گزارش میدانی جام‌جم از منطقه سیل‌زده کن پس از 30 روز

اینجا زمان به وقت سیل ایستاده است

جامعه امروز یک ماه بعد است؛ به شهادت تقویم از سیل و توفان ویرانگر 28 تیر 30 روز گذشته؛ اما اینجا در بستر رودخانه کن و حاشیه روستای سنگان، زمان به وقت سیل از حرکت ایستاده است. رد پای ویرانی هنوز همه جا دیده می‌شود؛ از بستر رودخانه و ریشه‌های بیرون آمده درخت‌ها تا زمین‌ها و باغ‌های اطراف که با حجم زیادی از گل خشک شده پوشیده شده‌اند.
کد خبر: ۸۲۶۸۶۴

دست غارتگر سیل همه چیز را با خودش شسته و برده؛ حالا از آن همه شور و حیات در حاشیه رودخانه فقط تکه سنگ‌های بزرگ باقی مانده‌اند؛ تکه سنگ‌هایی چندصدکیلویی که شدت تخریب سیل را با میزان جابه‌جایی‌شان در بستر رودخانه می‌توان سنجید. برای اهالی روستای سنگان، رودخانه همیشه بوی زندگی می‌داد؛ در حاشیه رودخانه از سال‌ها پیش، اجدادشان درخت‌های گردو کاشته بودند و گیلاس. سیل اما زندگی را در این منطقه از جریان انداخته است. حالا تنه درخت‌های کهنسال گردو روی بستر رودخانه دراز به دراز کنار هم روی زمین افتاده‌اند؛ درخت‌هایی که بیشترشان به عنوان محافظ در حاشیه باغ‌ها کاشته شده بودند تا ریشه‌های بلندشان مانع ورود جریان شدید آب به حریم باغ‌ها شود؛ اما حریف سیل نشدند و حالا بجز آنهایی که روی زمین افتادند و ریشه‌هایشان از خاک بیرون ماند سیل، پوست آن چندتایی را هم که هنوز در خاک ریشه دارند کنده و با خود برده است. اتفاقی که به گفته اهالی روستای سنگان پایین، باعث خشک شدن درخت‌ها خواهد شد.

پای صحبت مردم روستا

حسین اویسی، یکی از بومی‌های سنگان پایین است. باغش در مسیری به طول 700 متر در حاشیه رودخانه کن قرار گرفته است؛ باغی پر از درخت‌های گردو، گیلاس و آلبالو. روزی که سیل آمد حسین آقا و خانواده‌اش در باغشان مشغول چیدن آلبالو بودند؛ حالا نه آلبالوی باغی مانده و نه درخت سرپا و سالمی.

«سیل وحشتناک است؛ بدترین چیزی که می‌توانید فکرش را بکنید» این را آقای اویسی می‌گوید؛ همان ابتدای گفت‌وگو که او آن طرف رودخانه خشک و بی‌آب کن ایستاده و ما این طرف. بعد راهش را می‌گیرد و از وسط سنگ‌ها می‌گذرد و وقتی به ما نزدیک می‌شود، ادامه می‌دهد: «سیل که آمد من همین جا کنار رودخانه بودم داخل باغ. فقط فرصت پیدا کردم دست و زن و بچه‌ام را بگیرم و برویم داخل خانه، همین. هر چند تا جعبه آلبالو که کنده بودیم از صبح همان جا ماند. وسیله‌هایمان را هم جا گذاشتیم. فقط از پشت پنجره می‌دیدیم که حجم بزرگی از آب گل‌آلود از بالا به سمت پایین در جریان است. شدت سیل آن قدر زیاد بود که بالای 50 تا از درخت‌های گردوی باغم را از جا کند. حدود 60 تا از درخت‌های گیلاسم هم از ریشه درآمدند و آسیب دیدند.»

از عبور سیل 30 روز هم که گذشته باشد، خاطره‌اش هنوز برای حسین آقا تازه است. خاطره تلخی که وقتی با داغ درخت‌های خشکیده باغ‌های این اطراف همراه می‌شود، باب گله‌گذاری را باز می‌کند؛ شاید به خاطر همین است که حسین اویسی می‌گوید: «بعد از این که سیل آمد چند نفر از شورای شهر تهران، چند نفراز فرمانداری، استانداری و ... آمدند و اینجا را از نزدیک دیدند؛ ‌سطح ویرانی‌ها و خسارت‌ها را دیدند. قول دادند کمک کنند اما اگر شما تغییری در این منطقه می‌بینید ما هم می‌بینیم. آنها فقط موقع انتخابات و رای یاد ما می‌افتند. وقتی که مشکل داریم هیچ کس ما را نمی‌بیند. الان به جای این درخت‌هایی که سیل با خودش برده، من باید درخت جدید بکارم؛ ده سال طول می‌کشد این درخت‌ها دوباره به بار بنشینند؛ ضرر و زیان مالی من فقط از دست دادن چند درخت نیست.»

اهالی خودشان دست به کار شده‌اند

گواه حرف‌های حسین اویسی را کمی آن طرف‌تر پیدا می‌کنیم ؛ 200 متر جلوتر و روی بستر رودخانه؛ ‌جایی که دو کارگر افغان با چکش و تیشه به جان تخته سنگ‌های وسط رودخانه افتاده‌اند. شفیع یکی از این کارگرهاست که می‌گوید از طرف یکی از اهالی استخدام شده تا رودخانه را پاکسازی کند و سنگ‌ها را در حاشیه رودخانه کنار هم بچیند و این یعنی مردم بومی حالا از رودخانه می‌ترسند؛ ‌از این که وحشی شود مثل دفعه قبل و تند و خروشان راه بیفتد و جلو برود.

شماره تلفن صاحبکار شفیع را می‌گیریم و یک اویسی دیگر جوابمان را می‌دهد. محسن اویسی که یکی دیگر از اهالی آسیب‌دیده سنگان پایین است: «سرتاسر باغ من در حاشیه رودخانه سنگ‌چین شده بود و پشت سنگ‌چین‌ها هم درخت گردو کاشته بودم. اما بعد از سیل اثری از هیچ کدامشان باقی نماند. یک ماه منتظر شدم تا مسئولان کمک کنند اینجا را پاکسازی کنیم اما خبری نشد؛ اگر این سنگ‌های بزرگ اینجا وسط رودخانه بمانند باز آب منحرف می‌شود به سمت باغ‌های ما. به خاطر همین خودم دست به کار شدم، دوتا کارگر گرفتم تا بعد از جابه‌جایی این سنگ‌ها، برای باغم دیوار سنگ‌چین درست کنم تا اگر دوباره سیل آمد بیشتر از این خراب نشود.»

خانه‌ها هنوز ویرانند

«لات آب» شاید برای ما اصطلاح جدیدی باشد اما برای سنگانی‌ها ناآشنا نیست؛ لات آب گل و لای مانده و خشک شده است؛‌ گل و لایی که روح‌الله گرجی، رئیس شورای سنگان باغ‌دره درباره‌اش می‌گوید: لات آب، آب گل‌آلودی است که شن و ماسه‌اش رفته، وقتی می‌ماند، درست مثل بتن سفت می‌شود. هرچقدر آفتاب بیشتر به این گل می‌خورد، سنگین‌تر و خشک‌تر می‌شود. حالا نگاه کنید همه جای این رودخانه پر از لات آب است.

گرجی درست می‌گوید، لات آب از حریم رودخانه هم آن طرف‌تر رفته و ردپایش را در کوچه پس کوچه‌های سنگان هم می‌توانیم ببینیم. نزدیک خانه‌هایی که سیلاب ویران کرده است؛ خانه‌های خالی از سکنه. رئیس شورای سنگان باغ‌دره می‌گوید: «من یک روز بعد از سیل اینجا رسیدم، سطح خرابی قابل توصیف نیست. پدر من که از وقتی به دنیا آمده یعنی از 80 سال پیش اینجا زندگی می‌کند، می‌گوید اصلا چنین چیزی سابقه نداشته. درخت‌هایی که در این منطقه آسیب دیده‌اند بالای 30 هزار اصله هستند؛ درخت‌های 70 تا 150 ساله. مسئولان از همان روز اول آمدند اینجا را دیدند و اول ایراد گرفتند که چون باغ‌ها در حریم رودخانه بودند این طور شده، اما این درست نیست. پیدایش روستا از قدیم در حاشیه رودخانه‌ها بوده است. پدر من سال 42 اینجا یک چشمه خرید به قیمت 18 هزارتومان؛ با این مبلغ می‌توانست در تهران ده تا خانه بخرد. اما این چشمه را خرید که با باغداری امرار معاش کند؛ از اینجا با قاطر و الاغ سیب و گردو می‌بردند میدان گمرک و غروب‌ها برمی‌گشتند. حالا می‌گویند چرا در حریم رودخانه باغ ساخته‌اید؛ این باغ‌ها که یک‌ساله و دوساله نیستند، بیشترشان بالای 50 سال قدمت دارند؛ این از عمر درخت‌ها معلوم است. مشکل اینجاست که مسئولان ما برنامه ندارند؛ می‌گویند دهیار سیجان دوراندیشی کرده اهالی را بیمه کرده؛‌ چرا این دوراندیشی را برخی مسئولان ما ندارند؟ از بعد از سیل اکیپ پشت اکیپ آمده اما خبری از کمک و پرداخت خسارت نشده؛‌ تا امروز حتی یک هزارتومنی هم به کسی نداده‌اند.»

کارگاه چینی‌ها در قرق سکوت

چند کیلومتر پایین‌تر از روستای سنگان درست زیر پل آزادراه تهران ـ شمال جایی که کارگران چینی مشغول کار بودند، حالا فقط سکوت پرسه می‌زند. لایه‌ای قطور از لات آب اینجا هم روی جرثقیل‌ها و وسایل را پوشانده است. کارگاه چینی‌ها همین جا بنا شده است؛ ‌در حاشیه رودخانه. بعد از سیل اما کارگاه خالی و ماشین‌ها و ابزارآلات راهسازی به حال خودشان رها شده است. اینجا دقیقا همان جایی است که حسین طلا، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی یک هفته بعد از وقوع سیل، انگشت اتهام را به سمتش گرفت و گفت: «شدت این بارندگی که از ساعت ۷ بعدازظهر یکشنبه آغاز شد از یک سو و شکسته شدن آب بند کارگاه چینی‌ها برای آزاد راه تهران ـ شمال از سوی دیگر موجب شد حجم آب با سرعت بالا وارد رودخانه شده و کسانی که برای تفرج و شنا به منطقه آمده بودند دچار آسیب شوند.»

پایه‌های پل در دوطرف رودخانه، نیمه‌کاره باقی مانده و داستان تکرار همان ماجرای روستای سنگان است؛ ‌خبری از بازسازی در اینجا هم نیست.

پاکسازی مجدد بستر رودخانه و جستجوی اجساد

رودخانه که دهان باز کرد، سیل که راه افتاد، آدم‌های زیادی قربانی شدند؛ آدم‌هایی که تفریح روز تعطیلشان به عزا تبدیل شد. از بین آن همه قربانی، هنوز از سه نفر خبری نیست؛ هنوز سه خانواده چشم انتظارند. ‌با این که عملیات پاکسازی و جستجو چند هفته‌ای است در قسمت‌های شمالی رودخانه و محدوده کن و سولقان به حال خود رها شده و ما نشانه‌ای از پاکسازی رودخانه در این مسیر ندیدیم، اما معاون آمادگی، عملیات و پدافند غیرعامل سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران از جستجوی مجدد برای پیدا کردن این سه قربانی مفقودالاثر از یکشنبه در ادامه مسیر رودخانه کن در محدوده شهر تهران خبر می‌دهد. غلامرضا احمدی در ادامه به جام‌جم می‌گوید: در حال حاضر مشغول پاکسازی دو حوضچه آرامش در ضلع شمال پل کن در اتوبان همت هستیم. پاکسازی از اینجا به سمت بالا انجام می‌شود. دو مرحله دیگر هم داریم که از همت تا حکیم است و از حکیم تا شهید لشکری.

احمدی می‌گوید: احتمال می‌دهیم در این دو حوضچه به لحاظ این که عمق حوضچه‌ها دو متر است و رسوبات ته‌نشین شده، شاید بتوانیم نشانه‌ای از اجساد پیدا کنیم. همزمان با این عملیات، قطعات درختان، شاخ و برگ‌ها و گل و لای موجود در این حوضچه‌ها و اطراف رودخانه هم جمع‌آوری می‌شود.

مینا مولایی

گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها