نبرد رستم و ابتکار (اسفندیار سابق)!

سیاست روز: نبرد رستم و ابتکار (اسفندیار سابق)!

یک نماینده مجلس: سفر اخیر رئیس سازمان محیط‌زیست با یکصد و چهل همراه به سیستان و بلوچستان هزینه‌ بالایی را به دولت تحمیل کرد.
به نظر شما این لشکرکشی به کدام یک از دلایل زیر صورت گرفته است؟
الف) خانم ابتکار در شاهنامه فردوسی خوانده‌اند که "رستم یلی بود در سیستان" و به این خاطر با خودشان یک لشکر آدم برده‌اند که خطری تهدیدشان نکند.
ب) با سه چهار نفر نمی‌شود به دهان ریزگردهای استکباری مشت محکم کوبید.
ج) خانم ابتکار مسافرت به جماعت را دوست دارد.می‌فهمی؟ دوست دارد.
د) ایشان خواسته به خاطر تاخیر در سفر به خوزستان این‌بار جبران مافات کند و با حضور غرورآفرین و دشمن‌شکن در سیستان حماسه تازه‌ای خلق کند.

یک نماینده مجلس: بیخودی انتقاد نکنید. حضور برادر روحانی در مذاکرات ژنو سهمیه رئیس‌جمهور بود.
به نظر شما برادر "ننجون" در کدام یک از گزینه‌های زیر سهمیه دارد؟
الف) حضور گسترده در صف مرغ کیلویی هفت هزار تومانی
ب) حضور دشمن‌شکن در صف خودپرداز بانک برای دریافت یارانه
ج) حضور حماسی در صف داروخانه هلال‌احمر برای خرید یک دانه قرص یکصد هزار تومانی
د) حضور در روزنامه سیاست روز به عنوان قائم‌مقام ننجون در امور ریختن آب به آسیاب امپریالیسم جهانی

نقطه‌چین زیر را پر کنید.
معاون فرهنگی قوه قضائیه: از نظر دسته‌بندی‌های سیاسی محمدرضا رحیمی جزو خودی‌ها بوده اما یک ... محسوب می‌شود.
الف) نخودی متخلف
ب) خودی متخلف
ج) متخلف نخودی
د) متخلف خودی

شرق : ١٦٢٥میلیاردنفر ضامن مورد نیاز است

رییس سازمان بازرسی کل کشور گفت: «پرونده فردی در دوره گذشته وجود دارد که شش‌هزارو۵۰۰میلیاردتومان از بانک‌ها وام دریافت کرده و وثایق آن به اندازه کافی نیست.»
ما نمی‌دانیم حالا چرا. یعنی به‌قول شهریار نوشدارویی و بعد از بربادرفتن پول‌ها آمدی... اصلا پول‌ها هیچی، نوشدارویی و بعد از رفتن بغل سلین‌دیون خاوری را آمدی که همسایه‌شان شد، حالا که پولی بر جا نمانده چرا؟
البته الان اینطوری است که طول می‌کشد تا معلوم شود شش‌هزارو٥٠٠میلیاردتومان چطوری جابه‌جا شده. چیزی که مشخص است این است که این پول‌ها با موتور جابه‌جا نشده. چون اخیرا با موتور اسید جابه‌جا می‌کردند، پلیس چهارساعته دستگیرشان کرد. مفسدان اقتصادی ما هم قضیه آمده دستشان، جای اینکه موتور بگیرند تا سریع‌ گیر بیفتند، از ماشین‌اینا استفاده می‌کنند، از بس که کلک هستند.
حکایت
ما بچه بودیم موقع گرگم‌به‌هوا، از جاده‌ استفاده می‌کردیم. یعنی به کسی که توپ دستش بود و گرگ بود می‌گفتیم جاده‌ بدهد تا ما راه دررو داشته باشیم و خودمان را از مهلکه دور کنیم. البته این خاطره ربطی به هیچی ندارد و این توی دل ما مانده بود که از بچگی برای یکی تعریفش کنیم.
حالا برعکس
از قدیم گفتند حساب به دینار، بخشش به خروار؛ حالا برعکس.
آمبول
به جان عالمی ما بخیل نیستیم. اصلا بروند کرورکرور پول هپلی‌هپو کنند. دمشان گرم. ما فقط ماندیم اینها چندتا ضامن داشتند؟ چون ما رفتیم دومیلیون‌تومان وام بگیریم، دوتا ضامن کارمند رسمی ادارات دولتی خواستند. دودوتاچهارتا دیگر؟ تابلو است که شش‌هزارو٥٠٠میلیاردتومان توش سه‌هزارو٢٥٠میلیاردتا دومیلیون‌تومانی است. اگر هر دومیلیون‌تومان دوضامن معتبر دولتی بخواهد پس یعنی این آقاهه که رفته شش‌هزارو٥٠٠میلیاردتومان وام گرفته، هزارو٦٢٥میلیاردنفر ضامن داشته؟ واقعا دمش گرم.

کیهان : عاشق

گفت: چه خبر؟!
گفتم: بیانیه تحلیلی 105 صاحبنظر و کارشناس اقتصادی، حاوی نکات دقیق و راه‌کارهای علمی موثری برای ایجاد گشایش در اقتصاد کشور بود.
گفت: دولت هم قبلا بارها اعلام کرده بود که نخبگان و کارشناسان با اعلام نظر خود به دولت کمک کنند.
گفتم: ولی هیچیک از روزنامه‌های زنجیره‌ای و مدعی حمایت از دولت، این خبر مهم را پوشش ندادند.
گفت: چه خبری مهم‌تر از این بود که خبر 105 اقتصاددان را سانسور کردند؟!
گفتم: تیترهایی مثل عکس یادگاری با پیکتی... مازاراتی برای یک شب... حادثه‌های پیاپی برای جیمزباند... هابرماس و دولت- ملت شدن در عصر جهانی...!
گفت: یعنی هیچکدام از این روزنامه‌ها از خودشان اختیاری نداشتند که خبر 105 اقتصاددان را پوشش بدهند و همه آنها مجبور به سانسور خبر بودند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یکی از خان‌ها متوجه شد که نوکرش خیلی غمزده و ناراحته. پرسید؛ چی شده؟ نوکر گفت؛ قربان! عاشق شده‌ام! خان پرسید عاشق کی؟ و نوکر گفت؛ عاشق هر کس که شما بفرمائید قربان!