درباره سریال تازه جیرانی که این شب‌ها پخش می‌شود

خطر حیّ و حاضر

گونه جاسوسی به عنوان یکی از زیرشاخه‌های آثار پلیسی در مجموعه‌های تلویزیونی نیز مورد توجه قرار گرفته و آثار مختلفی را شکل داده که همگی آنها در یک نکته (پیچیدگی و مرموز بودن) اشتراک دارند.
کد خبر: ۸۲۶۳۶۸
خطر حیّ و حاضر

این دسته از آثار چه در سینما و چه در تلویزیون بشدت به مولفه‌های گونه خود وفادار بوده و بندرت از آن عبور می‌کنند. داستان‌های جاسوسی که ریشه‌هایی غنی در ادبیات دارند، بسیار مناسب مجموعه‌های تلویزیونی هستند، چرا‌که می‌توانند از ظرف زمانی بزرگ‌تری برای روایت قصه خویش سود ببرند. با این حال مهم‌ترین آثار جاسوسی در مدیوم سینما خلق شده و کارهای تلویزیونی به لحاظ کیفی چند پله‌ای پایین‌تر از آنها می‌ایستند.

برای پی بردن به چرایی آن هم باید به همان زمان فشرده آثار سینمایی در برابر تلویزیونی‌ها اشاره کرد که قدرت خلاقیت نویسندگان فیلمنامه را بالاتر می‌برد.

در سینما و تلویزیون کشورمان بندرت به فیلم‌های سینمایی و مجموعه‌های تلویزیونی با درونمایه جاسوسی برمی‌خوریم که این امر بیش از هر چیز نشان از فقر ادبیات ایران در این باب دارد که به سینما و تلویزیون هم تسری پیدا کرده است. روز شیطان و روباه هر دو از ساخته‌های بهروز افخمی از معدود نمونه‌های سینمای ایران در این رابطه هستند.

فریدون جیرانی هم با مجموعه «تعبیر وارونه یک رویا» تلاشی جدی برای ساخت اثری جاسوسی با محوریت ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان به خرج داده که تا به اینجای کار (10 قسمت پخش شده) به بار نشسته است.

این مجموعه که توسط جیرانی و مرتضی اصفهانی نوشته شده، مصالح لازم برای تولید مجموعه‌ای پلیسی ـ جاسوسی را دارد که بخوبی در عرض گسترش پیدا کرده و داستان‌های فرعی‌اش نیز بخوبی با قصه اصلی پیوند خورده است. در حقیقت این دو از ظرفیت زمانی بالای سریال‌های تلویزیونی برای تعریف درست شخصیت‌ها و نیز روایت با حوصله قصه خود سود برده‌ و از شتابزدگی به بهترین شکل ممکن دوری کرده‌اند.

آغاز ماجرا

در آستانه به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای، عوامل دولت صهیونیستی اسرائیل برای برهم زدن مذاکرات ترورهایی را ترتیب می‌دهند و برای انجام آن از عوامل مختلفی استفاده می‌کنند.

این داستان کوتاه یک خطی مدخل مناسبی برای ورود مخاطب به قصه‌ای پیچیده و طولانی است که بحث امنیت ملی حرف اول و آخر آن را می‌زند.

نوفام یهودی جوانی است که علاقه‌ای به روش‌های سازمان صهیونیستی متبوع خود نداشته و به سبب مخالفت‌هایش هم توسط آنان به قتل می‌رسد. آورام دوست صمیمی نوفام با ناصر (مامور امنیتی ایران) در ایروان ارتباط برقرار کرده و خبر از ترور قریب‌الوقوع فردی به نام محسن روانبخش را می‌دهد.

در دو سه قسمت نخست مقدمه‌چینی‌ها در رابطه با شخصیت‌های یاد شده بخوبی صورت گرفته که کندی ریتم هم از آن نشات گرفته است. ترور نافرجام روانبخش و دستگیری ضارب را می‌توان نقطه عطف نخست فیلمنامه این مجموعه به حساب آورد که خوب از کار درآمده و مخاطب را به تماشای ادامه داستان وامی‌دارد.

در حقیقت این ترور کلید ورود ناصر و همکارانش به ماجراهای پیچیده و تودرتویی است که دو قطب خیر و شر را در برابر هم قرار می‌دهد. در فیلم‌های جاسوسی همیشه بخشی از ماجراها در شوروی سابق می‌گذشت که در اینجا ارمنستان به عنوان یکی از جمهوری‌های استقلال یافته جایگزین آن شده است.

انتخابی هوشمندانه که با توجه به سبک معماری و فضای خاص پایتخت این کشور بسیار به کمک قصه این مجموعه آمده و باورپذیری آن را دو‌چندان کرده است. از سوی دیگر نزدیکی ارمنستان به مرز ایران توجیه خوبی برای فعالیت گروهک تروریستی یاد شده است که یک زن و مرد مسن گردانندگان آن به حساب می‌آیند.

جیرانی و اصفهانی به عنوان نویسندگان فیلمنامه روی کلیشه‌های متداول در این گروه‌ها (خشونت، بی‌رحمی و اطاعت بی‌چون و چرا از دستور مقامات مافوقشان) بخوبی مانور داده و هویت مشخصی برای آنها ساخته‌اند. به قتل رسیدن آورام و زخمی شدن ناصر دومین نقطه عطف قصه تعبیر وارونه یک رویاست که ذهن مخاطب را از نقطه‌ای به نقطه دیگر پرتاب می‌کند.

مرگ آورام پیش از آن‌که بتواند نام فرد بعدی در فهرست ترور را بگوید، ایده قدیمی، اما امتحان پس داده‌ای است که مخاطب را به فکر فرو برده و درونش را به تلاطم می‌اندازد. در گونه جاسوسی پس از فرم قصه و ساختار تودرتوی آن به شخصیت‌پردازی بیشترین اهمیت داده شده و عموما هم شخصیت‌های خلق شده از لایه‌های مختلفی بهره می‌برند. در حقیقت عمده جذابیت ادبیات و سینمای جاسوسی در همین نکته نهفته که به شخصیت‌ها عمق بخشیده و آنها را از تک‌بعدی بودن خارج می‌کند.

قواعد جاسوس بازی

در تعبیر وارونه یک رویا شاهد استفاده هوشمندانه از کلیشه‌های آشنایی هستیم که مخاطب با توجه به قواعد‌گونه جاسوسی آن را پذیرفته است.

ناصر به عنوان یک مامور امنیتی باسابقه و باهوش بسیار خوب از کار درآمده و مخاطب نسبت به آن احساس نزدیکی می‌کند. در بخش‌های خارج از ایران مخاطب با لایه‌هایی از این شخصیت که بیش از هر چیز از شغلش نشأت گرفته، آشنا می‌شود.

رابطه دوستانه او با آورام و نیز کمک کردن به همسر او برای فرار از چنگ تروریست‌ها، لایه‌های دیگری از ناصر را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد که نقش بسزایی در همذات‌پنداری آنها با ناصر دارد. در بخش مربوط به ایران با زندگی خانوادگی ناصر که در تنها دخترش خلاصه شده روبه‌رو می‌شویم که شباهت‌های زیادی به کلیشه قهرمان‌های تنهای گونه پلیسی ـ جاسوسی دارد. حضور ناصر سر تمرین نمایش دخترش یکی از صحنه‌های کلیدی برای پی بردن به علایق اوست که تکه دیگری از پازل این شخصیت را کامل می‌کند.

رابطه ناصر با همکارانش هم خوب و پذیرفتنی از کار درآمده که در راس آن رابطه پدرانه‌اش با مصطفی قرار دارد. مرد مسن بازنشسته‌ای که سال‌ها در مسیر امنیت ملی تلاش کرده و حتی پس از بازنشستگی همچنان کمک حال جوان‌ترها می‌باشد. در کنار اینها جیرانی از شخصیت‌های فرعی هم غافل نشده و شخصیت‌های جذابی را خلق کرده که نمونه آن را در هاشم مشاهده می‌کنیم. جوانی از جنوب شهر که از ترکیه به تهران فرا خوانده شده تا ترور بعدی را انجام دهد. یک قربانی تمام‌عیار که با وجود زندگی در خارج از کشور همچنان خلق و خوی قدیمی‌اش را حفظ کرده و تلاشی هم برای تغییر خود به خرج نمی‌دهد. در کنار او می‌توان به محسن روانبخش و ژاله معیر اشاره کرد که شخصیت‌های مکمل به حساب آمده و در روند پیشبرد داستان نیز نقش مهمی به‌عهده دارند.

جیرانی به شهادت کارنامه کاری‌اش علاقه‌مند به تجربه در گونه‌های مختلف بوده و تقریبا تمامی ساخته‌هایش به لحاظ فنی در سطح بالایی قرار دارند. سریال تعبیر وارونه یک رویا نیز از این قاعده مستثنا نبوده مضاف بر این‌که بازی‌های خوب و قابل دفاعی هم دارد.

امیر جعفری پس از مدت‌ها در نقش ناصر حضوری تاثیرگذار داشته و پیچیدگی‌های درونی آن را به شکل مطلوبی به تصویر کشیده است.

داریوش ارجمند هم گزینه فوق‌العاده‌ای برای ایفای نقش مصطفی بوده و آرامش دلنشینی که به نقش تزریق کرده نقشی کلیدی در همذات‌پنداری مخاطب با او دارد البته در این میان نباید از چهره‌پردازی خوب کار هم یاد نکرد که مکمل خوبی برای بازی درخشان ارجمند بوده است.

در طرف دیگر داستان فرهاد قائمیان و پانته‌آ بهرام قرار دارند که با توجه به نقش‌شان عرصه مناسبی برای بروز استعدادهای خود دارند. بخصوص قائمیان که نقشی چند لایه داشته و می‌تواند هر لحظه مخاطبان خود را غافلگیر کند.

قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها