در سریال دندان طلا که این علاقه با بحر طویل و موزون گفتن نیز آمیخته تا همه این مولفهها به امضایی زیر پای آثارش بدل شود. در واقع آثار میرباقری را میتوان از جنس دیالوگها و نوع دیالوگنویسیاش تشخیص داد. اصلا میرباقری فعالیتهای هنری خود را پس از گذراندن یک دوره سه ساله هنرآموزی متنهای نمایشی و کارگردانی تئاتری چون «دیوان مدائن» آغاز کرد و به نگارش نمایشنامه و کارگردانی تئاتر ادامه داد تا فرصتی برای کارگردانی یک سریال برایش پیش آمد.
میرباقری در قاب تلویزیون
نام داوود میرباقری در تلویزیون آنقدر با سریالهای امام علی و مختارنامه گره خورده که شاید خیلیها یادشان نباشد که نخستین سریالش «گرگها» بود. قصه و شخصیتهای سریال گرگها در قالب تاریخ نمیگنجد، زیرا ماجراها و وقایع آن بسیار نمادین مطرح میشود. از این طریق مفاهیمی مانند انقلاب، عشق، ظلمستیزی، رشوه خواری و دیگر مسائل دورههای مختلف این کشور کهن بهتصویر کشیده میشود.
«رعنا» ساخته دوم میرباقری در عرصه سریالسازی است که با نیم نگاهی به تئاتر تلویزیونی «حکایت مسافر گمنام» ساخته شد. عشق و نفرت، طمع، حسد ورزی، صداقت و مهرورزی و سرانجام انقلاب از بارزترین نکات دومین اثر تلویزیونی میرباقری است. «رعنا» مفهوم عشق را در کوران شکلگیری انقلابی مردمی به نمایش میگذارد. اما شهرت عمومی میرباقری با سریال امام علی (ع) رقم خورد. میرباقری از سال 70 تا 75 سرگرم نگارش متن و کارگردانی سریال «امام علی(ع)» بود. «امام علی (ع)» اثری شاخص و فتح بابی در جهت ساخت این نوع از سریالسازی بود؛ چرا که موجی نو را در تولید سریالهای تاریخی مذهبی به راه انداخت، بهگونهای که بعد از آن بسیاری از آثار ساخته شده در این ژانر در سایه سنگین سریال میرباقری قرار گرفتند. معصومیت از دست رفته، دیگر اثر تلویزیونی داوود میرباقری است. این سریال با نگاهی نو و بهرهگیری از قالب درام به بررسی بسترهای شکلگیری رویدادها و پیامدهای تلخ و تاسفبار سال 61 هجری قمری و واقعه عاشورا میپردازد. میرباقری با خلق شخصیتهایی چون شوذب خرانهدار که ابتدا انسانی شریف و امانتدار بیتالمال است، نگاهی دارد به علل بروز نفاق، هوس و طمع که عامل اصلی بروز واقعه کربلا بود و هوشمندانه در کنار این شخصیتپردازی با خلق شخصیتی چون ماریای نصرانی تصویری از انسانی آزاده و جستوجوگر را به نمایش میگذارد که برخلاف مسلمانان اسمی و ظاهری، به واسطه دلباختگی به عشق امام علی (ع) به کمال میرسد. مختارنامه اما سند پختگی میرباقری در ساخت سریالهای مذهبی- تاریخی بود. مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» نمونه موفقی از یک سریال تاریخی - مذهبی است که در عین امتیازهای تکنیکی و ساختاری از روایتی جذاب در بیان قصه و فضاسازی تاریخی برخوردار بوده و انتظار مخاطب از داوود میرباقری را برآورده میکند. سریال مختارنامه توانست با تکیه بر روانشناسی دینی مخاطبان و پس زمینه حادثه عاشورا، قصه خود را با بازنمایی شمایلی اسطورهای از قهرمان خود ترسیم کند و برخی مفاهیم و انگارههای اخلاقی راکه ریشه در اندیشههای مذهب شیعه دارد در بستر تصویر صورتبندی کند.
میرباقری بر پرده سینما
بعد از سریال امام علی (ع) میرباقری آدم برفی را به عنوان نخستین اثر سینماییاش ساخت که اگرچه از اغلب همان بازیگران سریالش بهره برده بود اما با سریال و فضایش کاملا فرق داشت و حتی به واسطه زن شدن اکبر عبدی و برخی دیالوگها توسط برخی با انتقاد شدید مواجه شد که چرا کارگردان امام علی به آدم برفی رسید. فیلم دو داستان موازی را پیش برده و با هم تلفیق میکند. ابتدا مردی ایرانی به نام عباس خاکپور (با بازی اکبر عبدی) بر صحنه میآید که برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفته است اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. از سوی دیگر زنی (با بازی آزیتا حاجیان) است که در ترکیه زندگی و در هتل محل اقامتش کار میکند و نمیتواند به ایران بازگردد. آدم برفی را باید یکی از بهترین آثار سینمای ایران درباره مصائب مهاجران ایرانی دانست. ضمن اینکه بازی اکبری عبدی در نقش یک زن به نقطه عطفی در کارنامه اش بدل شد. دومین اثر سینمایی میرباقری «ساحره» است.قصه فیلم درباره مردی است که در خانهای بزرگ و قدیمی همراه مادر ناتوان خود زندگی میکند، به بازیگر جوان یک گروه تئاتر علاقهمند شده و از او تقاضای ازدواج میکند. دختر موافقت خود را اعلام کرده و ازدواج سر میگیرد. مرد از همان ابتدا به طور غیرمستقیم ارتباط دختر با دوستان و کار سابقش را قطع میکند، اما از آنجا که سخت به او علاقه نشان میدهد دختر به این امر اهمیت زیادی نمیدهد. رفته رفته زن متوجه اوضاعی غیرعادی در خانه میشود و طی حوادث بعدی زن درمییابد که مرد شخصیتی دوگانه دارد. او هنگامی که در خارج تحصیل میکرده مانکنی کنترلشونده را ـ که شباهت زیادی به یک زن داشت ـ خریده و به ایران میآورد و کسی که هر شب با او به صحبت مینشیند همان مانکن است. یک روز زن خود را به شکل مانکن درمیآورد و مرد در انباری، دو موجود با حرکاتی شبیه به هم میبیند. در شرایطی بحرانی مرد بر سر مانکن میکوبد و آن را نابود میکند. در انتها مرد و همسرش به همراه مادر پیر به محل تازهای نقل مکان میکنند.
میرباقری بعد از این فیلم «مسافری از ری» را ساخت که نسخه سریالی آن هم پخش شد. این اثر به نوعی تداوم همان مسیر تلویزیونیاش در سینما بود و قصه شاه عبدالعظیم را با بازی داریوش ارجمند روایت میکرد.این فیلم البته نتوانست موفقیت میرباقری در ساخت آثار تاریخی - مذهبی را تکرار کند و در گیشه نیز چندان موفق نبود.
میرباقری در شبکه نمایش خانگی
میرباقری که تقریبا یک دهه درگیر ساخت سریال عظیم مختارنامه بود،بعد از چند سال استراحت اگرچه فیلمنامه سریال سلمان فارسی را در دست داشت به سراغ شبکه نمایش خانگی رفت تا شانس خود را در آنجا و با حمایتبخش خصوصی بیازماید. محصول این هجرت رسانهای ساخت سریال شاهگوش بود. سریال تا نیمههای کار تقریبا خوب پیش رفت و هنرمندی محسن تنابنده در چند نقش مختلف نیز به آن جذابیت بیشتری بخشیده بود، اما در ادامه زیادی کش آمد و مخاطب نیز تعقیب آن را رها کرد تا اینکه امسال داوود میرباقری یکی از آثار معروف خود در صحنه تئاتر یعنی «دندون طلا» را به شکل نسخه تلویزیونی روایت کرد و شاخ و برگهایی به آن افزود.
داوود میرباقری در دو دهه اخیر به نامی معتبر در سینمای تاریخی- مذهبی بدل شده که فارغ از عملکردش در دیگر عرصهها بیش ازهرچیز در تولید آثار فاخر تاریخی درخشیده است. البته جا دارد این درخشش پرسوتر شود.
سید رضا صائمی
جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد