کتاب مأمنی است که میشود به آن پناه برد و ساعتها از آن لذت برد. وقتی که اهل کتاب و کتاب خواندن هستی با هر کتاب، صاحب دنیایی میشوی که آدمهایش را با تخیل خودت ساختهای و فقط یک کتابخوان است که میتواند تمام این لذتها را درک کند.
اما چطور میشود که یک نفر به مطالعه عشق میورزد و اما دیگری فقط زمانی دست به مطالعه میبرد که مجبور است؟ اگر کسی در پاسخ به این سوال که چرا مطالعه نمیکنی؟
بگوید: چون مطالعه کردن را دوست ندارم! چه کاری میتوان کرد که خوشمزگی کتاب را به او چشاند! کتاب غذای روح است، اگر کسی این غذا را دوست نداشته باشد چطور میشود ذائقهاش را تغییر داد؟
والدین کتابخوان، فرزندان کتابخوان: مادران زیادی را میشناسم که دوست دارند فرزندشان کتابخوان بار بیاید، آنها برای رسیدن به این هدف کتابهای تصویری و غیرتصویری با اندازهها و محتواهای مختلف برای فرزندشان میخرند.
اما در نهایت از بیعلاقگی کودک خود، نسبت به مطالعه شکایت میکنند، چراکه نمیدانند آنچه فرزندشان را کنجکاو و علاقهمند به خواندن میکند، فقط دیدن کتابهای رنگییا رفتن به کتابفروشی و نمایشگاه کتاب نیست.
بلکه دیدن مادر و پدری است که همیشه مطالعه میکنند و درباره آنچه میخوانند با هم صحبت میکنند. به جای موعظه، بگذارید او ببیند که پدر و مادرش به مطالعه عشق میورزند، این بهترین پند و اندرز است.
اگر خودتان اهل مطالعه نیستید چطور انتظار دارید فرزندتان بدون دیدن هیچ الگویی علاقهمند به خواندن باشد؟ بد نیست اول از خودتان شروع کنید، هیچ وقت برای خواندن دیر نیست.
درباره آنچه خواندهاید حرف بزنید: برای اینکه فرزندتان به خواندن تشویق شود، درباره آنچه میخوانید گفتوگو کنید و دقت کنید چیزی را برای گفتوگو انتخاب کنید که برای او هم جذاب است.
مطمئنا صحبت کردن درباره مسائل پیچیده سیاسی و اقتصادی و... به او میفهماند که کتابها و روزنامهها و مجلات پر از کلمات سخت است که او هنوز معانیشان را نمیداند.
بد نیست هنگام خوردن صبحانه یا وقتی دارید او را به مهدکودکش میرسانید، درباره موضوعی که مورد علاقه فرزندتان است
یک مطلب ساده و جالب از روزنامه نقل کنید یا وقتی در خانه هستید و مشغول مطالعه، بیمقدمه مطلب مورد علاقهاش را برایش بخوانید، گویی همین الان آن را دیدهاید، این نکته را هم بگوییم که خواندن مطلب برای فرزندتان سبب تقویت درک مطلب و پرورش دایره لغات در او میشود.
هنگامی که میخواهید برایش کتاب بخوانید ابتدا جلد کتاب را به او نشان دهید تا حدس بزند کتاب درباره چه موضوعی است.
وقتی شروع به خواندن کردید، مراقب لحنتان هم باشید، مثلا برای هریک از شخصیتهای کتابی که میخوانید، یک لحن خاص استفاده کنید و وقتی داستان به جای هیجان انگیزش میرسد.شما هم لحنتان را تغییر دهید و بگذارید کودکتان با حوادث داستان درگیر شود .
گاهی از او بپرسید به نظرت حالا چه اتفاقی میافتد؟ میتوانید برای اینکه راحتتر حدس بزند تصاویر کتاب را هم به او نشان دهید.
این همراهی با فرزندتان سبب میشود هم او را نسبت به زبان نوشتار کنجکاو و علاقمند کنید، هم ارتباطی نزدیک با فرزندتان داشته باشید.
همیشه کتابی همراه داشته باشید: وقتی در مطب دکتر در انتظار رسیدن به نوبتتان هستید، وقتی در بانک در انتظار رسیدن شمارهتان هستید، وقتی در مترو منتظر رسیدن به مقصد هستید کتاب بهترین وسیله برای مفید کردن وقت خود و فرزندتان است.
راستش را بخواهید برای کسانی که اهل کتاب خواندن هستند همیشه انتظار با کتاب همراه است. کتاب برای زود گذشتن و شیرین کردن ساعاتی که دیر میگذرد معجزه میکند.
ویژهنامههای کودک و نوجوان را فراموش نکنید: کودکی که با شنیدن کتاب و دیدن تصاویر آن مانوس است، وقتی به سن مدرسه رفتن میرسد، در درسهایش پیشرفت بیشتری دارد و برای خواندن عجله میکند.
یادتان باشد که بین ساختار خانوادگی و موفقیت کودک در خواندن رابطهای مستقیم وجود دارد، اگر تا امروز برایش کتاب یا بخشهایی از روزنامه را میخواندید وقت آن رسیده تا سراغ ویژهنامههای کودک و نوجوانی بروید که روی دکههای روزنامهفروشی است.
به او اجازه دهید مجلات و روزنامههای مربوط به سن خود را ببیند و انتخاب کند که کدام را میخواهد. در خرید کتاب هم دقت کنید که آنچه انتخاب میکند یا شما به او پیشنهاد میدهید.
مناسب سن او باشد نه زیاد ساده و نه زیاد پیچیده. وقتی که کودک توانایی نسبی در خواندن و درک مطلب پیدا کرد، وقت آن است تا برای شما و دیگران بخواند. این کار برای کودکان بسیار لذتبخش است.
قانونی وجود ندارد که بگوید فقط بزرگسالان باید برای کودکان کتاب بخوانند، وقتی کودکان مشغول کتاب یا روزنامه خواندن برای شما هستند به آنها توجه کنید. یکی از روشهایی که کودک را به خواندن علاقهمندتر میکند.
خواندن اشتراکی است. یک صفحه شما و یک صفحه او، با این کار به فرزندتان نشان میدهید که شما هم از خواندن و شنیدن لذت میبرید ضمن اینکه از میزان روان بودن، درک مطلب و دایره لغات او هم آگاهی مییابید.
وقتی توانایی خواندن او را محک زدید به او پیشنهاد کنید که برای خواهر و برادر کوچکتر از خود نیز داستان بخواند تا هم اعتماد به نفس او را تقویت کنید و هم رابطه بین فرزندان را صلحآمیزتر از گذشته نمایید. ضمن اینکه کارهای شما هم سبکتر میشود.
کتابهای سری تهیه کنید: نمیدانم شما هم کتابهای «قصههای خوب برای بچههای خوب» را خواندهاید یا نه.
یادم میآید وقتی یک جلد از این سری را تمام میکردم با شوق سراغ جلد بعدی میرفتم. بسیاری از کتابهای سری، ارزش ادبی بالایی دارند، ضمن اینکه وجود جلد بعدی محرک بسیار خوبی است که کودکان را تشویق به تمام کردن کتاب میکند.
کتاب و فیلم را با هم همراه کنید: بسیاری از کارتونهایی که مورد علاقه فرزندان است، در اصل رمانهای معروفی است که به فارسی هم ترجمه شده است.
این کتابها را به فرزندتان پیشنهاد کنید و وقتی آن را خواند از او بخواهید برایتان توضیح دهد که آیا فیلم یا کارتون، توانایی منعکس کردن تمام اتفاقات داستان را داشته است یا نه.
یکی دیگر از ابزاری که میتوانید برای فرزندتان تهیه کنید سیدیها و نوارهای قصه است، فایلهای صوتی کتابها هم گزینه خوبی برای گوش دادن کتاب است.
با بزرگتر شدن فرزندتان در سبک کتابها تغییر بهوجود آورید: معمولا وقتی فرزندان به سن نوجوانی میرسند، با یک سردرگمی برای انتخاب کتاب مواجه میشوند، آنها دلشان میخواهد کتابهایی را بخوانند که بزرگترها مطالعه میکنند در حالیکه ممکن است این به نفع آنها نباشد.
بهترین کار این است که کتابهایی که مناسب نوجوانان باشد را به او پیشنهاد دهید و سعی کنید از میان کتابهای خودتان بهخصوص کتابهای ایام دبیرستانتان، هرکدام که مناسب اوست، به او قرض دهید.
از کتابها به عنوان منابعی که میتواند پاسخ سوالات نوجوانتان را بدهد استفاده کنید. بسیاری از فرزندان هنگامی که به سن بلوغ میرسند، برای یافتن پاسخ سوالاتی که مربوط به تغییرات جسمیشان است.
به دوستانشان پناه میبرند، اگر فرزند شما خجالت میکشد درباره تغییرات جسمیاش از شما سوال بپرسد، خودتان به او کتابی بدهید که پاسخ سوالاتش را بیابد.
احترام گذاشتن به کتابها را به فرزندان یاد بدهید: به فرزندتان نشان دهید برای تمیزی و سالم بودن کتابهایتان اهمیت قائل هستید.
دوستی داشتم که کتابهای کتابخانهاش را براساس موضوعات کتابها دستهبندی کرده و چیده بود. در یک دفترچه جدا هم اسامی تمام آنها را با همان ترتیب دستهبندی، یادداشت کرده بود.
هر وقت کتابی را به کسی امانت میداد در همان دفترچه نام امانتگیرنده را مینوشت تا بر اثر گذر زمان فراموش نکند کتابهایش را به چه کسانی قرض داده است.
بخشی از کتابخانهاش را هم اختصاص داده بود به کتابهایی که از کتابخانه محله و دوستانش امانت گرفته است. او همین روش را به فرزندش هم یاد داده بود.
علاوه بر این برای اینکه فرزندش نسبت به کتابهایش حس مالکیت بیشتری داشته باشد، مهری به نامش تهیه کرده بود «کتابخانه شخصی....» هنوز در خاطرم هست که هر وقت فرزندش کتاب تازهای میخرید با شوق نام خودش را ابتدای کتاب اش ثبت میکرد.
تشویق رفتارهای خوب: رفتارهای خوب کودکتان را با کتابهایی که دوست دارد تشویق کنید، تا هم رفتار خوب در او تقویت و تثبیت شود و هم بیشتر با کتاب مانوس شود.
بودجهای را به صورت ماهانه اختصاص به خرید کتاب دهید، به کتابفروشی و نمایشگاه کتاب بروید و اجازه بدهید کودکتان به اندازه بودجهاش هر کتابی که دوست دارد را بخرد و در آخر، اگر دوست دارید او هم اهل کتاب باشد، کمک کنید تا لذت مطالعه را بچشد و بعدها این لذت را به فرزندانش بچشاند.
شیما نادری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد