حال باید گفت همان چند دقیقه ابتدایی گیمپلی متوجه میشوید، با بازی خوبی طرف هستید و بلافاصله انگیزه لازم برای ادامه و تمام کردن بازی در شما شکل میگیرد. داستان بازی از مضمون معروف و آشنای «درخت زندگی» بهره میبرد که قبلا نمونههای آن را در فیلمها و بازیهای بسیاری دیدهایم. با وجود این روایت زیبا و استادانه آن است که باعث میشود به این وجه داستان سخت نگیریم.
عنوان بازی: Ori and the Blind Forest
پلتفرم: PC، Xbox One
ناشر: Microsoft Studios
سازنده: Moon Studios
سبک: مترویدوانیا
امتیاز: 9
در بازی اسم این درخت Spirit Tree است و آنطور که به نظر میرسد سرچشمه طراوت و زندگی جنگل و موجوداتی است که در آن ساکن هستند. ماجرا از جایی آغاز میشود که توفانی سهمگین ضربات خصمانه به درخت وارد میکند و باد یک برگ درخشان جادویی آن را با خود به دوردستها میبرد. به نظر میرسد برگهای درخت موجوداتی شبیه گربه هستند که هنوز به رشد کامل نرسیدهاند، بههرحال موجود جنگلی مهربانی به نام Naru یکی از آنها را که Ori است نجات میدهد. «نارو» همچون مادری دلسوز از «اری» مراقبت میکند و این دو مدتها به خوبی و خوشی کنار هم مشغول زندگی هستند تا اینکه یک شب آن درخت زندگی فاسد میشود، ظلمت و تاریکی جنگل را فرا گرفته و سایه مرگ بر درختان جنگل میافتد. در حالی که تمام چیزهایی که برای «اُری» ارزشمند است به خطر میافتد، او با موجود جادویی دیگری به نام Sein که زاده درخت زندگی است ملاقات میکند و تصمیم میگیرد درخت زندگی را احیا کرده و بهاین ترتیب جنگل و موجوداتش را نیز نجات دهد.
گرچه کلیت داستان جدید و نوآورانه نیست، ولی بازی با هنرمندی و توانایی به کاراکترهای داستان شخصیت بخشیده بدون اینکه تقریبا از دیالوگ خطی بهره ببرد. دقایق ابتدایی گیمپلی کاملا در خدمت داستان است و به زیبایی تمام کاراکترهای اصلی را معرفی کرده، رابطه عاطفی آنها را نشان داده و احساسات بازیکن را برمیانگیزند. در کنار اینها گرافیک بسیار چشمنواز و استثنایی بازی توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. تیم هنری بازی تصاویری بسیار زیبا خلق کرده است. علاوه بر لایه اصلی که بازی در آن دنبال میشود، آنها را در لایههای پس و جلو زمینه هم قرار دادهاند تا حس بهتری از حضور در جنگل بودن و جریان داشتن زندگی در آن به بازیکن منتقل شود.
همچنین انیمیشنها نیز به گونهای طراحی شده که حال و هوای کاراکتر اصلی را در هر لحظه از بازی بخوبی منتقل میکنند؛ مثلا ناراحت یا خوشحال بودن او از شیوه راه رفتنش کاملا مشهود است. موسیقی ارکسترال و شنیدنی بازی نیز از دیگر جنبههای مثبت این عنوان به شمار میرود که بخوبی از پس لحظههای احساسی داستان برآمده و در دیگر لحظات نیز به جذابیت گیمپلی کمک میکند.
در بازیهای مترویدوانیا بر خلاف دیگر بازیهای دو بعدی شما با یک تجربه خطی مواجه نیستید، بلکه یک نقشه کلی و به هم پیوسته وجود دارد که بازی را از قسمتی از آن آغاز کرده و رفتهرفته به دیگر قسمتهای آن نیز دسترسی پیدا میکنید. نکته مهمی که در این بازیها وجود دارد رفت و برگشت مکرر بین محیطهاست در نتیجه دشمنانی که در هر منطقه نابود میکنید، پس از مدتی دوباره احیا میشوند تا مرحله چالش خود را در مسیر برگشت نیز حفظ کند.
در Ori and the Blind Forest جنگل به چند بخش تقسیم شده که بیشههای انبوه و سرسبز، فضاهای باتلاقی و کوهستانهای سرد و آتشفشان گرم را شامل میشود. شما به لطف Sein که در تمام بازی همراهیتان میکند میتوانید به دشمنان حمله کرده و از موانع مختلف عبور کنید؛ منتها ابتدا قدرت کافی برای انجام تمام کارها را ندارید و به مرور تواناییهای جدیدی به شما داده میشود تا با استفاده از آنها بتوانید از موانعی که قبلا امکان عبور از آنها را نداشتید گذر کنید. اکتشاف و جستجوی محیط، کاری است که در بازی باید زیاد انجام دهید، تقریبا آزادانه میتوانید به هر مکانی که در محدوده تواناییتان است بروید و جمع کردنیهای بازی را به دست آورید. اصلیترین واحد جمع کردنی بازی گویهای طلایی است که بیشتر با کشتن دشمنان به دست آورده و با استفاده از همانها میتوانید تواناییها و مهارتهای جدیدی در سه شاخه برای «اُری» آزاد کنید یا تواناییهای موجود را ارتقا دهید. با وجود این محیطهای مخفی نیز در مرحله وجود دارد که میتوانید در آنها گویهای مربوط به ارتقای تواناییها را کامل به دست آورده و از آنها استفاده کنید.
در گیمپلی شما با دو منبع اصلی برای کاراکتر سر و کار دارید؛ یکی میزان سلامت و دیگری هم میزان جادو. این دو مورد با گویهایی نمایش داده میشود که ابتدای بازی تعداد کمی دارند و به مرور با یافتن گویهای سلامت و جادویی که در سراسر نقشه بازی پراکنده شدهاند، میتوانید تعداد و ظرفیت آنها را افزایش دهید. همچنین گلها یا کریستالهایی نیز در طول بازی به چشمتان میخورد که با آنها میتوانید بهترتیب سلامت و جادوی خود را شارژ کنید. افزایش ظرفیت جادو بخصوص از این نظر مهم است که برای گشودن درهای باستانی که در بخشهایی از مراحل وجود دارد باید حداقل چهار گوی جادو را به صورت یکجا خرج کنید. همچنین درهای دیگری نیز وجود دارد که برای گشوده شدن به دو یا چهار تکه باستانی نیاز دارند که البته میتوانید آنها را در منطقه مجاور درها پیدا کنید. گاهی نیز با سنگهایی به شکل نیمدایره برخورد میکنید که در صورت به دست آوردن یک تکه گمشده از آن میتوانید نقشه کل منطقه را آزاد کنید. نکته جالب اینجاست که در دسترس واقع شدن بعضی قسمتهای مرحله ربطی به تواناییهای کاراکتر ندارد، بلکه به پیشرفت صورت گرفته در داستان مربوط است. به عنوان مثال تا زمانی که سرمنشأ آب پاکیزه را به درخت خاص خودش نرسانید، در هیچیک از دریاچهها و چالههای آب نمیتوانید وارد شوید. مورد دیگری که نباید فراموش شود ذخیره دستی بازی است. شما هر موقع که بخواهید میتوانید با استفاده از گوی انرژی، بازی را ذخیره کنید و همین نکته عنصری از استراتژی به گیمپلی اضافه کرده و در صورت ذخیره نکردن بجا و کشته شدن، احتمالا از اینکه مجبور میشوید مسیری طولانی را دوباره طی کنید ناراحت خواهید شد.
«Ori and the Blind Forest» یک بازی کوچک و بسیار سرگرمکننده با گرافیک فوقالعاده و تجربهای خاطرهانگیز است که حدود ده ساعت از وقت شما را به خود اختصاص خواهد داد و تازه پس از آن است که متوجه میشوید چرا همه از بازی تعریف کردهاند.
مجید رحمانی / کلیک (ضمیمه یکشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد