پاسخ مشاور: با توجه به اینکه ۱۲ سال از زندگی مشترک شما میگذرد و قطعاً در طی این مدت، راههای زیادی را برای تغییر رفتار همسرتان امتحان کردهاید، برای رفع این مسئله چند گام عملی به شما پیشنهاد میشود:
اولین و مهمترین اشتباهی که بیشتر افراد به آن دچار میشوند این است که وقتی میخواهند به همسرشان بفهمانند فلان عمل و یا رفتارش درست نیست، سعی میکنند وی را تغییر دهند؛ برای همین در این کار شکست میخورند. مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که دست از تلاش برای تغییر و اصلاح همسرتان بردارید؛ به عبارت دیگر بهتر است این واقعیت را بپذیرید که تنها یک چیز در دنیا تحت کنترل شماست و آن «خودتان» هستید؛ اینکه چگونه فکر میکنید، چگونه عمل میکنید و حتی چگونه احساس میکنید. همسر من در چه مواقعی عصبانی میشود و به احتمال زیاد بددهنی میکند؟
بهتر است بدانید که ما با هر کسی ازدواج کنیم، آن فرد قطعاً ویژگیهایی خواهد داشت که از دید ما دوست داشتنی نیست. تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که آن ویژگیها را بشناسیم و در صدد کنار آمدن با آنها و مدیریت شرایط باشیم. یادتان باشد منظور از کنار آمدن، تایید آن رفتار نیست، بلکه منظور پذیرش آن رفتار و سعی در هماهنگ شدن با مسئله است؛ به نحوی که کمترین آسیب و بیشترین بهره نصیب همه اعضای خانواده شود. به طور مثال ممکن است وقتی همسرتان با بیپولی، ترافیک، مشکلات کاری و... روبه رو میشود، عصبانی شود؛ در چنین شرایطی بهتر است که عوامل ایجاد کننده عصبانیت را بشناسید و رفتار خودتان را طوری تنظیم کنید که اولا از عواملی که باعث بروز تنش میشود، پیشگیری شود و ثانیا در شرایط بروز تنش، زمینه کاهش آن را فراهم کنید.
از خودتان بپرسید سهم من در به وجود آمدن شرایط عصبانیت و بددهنی همسرم چقدر است؟ درواقع چه چیزهایی را رعایت نمیکنید که موجب درگیری بیشتر میشود؟ مثلاً نابلدی در نحوه گفتوگو، ادامه دادن بحث در مواقع پرهیجان، انتقاد غیر منصفانه و...؟
در همه تعارضها معمولاً هر دو نفر سهمی دارند. پس بهتر است سهم خود را در ایجاد تعارض بشناسید و در صدد کم کردن آن باشید.
این را بدانید که وقتی فردی مثل «دیگ زودپز» جوش میآورد و سوت میزند (بددهنی میکند) بهتر است فقط شعله را کاهش دهید؛ گاهی با سکوت، گاهی همدلی و یا حتی عذرخواهی؛ نه اینکه در صدد دفاع از خود برآیید، بحث را ادامه دهید و مدام ایراد بگیرید.
تشخیص دهید که ویژگیهای مثبت واقعی همسرتان کدام است؟ چند بار این ویژگیها را با همسرتان در میان گذاشته و از وی قدردانی کردهاید؟ «نگاه شکرگزارانه به زندگی، به انسان آرامش پایدار میدهد». همواره نعمتهایی در اطراف ما وجود دارد که به خاطر تکراری شدن، از دید ما پنهان میماند. نگاه به موهبتها به انسان سعه صدر میدهد و باعث میشود در مواقع عصبانیت، قدرت بیشتری برای مدیریت شرایط داشته باشید. این ویژگیها را با همسر و فرزندانتان درمیان بگذارید تا فرهنگ قدردانی در خانواده شما گسترش یابد. همسرتان در شرایطی که عصبانی میشود، چه انتظاری از شما دارد؟ بهتراست خیلی شفاف از وی بپرسید که در این شرایط، دوست دارد شما چه کاری انجام دهید. در این گفتوگو سعی کنید که اطلاعات دقیقی به دست آورید؛ مثلا «منو عصبانی نکن» مبهم است و بهتر است به طور مثال بگوید که «وقتی از خانوادهات طرفداری میکنی، عصبی میشوم و اگر چیزی نگویی من هم ادامه نمیدهم».
بهتر است در این گفتوگو فقط شنونده بوده و در صدد کسب اطلاعات بیشتر باشید. فرزندانتان از شما چه چیزهایی میآموزند؟ بگذارید فرزندان دلبندتان از شما مدیریت شرایط بحرانی، انعطاف پذیری و صبوری را یاد بگیرند. این ویژگیها در آینده میتواند زندگی آنها را نیز نجات دهد. (مریم اسودی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
مقاله ی شما رو راجع به بددهنی همسرم خوندم من ١٥ ساله كه ازدواج كردم همسرم بسیار بددهن و تهاجمیه البته چون من او را خیلی زود شناختم و سعی كردم إز روشهایی كه شما در بالا اشاره كردید استفاده كنم با من بددهنی نمیكنه یا خیلی به ندرت پیش میاد ولی مشكلی كه دارم با همسایه ها یا غریبه ها دوست آشنایان این وفتاوی رو داره كه باعث خجالت من قطع رابطه اطرافیانم شده و من خیلی إز تربیت پسر ١٢ ساله ام نگرانم چراكه عونهم داره یاد میگیره لطفا راهنمایی ام كنید
خانم مشاور ما 30 اردیبهشت 94 نامزد و 30 تیر عقد كردیم. متاسفانه دعوا های خانواده رو ما تاثیر وحشتناكی گذاشته جوری ك ما واقعا خیلی وحشناك برخورد میكنیم. شوهرم فحش های بدی به مادرم و خودم میده. دست بزن داره. و گذشته منو تو سرم میزنه.(از روابط گذشته من به طور كامل اگاهه). ما تا یكی دو روز دیگ در شرایطی ك با خانواده هامون قطع رابطه هستیم داریم میریم تو خونه خودمون. من واقعا احساس رضایت از هیچ كس و چیز ندارم. واقعا احساس شكست و سرخوردگی دارم. انگار نه انگار تازه عروسم. نه شوهرم نه خانوادش احترام منو حفظ نمیكنن. نه راه پس دارم نه پیش. نه میتونم طلاق بگیرم نه زندگیمو ادامه بدم. خوااهش میكنم یه راهی جلو پام بذارید. من از این اقا نه پول خواستم نه جایگاه فقط عشق و احترام خواستم كه متاسفانه هیچ كدوم رو ندارم.....