در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اپراتور پلیس آدرس محل جنایت را گرفت و از طریق بیسیم موضوع را به نزدیکترین مامور گشت در محل اعلام کرد تا صحت موضوع را بررسی کند. دقایقی بعد هم مامور موتورسوار مقابل خانه ویلایی در شمال شهر توقف کرد و با ورود به خانه با جسد زن میانسال رو به رو شد. جسد طاهره غرق در خون روی تخت قرار داشت.
سروان میری با صدای زنگ تلفن همراه از خواب بیدار شد. اپراتور پلیس از قتل زنی در شمال تهران خبر داد و کارآگاه پس از نوشتن آدرس راهی محل جنایت شد. خیابانهای شهر خلوت بود و ساعت دو بامداد، به محل جنایت رسید. با راهنمایی سرباز جوان وارد عمارت داخل باغ شد. خانه با وسایل گرانقیمت و قدیمی تزئین شده بود و هیچ آثاری از بهم ریختگی و سرقت دیده نمیشد. گروهبان سامتی با مشاهده سروان به سوی او آمد و پس از احترام گزارش داد."ساعت 12 و 45 دقیقه از طریق مرکز 110 قتل به ما گزارش شد و نخستین تیم گشت موتوری برای بررسی موضوع راهی محل شد. وقتی موضوع توسط مامور گشت تایید شد، راهی اینجا شده و تحقیقات را آغاز کردم. مقتول زن 48 سالهای به نام طاهره است که پس از فوت همسرش به تنهایی در این خانه زندگی میکرد. البته شش ماه قبل با پسر جوانی نامزد کرده بود که جسد هم توسط مرد 32 ساله پیدا شد. وقتی وارد خانه شدم، جسد روی تختخواب قرار داشت و گلولهای از رو به رو به صورتش اصابت کرده بود. مامور جوان برگه تحقیقات را از جیبش بیرون آورد و نگاهی به آن انداخت و ادامه داد: قفل و درها را بررسی کردیم هیچ آثاری از ورود به زور دیده نشد. وسیلهای هم سرقت نشده که این موضوع احتمال جنایت با انگیزه انتقامجویی را مطرح میکند.
سروان سپس راهی اتاق خواب شد.دکتر باقری، پزشک جنایی در حال معاینه جسد بود. کتابی نیمه باز کنار تخت روی زمین افتاده بود و به نظر میرسید مقتول در حال مطالعه بوده که از سوی قاتل غافلگیر شده و به قتل رسیده بود.
بعد از معاینات اولیه دکتر باقری، سروان به او نزدیک شد. دکتر پس از سلام و احوالپرسی در حالی که وسایلش را جمع میکرد، گفت: حدود پنج ساعت از قتل میگذرد . دو گلوله به مقتول شلیک شده و مرگ او را رقم زده است. شلیکها از فاصلهای نزدیک و از رو به رو بوده است. بعد از آزمایشهای تخصصی گزارش کامل قتل را میفرستم.
کارآگاه نگاهی به اطراف انداخت و سپس از گروهبان خواست نامزد مقتول را برای بازجویی نزد او بیاورد. چند ثانیه بعد ماموران کلانتری همراه پسر جوانی وارد اتاق کار طاهره شدند. پسر جوان سعی میکرد خود را ناراحت و نگران نشان دهد.
چگونه متوجه قتل شدی؟
حدود ساعت 11 شب، طاهره با من تماس گرفت و گفت از طبقه پایین صدایی میآید و او میترسد. به او گفتم صدای باد است و دچار توهم شده است. اما طاهره چند دقیقه بعد دوباره زنگ زد و مدعی شد در خانه باز شده است و سارقی در حال سرقت وسایل است. او خواست خودم را به خانه اش برسانم. سریع حاضر شدم و به اینجا آمدم. در حال پارک خودرو بودم که صدای شلیک گلوله را شنیدم. از ماشین پیاده شدم که مردی را دیدم که از بالای دیوار به کوچه پرید و گریخت.
او را شناختی؟
نه به چهره اش نقاب زده بود.
چند وقت است مقتول را میشناسی؟
حدود یک سال قبل در مهمانی آشنا شده و به رغم تفاوت سنی تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. شش ماه قبل هم نامزد کردیم.
او دشمن داشت؟
نه . طاهره زن آرامی بود و با همه به مهربانی رفتار میکرد. همین رفتارش باعث شد من عاشق او شوم.
کسی برای ارثیه او را نکشته؟
نه. چون هیچ کسی را غیر از من نداشت.
کارآگاه گشتی در خانه زد و مرد جوان را به اتهام قتل نامزدش بازداشت کرد. او در ابتدا منکر قتل شد اما پس از روبه رو شدن با سه دلیل کارآگاه به قتل اعتراف کرد و گفت: وقتی فهمیدم طاهره تنهاست تصمیم گرفتم وارد زندگی اش شده و ارثیه او را تصاحب کنم. به همین خاطر شش ماه صبر کرده و بعد نقشه خود را اجرا کردم.
پاسخ معمای نقشه شــوم
سروان با اشاره به سه دلیل زیر راز قتل را فاش کرد.
1- دست نخورده بودن یکی از پیتزا ها.
2- همسر مقتول لباس بیرون به تن داشت.
3- زمان مرگ با اظهارات قاتل درباره زمان خواب همسرش مغایرت داشت.
در مسابقه این هفته 1142 نفر از خوانندگان تپش شرکت کردند که 518 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان خوانندگانی که پاسخ صحیح دادهاند محمد شمیرانی از کرج برنده اعلام میشود.
وحید شکری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: