حافظ شیرازی غزلی دارد که در یک بیت از آن سروده«نخست موعظه پیر صحبت این حرف است/ که از مصاحبت ناجنس احتراز کنید» این بیت را می‌توان قاب کرد و بر سر در فضای مجازی چسباند.
کد خبر: ۸۳۴۷۱۶
اینستاگرام آدم‌ها را ترسو می‌کند؟

به گزارش خبرآنلاین، افرادی که بنده را از نزدیک می‌شناسند می‌دانند که اساسا از چنین فضایی دوری کرده و فراری هستم، تلفن همراهم قیمتی معادل یکصد هزار تومان دارد و زندگی‌ام را طوری می‌گذارنم که نیازی به حضور در چنین محیطی را ندارم. اگر پیگیر اخبار و گزارش‌های روز باشم، خبرگزاری‌ها را بررسی کرده و روزنامه‌ها را ورق می‌زنم، یادداشت‌های روزنامه‌نگاران، مصاحبه با اصحاب ورزش و فرهنگ و هنر را مطالعه می‌کنم، به همین دلیل نیازی نمی‌بینم که با حضور در شبکه‌های اجتماعی از آخرین اخبار و مقالات مطلع شوم.

متاسفانه استفاده‌ای که امروز در رسانه‌های جمعی شاهد آن هستیم، هشدار‌دهنده است. یکی از مضراتی که حضور در شبکه‌هایی مانند فیسبوک و اینستاگرام به همراه دارد، ترسو کردن انسان‌هاست، یعنی حضور در این محیط‌ها باعث می‌شود افراد شجاعت لازم برای گفت‌وگوی رو در رو را نداشته باشند، آنها پشت دستگاه تبلت یا تلفن همراه خود می‌نشیند و با لمس کردن کلیدها هرچه دوست دارند می‌نویسند و در مقام پاسخگویی نیز می‌توانند با حذف کردن افراد، پاسخ انتقاد یا نظر آنها را ندهند.

موضوع اینجاست که این فرهنگ که به غلط این روزها به یمن حضور در فضاهای مجازی جا افتاده، باعث می‌شود که افراد نتوانند برای یکدیگر استدلال بیاورند، استنتاج کرده و مطالعه کنند، بنابراین این مسیر ما را به جایی خواهند رساند که دیگر هیچکس در قبال هیچ چیز پاسخگو نباشد.

برخی از هنرمندان نیز اعلام می‌کنند که برخلاف میل‌شان در فیسبوک یا اینستاگرام صفحه دارند و تنها دلیل حضور خود را جلوگیری از ساختن«صفحه‌های تقلبی» به نام خود عنوان می‌کنند که این هم یکی دیگر از دلایل خنده‌داری است که این روزها شنیده‌ام.

مگر برای بنده و دیگر افرادی که در این شبکه‌ها عضو نیستیم، صفحه جعلی نساخته‌اند؟ اما این راهی است که بنده انتخاب کرده‌ام و شهامت آن را دارم که پای تصمیم خود بایستم، حتی اگر میلیون‌ها صفحه جعلی به نام بنده درست کنند.

بنده انتخاب کردم که به جای حرکت آونگ‌وار انگشت سبابه‌ام به سمت چپ و راست، دست دخترم را بگیرم، به چشمانش نگاه کنم و به او محبت کنم، ترجیح دادم که به جای کامنت گذاشتن، کتاب بخوانم، اصلا هیچ کاری انجام ندهم و چشمانم را ببندم اما زمان خود را صرف حضور در یک فضای بیمار نکنم.

این روزها تعداد این شبکه‌ها به سرعت در حال افزایش است. همانقدر که عیب دارند یقینا سود نیز به همراه دارند اما باید افراد پیش از حضور در چنین شبکه‌هایی آموزش داده شوند، باید هدایت شوند به مسیری که هدفمند و سالم از آنها استفاده کنند.

تجربه ثابت کرده که روش قهرآمیز در برخورد با حضور مردم در این شبکه‌ها پاسخ نمی‌دهد، باید بپذیریم که آنها توانسته‌اند نقش خود را در زندگی روزمره ما پیدا کنند، بنابراین می‌توانیم حداقل یک حد و مرز برای حضور در آنجا تعیین کرده و یک زمان مشخص در طول روز به این کار اختصاص بدهیم.

باید بدانیم که هر فرد یک جامعه خلوت برای خودش دارد که نیازمند تمرین و مطالعه است.باید شهرداری در این مورد تبلیغ کند. باید متولیان امور فرهنگی با تغییر روش خود نگاهی عمل‌گرایانه و واقع‌بینانه به مشکلات فرهنگی کشور داشته باشند و سیاست‌های کلی درست و قابل اجرایی را پایه‌ریزی کنند.

فراموش نکنیم که آوار فرهنگی، زمانی که روی سر مردم یک کشور فرو بریزد، دیگر وکیل و ورزشکار و سیاستمدار نمی‌شناسد و همه از آن متضرر می‌شوند. باید روی این قضیه تا می‌توانیم کار کنیم تا آرام‌آرام اصلاح شود و بتوانیم از وضعیتی که امروز گرفتار آن هستیم، نجات پیدا کنیم، اگر فکری عاجل نکنیم به زودی باید آژیر قرمز فرهنگ را بکشیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها