همه ناراحتیها و کینهها از زمانی شروع شد که قبل از فرارسیدن چهلم مادربزرگ خانواده یکی از اقوام برای پسرش جشن عروسی گرفت، البته با اجازه خانواده آن مرحوم، آنها هم با اکراه اجازه دادند، اما دلخور بودند و بهخاطر بیاحترامی با خانواده آنها قهر کردند... آن هم چه قهر طولانی و کلافهکنندهای...
کدورتها و دلخوریها همیشه بر سر مسائل مختلف کوچک یا بزرگ ایجاد میشود اما این ما هستیم که باید روش حل کردن این مسائل را بلد باشیم و نگذاریم به کینههای چند ساله و قهرهای طولانی مدت تبدیل شود که زندگی بسیار کوتاه است و شاید برای یکی از طرفین فرصت جبران و آشتی دیگر بهوجود نیاید و تا آخر عمر حسرت به دل بماند.
شروع سال نو بهترین زمان برای رفع این کدورتها و قدم پیش گذاشتن برای آشتی با افراد است. شاید حتی شما در این ناراحتی و قهر مقصر نباشید، اما اگر راههای آشتی کردن را فرابگیرید و بدانید با این کار چه لطف بزرگی در حق خودتان و دیگران میکنید، بهطور حتم به بهانه عید هم که شده برای این کار پیشقدم میشوید.
دلایل قهرهای خانوادگی و فامیلی
مدتهاست که با یکدیگر صحبت نکردهاند. با این که فامیل هستند، اما بهخاطر یک مساله جزئی و بیاهمیت مدتهاست که وقتی یکدیگر را میبینند، بی توجه و مثل دو غریبه از کنار هم رد میشوند. هر فردی هم که از آنها درباره دلیل این رفتارشان بپرسد، میگویند: «ما قهریم!»
قهر، نوعی خونریزی روانی و رفتاری کاملا کودکانه است و فرد قهرکننده با این عمل، طرف مقابل را از ابراز علاقه محروم میکند. در واقع قهر زمانی انجام میشود که فرد قادر به مطرح کردن خواستههای خود به شکل رفتاری بالغ محور نیست.
یکی از نشانههای تنبیه، قهر است که افراد در مقابل رفتارهای دیگران بهصورت یکی از شکلهای دیداری مثل ارتباط نداشتن چشمی و کلامی بهصورت قطع کلام، بروز میدهند که میتواند ریشه در زندگی بدوی یا اولیه افراد داشته باشد.
در بعضی از فامیلها حرف و حدیث زیاد است و در بعضیها کم. چون خیلیها ممکن است اهل حاشیهسازی و گله و قهر و دعوا نباشند و بعضیها هم فقط به دنبال بهانهای میگردند تا با هم قهر یا قطع رابطه کنند.
دکتر اصغر کیهاننیا، روانشناس و مشاور خانواده بهدلایل بهوجود آمدن قهر و کدورت در خانواده و فامیل اشاره میکند و میگوید: داشتن توقع بیجا از همدیگر یکی از دلایل عمده قهرها و دلخوریهاست، وقتی فردی خود را مستحق همه چیز میداند، به محض اینکه به خواسته خود نرسد به فکر نابودی و خراب کردن رابطه خود با فرد مقابل میافتد.
وی همچنین به ضعف شخصیت بهعنوان یکی دیگر از دلایل ایجاد کدورتها اشاره میکند و میافزاید: بیشتر اوقات افراد بهدلایل خودخواهی و اهمیت ندادن به احساسات دیگران و قضاوت بیجا که باعث سوءتفاهم میشود، با هم قهر یا قطع رابطه میکنند. اما دعواهای مادی بر سر ارث و میراث و شراکت یا دعواهای عروس و خانواده شوهر و یا داماد و خانواده همسر نیز از دلایل دیگر قهرهای خانوادگی و فامیلی است که ممکن است حتی به عدمارتباط والدین با فرزندانشان هم منجر شود که میتوان گفت بدترین نوع قهر و قطع رابطه است.
در بعضی موارد هم افرادی هستند که دائم قهر میکنند و زودتر از دیگران میرنجند و آزرده خاطر میشوند و این کمکم بهصورت ویژگی شخصیتی آنها شناخته میشود. شاید بتوان گفت افرادی که بیشتر قهر میکنند توانایی کلامی کمتری نسبت به دیگران دارند. شاید فکر میکنند دلیلی برای حرف زدن وجود ندارد یا اصلا فکر میکنند حرف زدن فایدهای ندارد. دلیل دیگر این است که معمولا این افراد چون وقتی در کودکی قهر میکردهاند و به چیزی که میخواستهاند، میرسیدهاند؛ همین موضوع کمکم باعث شده که قهر کردن بهعنوان بخشی از شیوههای رفتاری آنها تبدیل شود. اینها افرادی هستند که تصور میکنند بهترین کار برای تسلط روی افراد، این است که آنها را تحت کنترل درآورند. البته این شیوه برخورد، خودخواهانه بهنظر میرسد چون به اینترتیب فرصت حرف زدن را از طرف مقابل هم سلب میکنند.
آدمک مغزی خود را سامان دهیم
شاید اگر بدانیم کینه و کدورت و ناراحتی چقدر تاثیر منفی بر ذهن و روان و بدن ما میگذارد، تمام سعی خود را میکنیم تا کمترین کینه را نیز از دلمان بیرون کنیم.
روانشناسان با تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدهاند که قهر و عوامل ایجاد آن استرسزاست. اغلب افرادی که سعی میکنند با توسل به قهر به سمت خواسته خود قدمی مثبت بردارند استرسهای زیادی را تحمل میکنند.
دکتر معصومه حاتمی، روانشناس برای توضیح تاثیر کدورتها روی روان افراد یک نظریه جدید علمی با عنوان نظریه آدمک مغزی را بهطور ساده شرح میدهد و میگوید: در ذهن همه افراد یک آدمک شبیه خودشان تشکیل میشود که با فکر و احساس آدمها شکل این آدمک تغییر میکند؛ مثلا اگر فردی فکر کند از کسی ناراحت است یا از او خوشش نمیآید یک پیام به مغز فرستاده میشود و بعد از تحلیل، تنفر از آن فرد بیشتر میشود.
وی میافزاید: علم روز ثابت کرده باورهای ما، اندیشههایمان، ارزشهایمان و همه افکارمان درباره خودمان و دیگران در تغییر شکل آدمک مغزی نقش دارند مثل زمانی که شما دائم به خود میگویید من چقدر بدشانسم و باید منتظر باشید بدشانسیهای پشت سر هم برایتان اتفاق افتد، چون تکنیک آدمک مغزی میگوید که شما مسائل را به مغز خود دیکته میکنید و اصل این نظریه این است که این خود شما هستید که با افکار و بینش خود و تفکری که در زندگیتان دارید نوع زندگی خود را رقم میزنید و نباید با کینهها و حسرتها و حسادتها شکل آدمک مغزی خود را خراب کنید.
از بین بردن کامل کدورت
خاله و خواهرزاده با هم بر سر یک مساله خیلی کوچک بگو مگو کردند و مدتها با هم قهر بودند تا اینکه با پادرمیانی بزرگترها آشتی کردند اما دیگر مثل قبل نیستند علاقهشان کمتر شده و با وجود آشتی کردن خیلی دیر به دیر همدیگر را میبینند...
معمولا در این مرحله وقتی قهر به ظاهر پایان مییابد دیگران میگویند هر چه را که بوده فراموش کنید و کینهها را به دور بیندازید. ولی ایراد کار در همینجاست. قدمهای بعدی این آشتی را باید خود دو نفر بردارند و در موقعیتی مناسب ریشهها و عواملی را که باعث شده است تا رابطهشان به قهر برسد بررسی کنند. باید خودشان در خاطراتشان جستجو کنند و ببینند چه شد که همه لحظات خوب قبل را فراموش کردند.
درست است که بیشتر مواقع آشتیها بهصورت سنتی انجام میشود اما اگر یاد بگیریم بهصورت اصولی و عملی کدورت را از دل بیرون کنیم نتیجه بهتری میگیریم.
بهطور حتم با ناراحت شدن از کسی در همان لحظه از علاقه ما نسبت به آن فرد کم میشود اما واقعا باید خودمان برنامهای بریزیم و یاد بگیریم با بهوجود آمدن هر مسالهای کینه را در دلمان جمع نکنیم.
دکتر کیهاننیا، با اشاره به اینکه بعد از پادرمیانی مسنترها و آشتی کردن با کار کردن روی ذهن میتوانیم بهطور کامل کدورتها را دور بریزیم، میگوید: ویلیام جیمز، روانشناس معروف معتقد است با تمرکز روی فکر میتوانیم حتی احساس خود را نسبت به فردی تغییر دهیم یعنی وقتی از کسی دلخوریم ولی میخواهیم این دلخوری به پایان برسد و حتی ذرهای کینه از آن شخص در دلمان باقی نماند، میتوانیم با تمرکز و یادآوری کارهای خوب او و احساسات خوب خودمان نسبت به او یک حس خوب و به دور از کینه و کدورت بسازیم.
راه و رسم آشتی کردن
در زمان قدیم اگر کدورتی بین افراد خانواده یا فامیل بهوجود میآمد فقط این بزرگترها و ریش سفیدها بودند که با پادرمیانی خود به این ناراحتی پایان میدادند چرا که به حفظ استحکام خانواده معتقد بودند و به همین علت اجازه نمیدادند قهر میان بستگان، کهنه شود و به کینه و جدایی برسد.
اما حالا در بعضی مواقع میبینیم که حرف ریش سفیدهای فامیل دیگر اعتبار چندانی ندارد تا جایی که حتی با وجود پافشاری بزرگترها برای آشتی، گاهی جوانها ترجیح میدهند همچنان در قهر باقی بمانند.
از طرف دیگر امروز جوانترها هم وارد میدان شدهاند و اگر راه و رسم آشتی دادن را بلد باشند با وجود ریش سفید نبودن میتوانند این قدم خیر را بردارند و کدورت دو نفر را که با هم قهر هستند با تدبیر خود خاتمه دهند.
مریم 30 ساله است، اما همه، از فامیل گرفته تا دوست و آشنا او را بهعنوان میانجی قبول دارند چون همیشه با رفتار خود ثابت کرده است که با بیطرفی کامل فقط خیر دیگران را میخواهد و بهطور ذاتی دوست دارد همه با هم مهربان باشند و هیچ کدورتی بین هیچکس نباشد. او معتقد است بیشتر ناراحتیهای بین دو نفر یا دو خانواده از سوءتفاهم نشأت میگیرد و اینکه بیشتر ما یاد نگرفتهایم که چطور منظور خود را منتقل کنیم که باعث سوءتفاهم نشود.
او میگوید: تنها کاری که من انجام میدهم این است که یکبار حرفهای دو طرف را میشنوم و اگر لازم بود برای یکی منظور دیگری را توضیح میدهم، او میگوید در بیشتر موارد وقتی دو طرف متوجه میشوند که هیچکدام قصد ناراحت کردن همدیگر را نداشتهاند از رفتار خود پشیمان میشوند و از هم میگذرند.
تبدیل شدن به یک آشتیدهنده خوب آنقدرها هم کار سختی نیست. شما باید یکسری خصوصیات مثبت را در خود تقویت کنید تا از یکطرف تواناییهای لازم را برای مدیریت یک موقعیت پیچیده داشته باشید و از سوی دیگر همه شما را بهعنوان یک میانجی عادل، بیطرف و توانمند قبول کنند. همه اینها لازمهاش این است که شما چهره مثبتی از خود در میان خانواده برجا گذاشته باشید. در مهمانیهای فامیل حضور فعال داشته باشید. در مشکلات و سختیها، عزا و عروسی در کنار خانواده باشید. در گفتوگوهای فامیلی فرد فعالی باشید. فردی با محبت و حساس به نیازهای خانواده و اقوام باشید. در موقعیتهایی که پیش میآید تصمیمات منطقی بگیرید و در یک کلام اقوام و فامیل، شما را بهعنوان یک فرد منطقی، مهربان، با تدبیر و عادل بشناسند. با این حال باید بدانیم که آشتی دادن آدابی دارد و نکات ریزی که باید در آن رعایت شود تا به نتیجه برسد وگرنه مراسم آشتی کنان را به میدان جنگ سرد میان دو نفر یا حتی دعوا و مرافعه تبدیل میکند.
اول از همه شما باید با هر کدام از دو طرف اختلاف در یک زمان و مکان مناسب و در جلسهای خصوصی صحبت کنید و حرفهای آنها را بخوبی بشنوید. اینکه ریشه اختلاف از کجا بهوجود آمده و چرا طولانی شده؛ اینکه حساسیتهای هر کدام از طرفین روی چه موضوعاتی است؛ درباره اینکه چه چیزی بیشتر از همه ناراحتشان کرده و تا چه حد آمادگی بخشیدن طرف مقابل را دارند ازجمله چیزهایی است که شما باید در این جلسه طولانی از میان هزاران کلمه درددل و دلخوری و شکایت، با صبر و حوصله و گوشی شنوا کشف کنید.
از همه مهمتر این است که شما بتوانید یک فضای عاطفی بسازید تا در آن دو طرف بیشتر به گذشتن از یکدیگر تشویق شوند، صحبت از کوتاهی عمر و زودگذر بودن دنیا و فرصت کم برای با هم بودن هم یکی از راههای ایجاد یک موقعیت عاطفی است.
راه دیگر شما برای عاطفی کردن فضا، صحبت از خوبیهای طرف مقابل، ذکر مواردی از محبتهای احتمالی قبلی او، یادآوری خاطراتی از روزهای دوستی آنها و صحبت درباره مشکلات احتمالی او و مواردی از این دست است که میتواند محبت طرفین را نسبت به یکدیگر جلب کند.
فناوری و ابزارهای مدرن امروزی، وسیلهای برای آشتی
برای شروع مراسم آشتی و حتی عذرخواهی بابت کاری که کرده است، خجالت میکشد رودررو صحبت کند یا حتی تماس تلفنی بگیرد، اما فکری به ذهنش میرسد و آن فرستادن یک پست زیبا به مناسبت عید و بهدنبال آن عذرخواهی از طریق یکی از برنامههای تلفن همراه است، هرچه فکر میکند میبیند این میتواند بهترین کار باشد که هم به خود و هم به طرف مقابل فرصت فکر کردن و جواب دادن از این طریق را بدهد و بهدنبال آن وقتی جواب را از طریق پیامک دریافت میکند دلش برای یک تماس تلفنی و حتی برای دیدن او قرصتر میشود.
حتما شما هم بیشتر از اینکه درباره محاسن فناوری امروز چیزی شنیده باشید راجع به معایب و مضرات آن شنیدهاید و خواندهاید، اما واقعیت این است که اگر از هر وسیلهای بدرستی و به اندازه استفاده شود، بهطور حتم میتواند کارکردهای بسیار خوبی داشته باشد که فقط یکی از آنها استفاده برای زمانی است که شما به هر دلیلی نمیخواهید یا نمیتوانید با کسی تماس تلفنی برقرار کنید، در این زمان است که میتوانید از طریق یکی از برنامههای تلفن همراه یا حتی از طریق پیامک حرف دل خود را به کسی که میخواهید بزنید.
اما افراط در استفاده از این برنامهها یا جایگزین کردن آن در همه مواقع با دید و بازدید و احوالپرسی از فامیل و دوست و آشنا به هیچوجه توسط هیچ کارشناسی توصیه نمیشود همچنان که دکتر اصغر کیهاننیا، روانشناس نسبت به استفاده بیش از حد از این برنامهها هشدار میدهد و میگوید: باید در استفاده از ابزار فناوری بخصوص فناوریهای ارتباطی جدید تجدیدنظر کنیم و نگذاریم این ابزار جایگزین ارتباطات و صله رحم و دید و بازدید بزرگان فامیل شود یا حتی باعث شود که فرد فقط حضور فیزیکی در مهمانیها داشته باشد، طوری که اکنون تعداد زیادی از افراد را مشاهده میکنیم که هستند اما مدام به تلفن همراهشان خیره شدهاند یا به طور مرتب چیزی را در آن تایپ میکنند و به اطراف و دیگران توجه چندانی ندارند.
وی میافزاید: اگر به این مساله دقت کافی نشود و جلوی گسترش آن و استفاده بیش از حد از آن گرفته نشود بهطور حتم به تخریب ارتباطات بین افراد و اجتماع گریزی و بهوجود آمدن مسائل و مشکلات روانی افراد منجر میشود. (جام جم سرا/الهام طباطبایی/چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد