سرمربیگری تیم اخراج شود.
علی دایی: علی دایی را با آن پاس طلایی بهخاطر میآوریم، اگر نگوییم پاس او به خداداد عزیزی که یکییکی مدافعان استرالیایی را پشتسر میگذاشت مهمترین پاس تاریخ ایران است، بیانصافی کردهایم، دایی بعد از ملبورن روزهای پرافتخار زیادی را تجربه کرد. او در بوندسلیگا پیراهن تیمهای بزرگی چون بایرنمونیخ و هرتابرلین را پوشید، در بازیهای ملی از مرز 100 گل ملی عبور کرد تا تبدیل به آقای گل ملی جهان شود و بالاخره پس از این همه افتخار با پیراهن سایپا از فوتبال خداحافظی کرد.
او به عنوان مربی کار را با قهرمانی با سایپا در لیگ شروع کرد، سپس مربیگری در تیم ملی ایران، پرسپولیس و راه آهن را هم تجربه کرد و با پرسپولیس دوبار قهرمان جام حذفی شد. دایی در حال حاضر سرمربی تیم صبای قم است.
ابراهیم تهامی: تهامی با حضور خود در زمین جریان بازی را تغییر داد. تاثیر در گل دوم یکی از ماندگارترین خاطرات مربوط به تهامی است. او سیدابراهیم تهامی پس از جام جهانی 98 که فرصت حضور در آن را پیدا نکرد، دیگر ردپای خاصی از خود در فوتبال ایران بر جای نگذاشت. تنها فقط چند تجربه کوتاه مدت و نهچندان موفق در عرصه مربیگری به عنوان کمک مربی را پشتسر گذاشت.
تهامی یک بار در برنامه نود حاضر شد و حرفهای جنجالی زد، او حالا دستیار حنطه در تیم استقلال اهواز است.
علیرضا منصوریان: کاپیتان اسبق استقلال تهران، که یکی از بازیکنان ذخیرهای بود که در دیدار برابر استرالیا به میدان رفت، پس از آن بازی حماسی در جام جهانی 1998 تیم ملی را همراهی کرد و در پایان آن رقابتها با انجام 46 بازی و زدن هشت گل با پیراهن تیم ملی، از عرصه ملی کنار رفت. او پس از جام جهانی از استقلال جدا شد و به باشگاههائی نظیر سکودا، آپولون اسمیرنیس و سن پائولی پیوست، اما بار دیگر به آبیپوشان پایتخت ملحق شد و سالهای پایانی دوران حرفهای خود را در این تیم گذراند و قهرمانی در لیگ برتر را تجربه کرد.
منصوریان مربیگری را با پاس تهران و تیم ملی امید شروع کرد و حالا در تیم نفت تهران مربیگری میکند.
علیاکبر استاداسدی: یکی از شیرینترین بازیکنان فوتبال ایران؛ در دقابق بازی به جای ابراهیم تهامی وارد زمین شد و ساختار دفاعی تیم را تقویت کرد.
استاداسدی به مدت شش سال در تیم گسترش فولاد دستیار بود ولی بعد از سرمربی شدن رسول خطیبی او برکنار شد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد