آرزوی هر هنرمندی است که از صفر شروع کند و به بی‌نهایت برسد. کار نداریم چند درصد افراد تحقق رویایشان را به چشم می‌بینند، اما سری بازی Saints Rowـ بخصوص تازه‌ترین قسمت آن ـ سندی است بر این که صرف خواستن، توانستن نیست.
کد خبر: ۷۷۰۹۸۰
نقد و بررسی چهارمین قسمت از سری بازی‌های Saints Row

آرزوی هر هنرمندی است که از صفر شروع کند و به بی‌نهایت برسد. کار نداریم چند درصد افراد تحقق رویایشان را به چشم می‌بینند، اما سری بازی Saints Rowـ بخصوص تازه‌ترین قسمت آن ـ سندی است بر این که صرف خواستن، توانستن نیست.

عنوان بازی: Saints Row IV: Gat out of Hell
پلتفرم: Xbox360، Xbox One، PS3، PS4، PC
ناشر: Deep Silver
سازنده: Volition Inc، Deep Silver
سبک: اکشن، ماجرایی
امتیاز: 7

سری بازی‌های Saints Row از همان ابتدا مسیری مجزا از سری بازی‌های GTA برگزید. تاحدی که بسیاری آن را اولین بازی در سبک سندباکس دانستند که تقلید محض از GTA نبود؛ توصیفی که البته با کمی اغماض صحیح است. سری Saints Row برای اولین بار سیستم موجودی سلاح و مدل انتخاب سلاح دایره‌وار را به این سبک معرفی کرد که در قیاس با سیستم انتخاب سلاح GTA که شبیه ورق زدن کتاب بود، برتری غیرقابل انکاری داشت. از طرف دیگر، رویکرد GTA همواره ارائه تصویری هالیوودی و جدی اما سراسر انتقادی به زوال‌ فرهنگ غرب بوده است.

در مقابل، رویکرد سری Saints Row فقط سرگرمی بی‌حد و حصر بوده است. شاید از همین رو بود که مینی‌گیم‌های عجیب‌و‌غریب قسمت اول و دوم بازی مانند کلاهبرداری از بیمه (که در آن بازیکن خود را به خودروها می‌کوبید و کمبو می‌زد) آن‌قدر به دل می‌نشست. سری Saints Row هیچ‌وقت خود را جدی نگرفت و از همین رو توانست در مقابل کمدی سیاه GTA جایی برای خود باز کند.

متاسفانه از قسمت سوم به بعد، این سری به ابتذال افتاد. ابتذال در معنای حقیقی به چیزی اطلاق می‌شود که ناچیز و بی‌ارزش است؛ بخصوص آنچه در ورطه تکرار مفرط افتاده باشد. بنابراین، وقتی از ابتذال می‌گوییم، به تکرار شوخی‌های سطحی و نوجوان‌پسندی اشاره داریم که صرف بودنشان بد نیست، اما همه‌جا بودن و فراوانی آنها در حالی‌که جای خیلی چیزهای دیگر خالی است، توی ذوق می‌زند.

قسمت سوم بازی در یک تغییر جدی، فضای قانون‌شکنانه و مافیایی ـ فانتزی دو قسمت اول را ترک گفت و زامبی‌ها را به میدان آورد. قسمت چهارم هم فضایی‌های بددهن خاص خودش را وارد داستان کرد و با فلسفه‌های ماتریکس مانند و استدلال‌های بی سرو ته، داستان را به خفیف‌ترین حد خود رساند. حتی وجود بعضی عناصر واقعا دوست‌داشتنی مانند موتور هاور در قسمت سوم و تفنگ دابستپ در قسمت چهارم، هیچ‌وقت نتوانست آب‌بستن‌های بخش داستانی را جبران کند.

قسمت جدید Saints Row قرار بود به عنوان یک بسته الحاقی عرضه شود که بعدا به‌عنوان یک بسته مستقل تائید و عرضه شد. با این‌که این سری بازی خیلی زیاد از مضمون قسمت‌های اول فاصله گرفته، اما هنوز هم جذابیت‌های خاصی دارد و می‌تواند سرگرمی بی‌چون و چرای خوبی برای روزهای تعطیل باشد.

ابتدای داستان، شیطان، رئیس گَت را که همان شخصیت ساخته دست بازیکن است، می‌دزدد. گت هم تصمیم می‌گیرد به نجات رئیس برود. در این قسمت کنترل‌های عجیب و غریبی که در مراحل انتهایی SR4 معرفی شد، به مکانیسم هسته‌ای بازی تبدیل شده‌ است. گت دو بال درمی‌آورد و پرواز می‌کند. سرعت دیوانه‌وار به خود می‌گیرد. با این‌که این قسمت، کنترل خود را از سری بتمن الهام گرفته، اما خیلی بهتر عمل می‌کند.

بیشتر حرکات از نسخه‌های قبلی کپی پیست شده‌ و مهارت‌های ویژه شخصیت‌ها اندکی تغییر یافته‌ است. مثلا در این قسمت به جای مهارت تلکینسیس می‌توانید هیولاهایی را به خدمت خود درآورید. Blast هم به جای آتش زدن، جان دشمنان را می‌گیرد. گزینه‌ای برای شخصی‌سازی اسلحه نیست، اما سلاح‌های بازی به خودی خود دیوانه‌وار و جالب هستند. هفت سلاح مخفی بازی هم که براساس هفت گناه کبیره طراحی شده ‌است، لطف خاص خود را دارد.

مینی‌گیم کلاهبرداری از بیمه، جای خود را به کلاهبرداری کیفر داده است. در این مینی‌گیم باید تا جایی که می‌توانید گناهکاران بخت برگشته را شکنجه دهید تا روند زدایش گناهان را تسریع کرده و آنها را به دامان خداوند بازگردانید! در طول آن مدت هم می‌توانید حکایت جالب جهنمی شدن گناهکار را از زبان «جین آستین» بشنوید. مسابقات Trail Blazing هم که قبلا شامل مسابقه از داخل حلقه آتش یا ترکاندن بمب می‌شد، این بار به رقابت‌های پروازی پرهیجانی تبدیل شده که از ظاهر جهنمی شهر زیر پای گَت بهترین بهره را می‌گیرد. مینی‌گیم‌های جالب دیگری هم در این بازی گنجانده شده است. در یکی از آنها باید پیش از فرو افتادن گناهکاران به دست شیطان، آنها را روی هوا بقاپید و نجات بدهید.

آن سوی ماجرا، مشکلات داستانی بیداد می‌کند. شخصیت‌های تاریخی معدودی مانند شکسپیر در داستان بازی گنجانده شده‌اند که تقریبا هیچ موقعیت قابل اعتنایی ندارند. بقیه داستان هم چندان چنگی به دل نمی‌زند. صحنه‌های پایانی بازی واقعا ناامیدکننده است و سرهم‌بندی کردن کار محض عرضه بموقع را نشان می‌دهد. بیشتر ماجراهای انتهایی بازی در قالب میان پرده روایت می‌شود و آنجا هم که بازیکن نقش دارد، یک باس فایت ضعیف و اعصاب خرد کن را رد می‌کند و تمام.

ابتدای مطلب از آرزوی هر هنرمند گفتیم که هر کاری فقط با «خواستن» میسر نمی‌شود. ایده داستانی Gat out of Hell توانایی مبنا شدن برای یک بازی عظیم و قابل توجه را داشت که متاسفانه فدای یک بسته الحاقی کوتاه و متوسط شده است. از این رو داستان بازی با وجود بعضی شوخی‌های بامزه به یکی از ضعیف‌ترین و بی‌رمق‌ترین داستان‌های این سری بازی تبدیل شده است.

در هر حال، اگر دنبال یک بازی مناسب برای لم دادن زیر کرسی یا پشت به پشتی نشستن در یک روز تعطیل هستید، داستان هم برایتان مهم نیست، این بازی را از دست ندهید.

سیاوش شهبازی / کلیک (ضمیمه یکشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها